پیشنهادهای زهرا مرادی (٦٤)
طبق این تعریف A modicum of something, especially something that is good or desirable, is a reasonable but not large amount of it. به نظرم به انداز ...
در مورد لباس پوشیدن به معنای پشت به جلو پوشیدن هست یعنی پشت لباس بیافته جلو موقع پوشیدنش اما در مورد انجام کار یا پیگیری یک روند یعنی اشتباه انجام دا ...
معقول، منطقی
باذوق، با استعداد، تیزهوش، خوش ذوق، نخبه
کلام - سخن - محاوره - کلماتی که ادا می شوند - کلماتی که به زبان می آیند و گفته می شوند.
در بعضی متون این معانی رو داره: به مشکل خوردن، اشتباه کردن، منحرف شدن از مسیرِ اصلی
مدینه فاضله، آرمان شهر
نقطه ترک مذاکره یا Walk away point، به عبارت ساده، همان لحظه ای است که می دانید هیچ نقطه، پایان، معنی و یا مرحله ای برای ادامه مذاکره وجود ندارد، زیر ...
MD مخفف Managing Director هست به معنای مدیرعامل
اعتباربخشی، اعتبار بخشیدن، معتبر ساختن، تصدیق کردن
اعتبار بخشیدن، معتبر ساختن، تصدیق کردن
پهن باند
تو بعضی متن ها به معنای محیط های آزاد و به دور از نظارت، محیط های غیر امنیتی - در واقع گاهی در معنایِ متضاد با secure به کار برده میشه
مدار پایینی زمین ( Low Earth Orbit ) که به اختصار لئو ( LEO ) نیز نامیده می شود؛
به معنای �منسوخ شده� �منقضی شده� یا �قدیمی شده� هست تو یعضی متون
الهام گرفته از. . نشات گرفته از. . . با تکیه بر. . .
گاهی در معانی زیر به کار می ره: راهنما راهبر مرجع شاخص
توسعه طلبیِ خارج از ظرفیت سیاسی و اقتصادی امپراطور
بی توجهی به. . . آگاه نبودن از. . . اغماض. . . انکار. . . متوجه چیزی نبودن نادیده گرفتن. . . چشم بستن روی چیزی یا کاری و. . .
گاهی میتونه �پذیرش� معنا بده
به همین خاطر - به همین دلیل، به همین سبب - نتیجتا - بنابراین - سرانجام - در نهایت - دستِ آخر - آخرسر
�پیشرو� هم به همه معانی قبلی اضافه کنید
هویداست بدیهی است آشکار است واضح است مبرهن است
در نقش اسم: رشوه - فریب در نقش فعل: تطمیع - رشوه دادن - فریب دادن - گول زدن
آموزش دیده - تحصیل کرده
جانِ کلام - لبِ مطلب - مختصر و مفید - به طور خلاصه - خلاصه اینکه و. .
حق تالیف گاهی به این صورت میاد authorship attribution که به معنای �خصوصیات نویسنده� هست و در مباحث مربوط به هوش مصنوعی برای موضوع شناسایی نویسنده از ...
حق تالیف، حق مؤلف گاهی به صورت ترکیب authorship attribution میاد که به معنای شناسایی نویسنده از طریق بررسی سایر تالیفاتش هست.
ارجاع، نسبت، ارتباط اسناد، اِطلاق، انتساب
ابزار
وقتی چیزی از چیزی دیگه یا کسی از کسی دیگه �پیشی گرفته� باشه یا �فراتر رفته� باشه یا �جلو زده� باشه، سبقت گرفته باشه از outgrowth of استفاده میشه یا ح ...
به طورِ قانع کننده ای به نحوی مجاب کننده به صورتِ متقاعد کننده ای با بیانی مستدل و اقناع کننده
در نتیجه، به دنبالِ آن، در پیِ آن، نتیجتا، در نهایت، ماحصلِ آن ین بود که، نتیجه آن این بود که، نتجر شد که
آزمودنی قابل آزمودن قابل آزمایش قابل امتحان
مرتبط بودن با. . . مرتبط با. . . در ارتباط با . . . . هدف اصلی. . . محوریت بودن. . . مرکزیت داشتن. . .
موجِز - مختصر - خلاصه - چکیده - جانِ کلام
گاوسی یا گوسی نوشته میشه اما در مقالات تخصصی بیشتر گاوسی بکار برده شده.
غلبه تصادفیِ مرتبه اول
مبنا/مبانی
بعضی جاها به این معان هم میتونه باشه� مبنا، پایه، اساس و مقدمه
دستگیره، شستی
گاهی به معنای �حدنصاب� هست که چون حدنصاب رو تو همه متون نمیشه نوشت کلمه �معیار� رو میشه به جاش بکار برد.
توجه داشتن به چیزی یا کسی یا کاری، پاییدن، زیرنظر داشتن، مراقب . . بودن
در مورد اسناد و گزارش ها و . . . به معنای طبقه بندی شده و سِرّی و محرمانه هم هست مثلا compartmented reporting که به معنای گزارش سِرّی و طبقه بندی شده ...
بعضی جاها �پشتیبانی کردن� هم معنی میده.
عبور کردن، پشت سر گذاشتن، گذر کردن، حل کردن به ویژه زمانی که در مورد بحران یا مشکل بکار برده شه باشه.
انتشار اطلاعات - انتقال اطلاعات - توزیع اطلاعات - گسترش اطلاعات
گاهی به معنای تفکیک هست.
شایان ذکر است که. . . . باید توجه داشت که. . . یادآور میشود که. . .
به صورت مجزا