پیشنهاد‌های محمدرضا سلطانی زرندی (١١,٤٤٥)

چکانه داخل وریدی ( اسم ) : لوله نازکی که درون ورید قرار می گیرد و برای دادن بسیار تدریجی مایعات به فرد جهت مایع دهی، تغذیه یا اهداف دارودهی استفاده م ...

داخل حدقه ای ( صفت ) : درون حدقه چشم

سونوگرافی حین عمل ( IOUS ) ( اسم ) : تصویربرداری با وضوح بالا که در جراحی استفاده می شود

خون تود داخل مغزی ( اسم ) : لخته خون در داخل یک نیمکره مغزی

درون پرده غشایی ( اسم ) : لایه داخلی دیواره شریان یا ورید.

دیواره روده ( اسم ) : لایه های بافتی که روده را تشکیل می دهند

پرزهای روده ای ( اسم جمع ) : برآمدگی روی دیواره روده که به هضم غذا کمک می کند.

غدد روده ای/ لیبرکون ( اسم جمع ) : غدد لوله ای شکل موجود در غشای مخاطی روده کوچک و بزرگ، به ویژه غدد بین قاعده پرزهای روده کوچک.

فلور روده ( اسم جمع ) : باکتری های مفیدی که همیشه در روده وجود دارند

هم دهانگری روده ای ( اسم ) : عمل جراحی برای اتصال بخشی از روده به قسمت دیگر، پس از برداشتن یک قطعه

سوراخ بین مهره ای ( اسم ) : فضایی بین دو مهره

دیسک مهره ای/ بین مهره ای ( اسم ) : صفحه ای گرد از غضروف که دو مهره را در ستون فقرات از هم جدا می کند.

سوراخ بین بطنی ( اسم ) : دهانه ای در مغز بین بطن جانبی و بطن سوم که مایع مغزی نخاعی از آن عبور می کند.

پرتوشناسی مداخله ای ( اسم ) : حوزه ای از پزشکی که با استفاده از اشعه ایکس، اولتراسوند و CAT برای هدایت ابزارهای کوچک به داخل بدن جهت انجام روش هایی م ...

صفحه تراتکمیزه ای ( اسم ) : یک خط افقی خیالی که در قسمت تحتانی شکم در سطح قسمت های بیرون زده استخوان های ایلیاک کشیده شده است. .

سیستیت بینابینی ( اسم ) : یک وضعیت غیر باکتریایی مداوم که در آن فردی درد مثانه دارد و می خواهد مکرراً ادرار کند. این وضعیت اغلب با زخم هانر همراه است.

مفصل بین عانه ای/ سمفیز عانه ( اسم ) : تکه ای از غضروف که دو قسمت از استخوان شرمگاهی را به هم می پیوندد. در یک زن باردار، سمفیز شرمگاهی کشیده شده تا ...

مفصل بین شرمگاهی/ سمفیز عانه ( اسم ) : تکه ای از غضروف که دو قسمت از استخوان شرمگاهی را به هم می پیوندد.

مفصل بین شرمگاهی ( اسم ) : تکه ای از غضروف که دو قسمت از استخوان شرمگاهی را به هم می پیوندد.

مفصل های میان بندانگشتی ( اسم ) : مفصل بین بندهای انگشتان.

استخوان بین آهیانه ای ( اسم ) : یک استخوان مثلثی شکل در پشت جمجمه که به ندرت در انسان وجود دارد.

واحد بین المللی ( IU ) ( اسم ) : استاندارد بین المللی مورد توافق که در داروسازی به عنوان مقیاس سنجش ماده ای مانند دارو یا هورمون استفاده می شود.

تنفس داخلی ( اسم ) : بخشی از تنفس که مربوط به عبور اکسیژن از خون به بافت ها و عبور دی اکسید کربن از بافت ها به خون است.

سوراخ های داخلی بینی ( اسم جمع ) : دو دهانه به شکل قیف است که از حفره بینی به حلق منتهی می شود.

ژوگولار داخلی ( اسم ) : بزرگترین سیاهرگ ژوگولار در گردن که به وریدهای براکیوسفالیک منتهی می شود.

