پیشنهادهای حامد (٢٦)
سگ نگهبان سگ پلیس German Shepherd
دوستان توجه کنند این یک اسم قابل شمارش به معنای جنس یا اجناس خریداری شده از سوپرمارکت هم معنی میده Emma loaded all the groceries into the car اِما ...
ساختمان سازی= گروه تخریب
if your mind is racing, you are thinking very quickly and hard about something because you are excited, frightened exa: my mind is racing with thoug ...
زن شوهردار سرپرستار
معلوم شدن، مشخص شدن turn out that turn out to be sth exa: That guy turned out to be Maria’s second cousin شرکت کردن در یا نگاه کردن به . . . یک رو ...
all in all
زیرانداز پتو مسافرتی pull the rug out from under somebody's feet چیزی رو که دیگران اون رو بشدت میخواستن و بهش وابسته بودن رو ازشون بگیری
گفتگوها ( مذاکرات ) بی نتیجه است exs: Talks have broken down with train drivers and they are expected to go on strike next week
معادل آن در ایران میشود یک چیزی تو مایه های درس حرفه و فن در مقطع متوسطه. الان نمیدونم هنوز تدریس میشه یا نه اما بچه های مظلوم دهه شصت که دروسی مثله ...
انجام دادن فعالیت متفاوت exa: Pejman jamshidi is a crossover artist. he used to play football and now he is an actor exa: J - Lo has made a crossov ...
کینه توز
شکارچی ، خصوصا برای استفاده از پوست حیوانات fur trapper
کندن، حفاری کردن گشتن ( دستت رو بکنی تو چیزی و دنبال چیزی بگردی ) exa: he dug his hands into his pockets for some change to pay taxi fare dig a h ...
پیش غذای لبنانی - یونانی ترکیبی از پوره نخود ، ارده و آبلیمو و البته سیر. معنای دوم : خاک گیاه
To be like sby = personality He, s like his father = they have the same personality or character or identity. To look like sby = appearance He lo ...
To be like sby = personality He, s like his father = they have the same personality or character or identity To look like sby = appearance he looks ...
annual leave
a big screen at an airport or station that shows the times at which planes or trains leave
جانورشناسی: زالو a small soft creature that fixes itself to the skin of animals in order to drink their blood اصطلاحا: انگل، یا شخصی که سربار شخص دیگ ...
اسپری یا رول زیربغل
British English: grocery store American English: supermarket اصطلاح شیرین فارسی: بقالی
معنای قدیمی: اطاق پذیرایی امریکن: مغازه یا مکانی که یک کالا یا خدمت خاص رو عرضه میکنه. الزاما مغازه معنا نمیده میتونه مثلا سالن ماساژ معنا بده. a be ...
استعداد بازیگری
استعداد نقاشی
اسم: صعود. اوج. ترقی فعل: بالا رفتن از چیزی. بالارفتن یا رشد کردن چیزی مثل دما، قیمت، گیاه. ترقی کردن در چیزی مثلا در زندگی کاری یا شغلی