دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١٥,٤٦٢
رتبه در دیکشنری
٢٨٢
لایک
١,٥٨٤
دیسلایک
١٩٠
جدیدترین پیشنهادها
١ سال پیش
٠
بازخورد منفی
١ سال پیش
١١
خوب به چیزی فکر کردن ( سریع تصمیم نگرفتن )
٤ سال پیش
٢٣
British English spoken used to show that you are pleased with something: Push it right across. That’s it, lovely. جهت بیان رضایت از چیزی: عالی، ب ...
٤ سال پیش
٣٠
it’s a bargain that's a bargain قیمتش مفته
٤ سال پیش
١٧
( کامپیوتر ) یک یا تعدادی از کاراکترها که ابتدا یا انتهای یک Data Unit را مشخص می کنند. A character or sequence of characters marking the beginning ...
جدیدترین ترجمهها
٥ سال پیش
She is nosy, and I find her questions intrusive.
٢٢
او فضول است و من سوالاتش را مداخله آمیز می بینم.
٥ سال پیش
The school demands strict observance of the rules.
٤
این مدرسه خواستار رعایت دقیق ( سفت و سخت ) قوانین می باشد.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.