delimiter


معنی: حائل
معانی دیگر: حائل

جمله های نمونه

1. The default field delimiter is the tab character.
[ترجمه گوگل]جداکننده پیش فرض فیلد، کاراکتر تب است
[ترجمه ترگمان]The فیلد پیش فرض دارای ویژگی تب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. is a constant delimiter, followed by the variable name, a backslash, and the message part to be accessed.
[ترجمه گوگل]یک جداکننده ثابت است که به دنبال آن نام متغیر، یک علامت بک اسلش و قسمت پیام قابل دسترسی است
[ترجمه ترگمان]یک delimiter ثابت است که پس از آن نام متغیر، a و بخش پیغام به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. is a constant delimiter, followed by the optional name of the message part to be accessed.
[ترجمه گوگل]یک جداکننده ثابت است که به دنبال آن نام اختیاری قسمت پیام مورد دسترسی قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]یک delimiter ثابت است که پس از آن نام اختیاری بخش پیغام به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Note that the use of Infix as the delimiter type means that there is no comma added after the last record is written, so the delimiter is only inserted between any two adjacent records.
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که استفاده از Infix به عنوان نوع جداکننده به این معنی است که پس از نوشتن آخرین رکورد، کاما اضافه نمی شود، بنابراین جداکننده فقط بین هر دو رکورد مجاور درج می شود
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که استفاده از Infix به عنوان نوع delimiter به این معنی است که بعد از نوشتن آخرین رکورد هیچ ویرگول اضافه نشده است، بنابراین the فقط بین هر دو رکورد مجاور وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Generally, you can use any delimiter, such as TAB, semicolon etc.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، می توانید از هر جداکننده مانند TAB، نقطه ویرگول و غیره استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]به طور کلی می توانید از هر گونه delimiter مانند TAB، ویرگول و semicolon استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Now you must specify the source file's column delimiter type. You can choose comma, tab, semicolon, or another character.
[ترجمه گوگل]اکنون باید نوع جداکننده ستون فایل منبع را مشخص کنید می توانید کاما، تب، نقطه ویرگول یا کاراکتر دیگری را انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]حال باید ستون delimiter ستون منبع را مشخص کنید شما می توانید کاما، تب، نقطه و نقطه دیگر را انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Must define row delimiter for delimited file format.
[ترجمه گوگل]باید جداکننده ردیف برای فرمت فایل محدود شده تعریف شود
[ترجمه ترگمان]باید ردیف delimiter برای قالب پرونده جدا شده را تعریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. is a constant delimiter, followed by the name of the message part to be accessed.
[ترجمه گوگل]یک جداکننده ثابت است که به دنبال آن نام قسمت پیام مورد دسترسی قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]یک delimiter ثابت است که بعد از آن نام پیام را می توان به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Field length from the previous sibling or delimiter.
[ترجمه گوگل]طول فیلد از خواهر یا برادر قبلی یا جداکننده
[ترجمه ترگمان]طول میدان از the قبلی یا delimiter
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A delimiter character can be specified in the DELIMITER table option.
[ترجمه گوگل]یک کاراکتر جداکننده را می توان در گزینه جدول DELIMITER مشخص کرد
[ترجمه ترگمان]یک ویژگی delimiter را می توان در گزینه جدول delimiter مشخص کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The tab character is the default delimiter, but you can change it to anything else with the -d option.
[ترجمه گوگل]کاراکتر تب جداکننده پیش‌فرض است، اما می‌توانید با گزینه -d آن را به هر چیز دیگری تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]ویژگی زبانه پیش فرض delimiter است، اما شما می توانید آن را به هر چیز دیگری با گزینه بعدی تغییر دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A column delimiter has to be chosen that must not appear in the data itself.
[ترجمه گوگل]یک جداکننده ستون باید انتخاب شود که نباید در خود داده ظاهر شود
[ترجمه ترگمان]یک ستون delimiter باید انتخاب شود که نباید در خود داده ها ظاهر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Header Record Delimiters dialog box where users must select a field delimiter.
[ترجمه گوگل]کادر محاوره ای Header Record Delimiters که در آن کاربران باید یک جداکننده فیلد را انتخاب کنند
[ترجمه ترگمان]دیالوگ باکس Header Record Header جایی که کاربران باید یک delimiter فیلد را انتخاب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Syntax error, unbalanced delimiter, near:'% 1'
[ترجمه گوگل]خطای نحوی، جداکننده نامتعادل، نزدیک به:"% 1"
[ترجمه ترگمان]خطای نحوی، delimiter نامتعادل، نزدیک: % ۱
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حائل (اسم)
stay, buffer, louver, louvre, guard, barrier, delimiter, buttress, stanchion, pall, coaming, shutter, stayer

تخصصی

[کامپیوتر] حائل - حائل - نشانه هایی که ابتدا یا انتهای یک بخش از برنامه را علامت می زنند، مانند { و} که علامت توضیح درپاسکال است . نگاه کنید به Pascal .
[برق و الکترونیک] محدود کننده

انگلیسی به انگلیسی

• determiner of limits or boundaries

پیشنهاد کاربران

جداساز
جداکننده
تعیین کننده
( کامپیوتر )
یک یا تعدادی از کاراکترها که ابتدا یا انتهای یک Data Unit را مشخص می کنند.
A character or sequence of characters marking the beginning or end of a unit of data.

بپرس