پیشنهادهای کوشش (٤٢)
متغیرها متضاد invariants به معنی نامتغیرها
حدس متقابل، در مقابل یک حدس حدس دیگری زدن
فراتر رفتن از، درگذشتن از
به طور قطعی، بی چون و چرا
به گونهای کشفی، به گونه ای ابتکاری، به صورت ذهنی
وابسته به ژانر، محدود به ژانر
به شکلی نظام مند ، به صورت قااعده مند
به طور گذرا
داستان منثور
اداها ( اساطیر اسکاندیناویایی )
سلوک زائر ( نام اثری از اسکات )
بلندی های بادگیر ( اثر امیلی برونته )
بی جا، بی ربط
هم زمانی متضاد diachrony : درزمانی
درزمانی
آگاه
بی اساس
استمرار، پیشرفت
روکش کردن
تقریباً دقیق
قابل تشخیص
قدم بازپس نهادن، بازگشتن
جیزه ( شهری در نزدیکی قاهره که اهرام سه گانه و مجسمة ابوالهول در نزدیکی آن قرار دارند )
در نتیجه
برآمدن، معلوم شدن
همگام سازی
در واقع، در حقیقت، در نتیجه
آنچه از پیش درباب آن توافق شده است؛ از پیش موافق شده.
بازگردانیدن
تلاشگر، مسئولیت پذیر
فرضی
با توجه به
حالتی از ماده در دما و چگالی بالا
موجودات بی مرگ در آیین دوگون
بارورسازی
در پیروی از، در تعقیبِ، به دنبالِ
مستمر
فراهم سازی
آسان سازی
جسارت بخشی
خودسازگاری، خودهمسانی
غیرمقلدانه، بی تعصب، به دور از تعصب، غیرمتصبانه، غیر عادی ف غیرمعمول