پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (١٠,٩٣٣)
معاینه جسمی ( اسم ) : معاینه بدن شخص برای بررسی اینکه آیا او سالم است یا خیر
وابستگی فیزیکی به دارو ( اسم ) : حالتی که در آن فرد به داروهایی مانند هروئین معتاد شده و در صورت قطع یا کاهش آنها، دچار عوارض جسمی می شود.
عصب میان بندی برداری ( اسم ) : برداشتن بخشی از عصب میان بندی با جراحی که برای فلج کردن نیمه میان بند مرتبط با آن عصب، انجام می شود.
شپش عانه ( اسم ) : شپشی که ناحیه شرمگاهی را آلوده می کند.
عصب میان بندی ( اسم ) : یک جفت از اعصاب که ماهیچه های حجاب حاجز را کنترل می کنند.
واشامه ای ( صفت ) : مربوط به حجاب حاجز
نور حساس ( صفت ) : حساس به نور یا تحریک شده توسط نور
شبکیه آماس تابشی ( اسم ) : آسیب به شبکیه چشم ناشی از نگاه مستقیم به خورشید.
آفتاب کوری/ شبکیه آماس تابشی ( اسم ) : آسیب به شبکیه چشم ناشی از نگاه مستقیم به خورشید.
نورون گیرنده نوری ( اسم ) : سلول استوانه ای یا مخروطی در شبکیه چشم که به نور یا رنگ حساس است
دید در تاریکی ( اسم ) : بینایی در تاریکی و نور کم که در آن به جای سلول های مخروطی از استوانه ای شبکیه استفاده می شود که برای دید در روشنایی مورد استف ...
دید در روشنایی ( اسم ) : بینایی در نور زیاد مانند نور روز که در آن به جای سلول های استوانه ای از سلول های مخروطی شبکیه استفاده می شود که برای دید در ...
بینایی در نور ( اسم ) : بینایی که با نور زیاد مانند نور روز سازگار است و در آن به جای سلول های میله ای از سلول های مخروطی شبکیه استفاده می شود که در ...
نور سنج/ روشنایی سنج ( اسم ) : ابزاری برای اندازه گیری شدت نور
( صفت ) : 1. نورزاد: حاصل از عمل نور 2. نورزا: تولیدکننده نور
نورپوستاک ( اسم ) : ضایعه پوستی پس از قرار گرفتن در معرض نور شدید
نور بندایش ( اسم ) : فرآیندی که در آن بافت از گرمای ناشی از نور منعقد می شود، که برای درمان شبکیه جدا شده استفاده می شود.
نوروابراش ( اسم ) : برداشتن بافت با استفاده از لیزر
فسفوریلاز ( اسم ) : آنزیمی که به فرآیند متابولیسم کربوهیدرات کمک می کند
اسید فسفریک ( اسم ) : اسیدی است که در آب بسیار حل پذیر است و نمک های اسیدی، خنثی و قلیایی ایجاد می کند.
تابنده ( صفت ) : درخشان بدون تولید گرما
فسفولیپید ( اسم ) : ترکیبی با اسیدهای چرب که یکی از اجزای اصلی بافت غشایی است.
فسفات ادراری ( اسم ) : وجود فسفات زیاد در ادرار
فسفاتاز ( اسم ) : گروهی از آنزیم ها که در چرخه انقباض عضلانی و کلسیفیکاسیون استخوان ها مهم هستند.
آواجراحی ( اسم ) : جراحی که برای تغییر کیفیت صدا انجام می شود
واج شناسی ( اسم ) : مطالعه سیستم صداهای گفتاری مورد استفاده در یک زبان خاص یا به طور کلی در گفتار انسان
صوت قلب نگاری ( اسم ) : فرآیند ثبت صداهای ایجاد شده توسط قلب
صوت قلب نگاره ( اسم ) : نمودار صداهای ایجاد شده توسط قلب
گفتارشناسی ( اسم ) : مطالعه گفتار و اختلالات مربوط به آن
فک اندامی ( اسم ) : وضعیت مادرزادی که در آن قسمت های فوقانی اندام ها وجود ندارند یا رشد ضعیفی دارند و باعث می شود که دست ها یا پاها مستقیماً به بدن م ...
فک اندامی ( اسم ) : وضعیت مادرزادی که در آن قسمت های فوقانی اندام ها وجود ندارند یا رشد ضعیفی دارند و باعث می شود که دست ها یا پاها مستقیماً به بدن م ...
ورید شکافی ( اسم ) : عملی که در آن یک ورید بریده می شود تا بتوان از آن، خون خارج کرد، مانند زمانی که از اهدا کننده خون می گیرند.
ترومبوز وریدی ( اسم ) : لخته خون در ورید عمقی در پاها یا لگن، که می تواند به راحتی جدا شده و آمبولی در ریه ایجاد کند.
ورید سنگ ( اسم ) : سنگی که در اثر کلسیفیه شدن ترومبوز قدیمی در ورید تشکیل می شود.
وریدنگاری ( اسم ) : معاینه ورید با اشعه ایکس با استفاده از رنگ پرتوحاجب به طوری که ورید روی فیلم نشان داده شود.
وریدنگاشت ( اسم ) : تصویر اشعه ایکس از یک ورید یا سیستم وریدها.
وریدآماس ( اسم ) : التهاب ورید
وریدبرداری ( اسم ) : برداشتن ورید یا بخشی از آن با جراحی
فنیل کتونوری ( اسم ) : یک بیماری ارثی که بر نحوه تجزیه فنیل آلانین توسط بدن تأثیر می گذارد، که به نوبه خود متابولیت های سمی را در سیستم عصبی متمرکز م ...
فنیل آلانین ( اسم ) : یک اسید آمینه ضروری
رخ نمود/ یا رخ مانه ( اسم ) : ویژگی های خاص یک موجود زنده.
اسیدکربولیک/ فنل ( ا ) : یک ضدعفونی کننده قوی برای استعمال خارجی
اسیدکربولیک/ فنل ( ا ) : یک ضدعفونی کننده قوی برای استعمال خارجی
حلق بین ( اسم ) : ابزاری با لامپ متصل که توسط پزشک برای معاینه حلق استفاده می شود.
حلقی حنجره ای ( صفت ) : مربوط به حلق و حنجره
حلق آماس ( اسم ) : التهاب حلق
حلق برداری ( اسم ) : برداشتن قسمتی از حلق با جراحی، به ویژه در موارد سرطان حلق.
کیسه حلقی ( اسم ) : هر یک از کیسه های هر طرف گلوی رویان.
دارونامه ( اسم ) : فهرست رسمی داروها همراه با روش های تهیه، دوزها و روش های استفاده از آنها
داروشناختی ( صفت ) : مربوط به داروشناسی