پیشنهاد‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١٥,٥٥٧)

{پزشکی} مبارزه با ونتیلاتور : عدم تحمل دستگاه تهویه مکانیکی

{پزشکی} عقب کشیدگی مداوم ( در اندام ها )

{پزشکی} بدون حرکت، عدم تحرک

{پزشکی} اندام فوقانی ( دست ها )

{پزشکی} لوله گذاری شده، اینتوبه: متصل به لوله ( معمولاً لوله داخل نای جهت تهویه مکانیکی بیمار )

{پزشکی} مقیاس رفتاری درد

{اطفال} خود را عزیز کردن، ناز و ادا داشتن،

{پزشکی} ارتباط کلامی

صورت ( چهره ) درهم

{پزشکی} post operative : {صفت} ( مربوط به ) بعد از عمل ( جراحی ) ، post operation: {اسم} پس از عمل ( جراحی )

{پزشکی} مقیاس مشاهده ای رفتاری درد ( BOPS )

{پزشکی} مقیاس مشاهده ای رفتاری درد ( BOPS ) برای درد اطفال پس از عمل جراحی

( شاخص ) طبقه بندی سنگری آسیب های اندام تحتانی ناشی از انفجار

{پزشکی} کنترل ( دفع ) مثانه ( ادرار )

{پزشکی} خوداختیار ( مقبال بی اختیار ) : قادر به کنترل حرکات روده و مثانه و جلوگیری از دفع بی اختیاری ادرار و مدفوع

{پزشکی} کنترل ( دفع ) روده ای

{پزشکی} شاخص بارتل برای فعالیت های زندگی روزمره

{پزشکی} شاخص ثبت و تجزیه و تحلیل سکته مغزی حاد لوزان

[پزشکی ] آسپیراسیون: ورود مواد خارجی ( معمولا از داخل معده یا دهان ) به ریه ها به هنگام دم و تنفس

غربال اختلال بلع سکته مغزی بیمارستان یهودیان بارنز

بیمارستان ( یهودیان ) بارنز

{پزشکی} MI، آنفارکتوس میوکارد، سکته قلبی، حمله قلبی another term for heart attack.

{پزشکی} سکته معمولا مغزی {البته ممکن است به عنوان سکته قلبی هم استفاده شود، اما عموماً در مورد سکته قلبی واژه MI یا myocardial infarction استفاده می ...

{آمار} اختصار Confidence interval به معنای "فاصله اطمینان"

{پزشکی} عدم آگاهی به زمان و مکان

{پزشکی} بروز یا ظهور علائم بیماری

بعد از یه مدت ( مثلاً تو اینستاگرام میزنه که فلانی بعد از یه مدت استوری گذاشته )

{پزشکی} ( بیمار ) رو به موت

{پزشکی} آگاه ( به زمان و مکان )

مسمومیت کولینرژیک {پزشکی}: مسمومیت با مهارکننده کولین استراز ( داروهای تجویز شده، گازهای عصبی در جنگ های شیمیایی و تروریستی و ترکیبات ارگانوفسفره یا ...

برونشوره {پزشکی}: تولید خلط آبکی بیش از 100 میلی لیتر در روز

اختصاص مندی

محدوده

کمکی، حمایتی، یاری رسان، یاری گر

[پزشکی] اندیکاسیون، مورد مصرف، مورد استعمال

[پزشکی] مقاوم به درمان

گزیدگی

ضدزهر - پادزهر

خلط خونی

نوسان، فشردگی

احیاء قلبی ریوی، احیاء قلبی تنفسی ،

ماساژ قلبی

( عامیانه، کنایه از ) کسی را بیچاره کردن، کسی را به خاک سیاه نشاندن

( عامیانه، مستهجن ) دخل کسی را آوردن، کسی را به خاک سیاه نشاندن، دهن کسی را سرویس کردن، کسی را بیچاره کردن

در زبان کرمانی بِل تلفظ میشه به معنای بگذار، اجازه بده، رها کن، ول کن، صبر کن،

واحدهای تجمیع کننده

[پزشکی، علوم سلامت] کارآزمایی بالینی: مطالعه تحقیقاتی بر روی افراد با هدف ارزیابی یک مداخله پزشکی، جراحی یا رفتاری

پنجره درمانی: بازه بین حداقل غلظت موثر و حداقل غلظت سمی دارو

تغذیه مصنوعی ( معمولا وریدی )

disturbing public opinion