پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (١٠,٩٦٦)
Bush - Francis Catatonia Rating Scale
[پزشکی] نزدیک گلومرول
[پزشکی] ژژنوم: قسمت میانی روده ی کوچک
[پزشکی] مفصل: اتصال بین دو استخوان
[پزشکی] هم جواری، هم کناری: وضعیت و موقعیتی در کنار یک ساختار دیگر
[پزشکی] فک، آرواره، گیره
[پزشکی] زردی، یرقان: زرد شدن رنگ پوست، غشاهای مخاطی و سفیدی چشم ها در اثر رنگ دانه های صفراوی در خون
[پزشکی] ( بریدن و ) برداشتن ژژنوم
[پزشکی] مربوط به ( غده ) هیپوفیز
[پزشکی] هیستروتومی: برش رحم
[پزشکی] ثابت کردن رحم ( با روش جراحی )
[پزشکی] هیپوفیز: غده ای در زیر هیپوتالاموس و مسئول ترشح هورمون رشد و هورمون های محرک دیگر غدد
[پزشکی] خواب واره: وضعیت خواب القایی
[پزشکی] پرنوشی: نوشیدن بیش از حد
[پزشکی] هیپوتانسیون: فشارخون پایین
[پزشکی] دمای غیر طبیعی پایین بدن
[پزشکی] پرکاری پاراتیروئید: فعالیت بیش از حد ( یک ) غده ی پاراتیروئید
[پزشکی] هیپرکالمی: افزایش پتاسیم در خون
[پزشکی] هیپرپلازی: رشد و نمو بیش از حد یک عضو یا بافت
[پزشکی] قندخون بالا
[پزشکی] هیپوکسی: کاهش میزان اکسیژن در بافت ها
[پزشکی] هیپرکاپنه: افزایش سطح دی اکسید کربن در بافتها
[پزشکی] هایپالژزی: کاهش حساسیت نسبت به درد
[پزشکی] استفراغ بیش از حد
[پزشکی] اضافه نمودن آب؛ وجود میزان نسبی آب
[پزشکی] رطوبت سنج: وسیله ی اندازه گیری رطوبت
[پزشکی] هیدروکربن: ترکیب حاوی هیدروژن و کربن
[پزشکی] تمام سیستولی: ( به درازای ) تمام طول مدت سیستول
[پزشکی] پیوند درون گونه ای: پیوند از فرد یا حیوانی به فرد یا حیوان دیگر از یک گونه
[پزشکی] بازویی: مربوط به استخوان بازو
[پزشکی] استخوان بازو
[پزشکی] پرمویی: وجود موهای زبروخشن بر روی صورت و سایر اندام ها
[پزشکی] دگرگویی: به زبان آوردن واژه هایی متفاوت با آنچه که مدنظر بوده است
[پزشکی] دید ناهمسان در دو چشم
[پزشکی] هیستیوبلاست: سلول تشکیل دهنده ی بافت
[پزشکی] سازگاری بافتی: تشابه بافت که در پیوند کاربرد زیادی دارد
[پزشکی] غیرهمشکل، ناهمسان: متشکل از مواد مختلف
[پزشکی] هرنیورافی: ترمیم فتق با روش جراحی
[پزشکی] فتق: بیرون زدگی یک عضو از طریق یک مجرای غیرطبیعی
[پزشکی] بزرگ شدن کبد
[پزشکی] کبد برداری: برداشتن ( قسمتی از بافت ) کبد با روش جراحی
[پزشکی] ( یک ) سلول کبدی
[پزشکی] قادر به تشخیص تمامی هفت رنگ طیف
[پزشکی] ترمیم فتق با روش جراحی
[پزشکی] نیم نابینایی، نیم کوری : نابینایی ( کوری ) در نیمی از میدان دید
[پزشکی] نیم کره: یک دوم ( هر ) ساختار کروی
[پزشکی] همی پارزی: فلج جزئی یک طرف بدن
[پزشکی] خونریزی: خروج خون زیاد ( از عروق )
[پزشکی] خونریزی به داخل نخاع ( طناب نخاعی )
[پزشکی] همانژیوم: تومور ( خوش خیم ) عروق خونی