ترجمه‌های العطّار، محمّد علی (٢٤)

بازدید
٤٧٨
تاریخ
١ روز پیش
متن
She regarded me suspiciously from across the room.
دیدگاه
٠

اون زن، دورتادور غرفه؛ یه جوری منو میدید!

تاریخ
١ روز پیش
متن
To what can we attribute this dramatic change in your attitude?
دیدگاه
٠

چی نامش میگذاریم؛ این دگرگونی شگفت تورا!؟

تاریخ
٣ روز پیش
متن
The point finally got across.
دیدگاه
٢

ایده را به ذهنش وصل شد ( رسید ) . عجبا!

تاریخ
١ هفته پیش
متن
A computer code which indicates that the following characters are a control code and not data.
دیدگاه
٥

کدپردازش ماشین حساب رایانه با کد دیتا متفاوته.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
A JavaScript consists of lines of executable computer code.
دیدگاه
٤

جاواسکریپت اختصار چندین وچند سطر وصفحه از کُدهای زبان ماشین حساب کامپیوتر هست.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Establish and maintain data processing and computer code files.
دیدگاه
٣

توانائ تغییروتعدیل وویرایش دیتا عملیات اجرائ وکدها باینری فایلهای دجیتال هست.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Basic computer code consists of sequences of ones and zeros.
دیدگاه
٣

همه دستورات اصلی کامپیوتر مبتنی بر جمع وتفریق اعداد باینری هست.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
The difficult part is learning the new computer codes after that it's all downhill.
دیدگاه
٢

کُدهای ( برنامه نویسی زبان کامپیوتر ) نو را یادمیگیرم وبعدش از بینمیره، هولناکه!

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
It is better bo have love and lost than never to have loved at all.
دیدگاه
٦

. . . عشق را باید تجربه کرد علیرغم عواقبشه, It is better to have love and lost

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
It's amazing what people will do to get out of paying taxes.
دیدگاه
١٠

دور زدن پرداخت مالیات، چیکارهارا نمیکنند این مردم

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Modern technology is amazing, isn't it?
دیدگاه
٨

چقدر جذّابه، این پیشرفت اختراعات صنعتی؟!

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
It's amazing how quickly people adapt.
دیدگاه
١٠

قابل تأمّله؛ چقدر زود مردم رنگشان عوض میکنند!

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Despite her sharp tongue, she inspires loyalty from her friends.
دیدگاه
١١

علرغم تُند کلام هست، همچنین دارای اعتبارواحترام میان دوستاشه

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The cover hides the guts of the computer.
دیدگاه
١٠

1. ( عامیانه ) کیس رایانه قطعات داخلی ( درونی ) را مخفی میکند.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
an unattractive shade of green
دیدگاه
٦

ناخوشایند از این سایه سبز ( نقاشی ) .

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
an unattractive habit of interrupting
دیدگاه
٦

عادت نپسند: پریدن توی وسط حرف وحرف را قطع کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He just left.
دیدگاه
١٤

She just left me: انگار نه انگار؛ منو تنها گذاشت وترکم کرد ورفت!. ترکم کرد وتنها ماندم همین؛ گذاشت ورفت واز من جدا شد . . . ترجمه همینه؛ إحتمالات زیا ...

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He just left.
دیدگاه
٩

She just left me: همینطوری منو ترک کرد ( بدون دلیل ) . !

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He just left.
دیدگاه
٤

همینتوری رفت!

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Her husband whisked her off to Egypt for her birthday.
دیدگاه
٥

شوهرش بسرعت بردش مصر برای جشن تولدش. ( سپرایزش کرد ) .

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I lived in Egypt for a time.
دیدگاه
٣

یه وقتی مصر بودم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
a just judge
دیدگاه
٤٨

قضاوت عادلانه ( مُنصفانه ) ! a Just Judgment

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He just left.
دیدگاه
٥٤

She just left me! = بدون دلیلی یا حرفی یا . . . فقط رفت!

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He just left.
دیدگاه
٤٧

بدون هیچ واکنش اضافی رفت؛ فقط رفت!