پیشنهاد‌های علیرضا بهرامی (٣٠)

بازدید
٢٧
تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جونم در اومد It was a hard slog to finish the project جونم دراومد تا پروژه رو تکمیل کنم.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلاش فیزیکی ( جسمی )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( مجازاً ) ضربه سخت از دست دادن شغلش، یه ضربه سخت براش بود. Losing her job, was a severe blow for her

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تصمیم اکثریت تصمیم به اتفاق آرا تصمیمِ جمعی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رایحه متمایز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

پرواز خارجی ( پروازی که مسافر را از خانه ( کشور خود ) به خارج می برد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

سبز روشن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صورتی خیلی روشن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

نور ضعیف و کم ( مثلاً وقتی نور لامپ کوچکی رو از دور می بینیم. )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

شغل ارزشمند

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

وقتی چیزی مانند کتاب یا فیلم شما رو طوری جذب می کنه که انگار داخل اون قصه و اتفاق هستید. This book really captures an atmosphere

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ست/هماهنگ کردن یک جلسه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از دست دادن شغل و ممرَ درآمد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کتاب سنگین ( از نظر محتوا )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

انتقادات فزاینده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- و قص علی هذا - از این قبیل موارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صدف یخ زده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مستعد خشکسالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( در مورد افراد ) : خبره - کاربلد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

سیستم اطفا حریق خودکار ( به وسیله آب پاشی خودکار )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

سخنران اصلی در اکثر دیکشنری ها از جمله Cambridge، لغت Keynote به صورت سرهم نوشته شده. مدیر محترم در صورت امکان لطفاً مدخل اصلی را ویرایش بفرمایید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دَم کسی را دیدن We need to incentivize the maid to enter the room باید دَم خدمتکار رو ببینیم تا بتونیم وارد اتاق بشیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( قفل ) باز کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

An iconic view = یه منظره ی خیره کننده/مثال زدنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

به دردسرش نمی ارزه مهم نیست ( این عبارت بر اساس موقعیت، می تونه معانی مختلفی داشته باشه. )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

بررسیِ عملکرد و تاثیرگذاریِ یک اتفاق، پروژه و غیره، پس از رخ دادن یا رونمایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به کله ی کسی زدن - خل شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

چیزی رو امتحان کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

موج سواری همراه با کایت هوا کردن

پیشنهاد
٤

به زور تونستم فلان کار رو انجام بدم.