آسیب داخلی ( اسم ) : صدمه به یکی از اندام های داخلی

شریان خاصره ای داخلی ( اسم ) : سرخرگی که از آئورت در شکم منشعب و به لگن منتهی می شود.

بواسیر داخلی ( اسم جمع ) : وریدهای متورم داخل مقعد

خونریزی داخلی ( اسم ) : خونریزی که در داخل بدن اتفاق می افتد

گوش داخلی ( اسم ) : قسمتی از گوش در داخل سر، پشت پرده گوش که شامل کانال های نیم دایره ای، دهلیز و حلزون گوش است.

کاروتید داخلی ( اسم ) : سرخرگی در گردن، پشت کاروتید خارجی، که شریان چشمی را بیرون می دهد و با تقسیم شدن به شریان های مغزی قدامی و میانی به پایان می ر ...

مجرای شنوایی داخلی ( اسم ) : کانالی که عصب شنوایی را از استخوان تمپورال عبور می دهد

ماساژ داخلی قلب ( اسم ) : روشی برای شروع مجدد ضربان قلب با فشار دادن روی خود قلب

خود سوندگذاری متناوب ( ISC ) ( اسم ) : روشی که در آن فرد گاه به گاه کاتتر را از طریق مجرای ادرار وارد مثانه خود می کند تا ادرار را تخلیه کند.

لنگش متناوب ( اسم ) : وضعیتی از شریان ها که باعث درد شدید در پاها می شود و باعث می شود فرد پس از طی مسافت کوتاهی لنگ بزند.

مراقبت بینابین ( اسم ) : مراقبت های بعد از جراحی یا بیماری که می تواند در واحدهای ویژه متصل به بیمارستان یا در خانه فرد توسط یک تیم چند رشته ای خاص ا ...

اینترلوکین ( اسم ) : پروتئینی که توسط سیستم ایمنی بدن تولید می شود

اینترفرون ( اسم ) : پروتئینی که توسط سلول ها معمولاً در پاسخ به ویروس تولید می شود و سپس انتشار ویروس ها را کاهش می دهد.

پزشکی یکپارچه/ طب تلفیقی ( اسم ) : ترکیبی از درمان های رایج و آن دسته از درمان های مکمل یا جایگزین که شواهد علمی از کارایی و ایمنی آنها وجود دارد.

خدمات یکپارچه ( اسم ) : خدمات مراقبتی گسترده ای که توسط سازمان های بهداشتی و اجتماعی با همکاری یکدیگر ارائه می شود

مقاوم به انسولین ( صفت ) : مربوط به شرایطی است که در آن عضله و سایر سلول های بافتی به انسولین پاسخ ناکافی می دهند، مانند دیابت نوع II.

دیابت شیرین نوع I/ وابسته به انسولین ( اسم ) : نوعی دیابت شیرین که در آن سلول های بتای لوزالمعده انسولین کمی تولید می کنند یا اصلاً انسولین تولید نمی ...

دیابت شیرین نوع I/ وابسته به انسولین ( اسم ) : نوعی دیابت شیرین که در آن سلول های بتای لوزالمعده انسولین کمی تولید می کنند یا اصلاً انسولین تولید نمی ...

انسولیناز ( اسم ) : آنزیمی که انسولین را تجزیه می کند

زایمان ابزاری ( اسم ) : زایمان که در آن پزشک از فورسپس برای کمک به خروج نوزاد از رحم مادر استفاده می کند.

روان رنجوری بنیادی ( اسم ) : وضعیتی که در آن فرد آنقدر با زندگی در یک موسسه سازگار شده است که زندگی خارج از آن برای او غیرممکن است.

بی خواب ( اسم ) : فردی که بی خوابی دارد

( صفت ) : 1. بی حس: فاقد احساس یا هوشیاری 2. بیهوش: فاقد آگاهی یا پاسخگویی به یک محرک 3. نامحسوس: خیلی خفیف که توسط حواس قابل درک نیست.

شریان بی نام ( اسم ) : بزرگترین شاخه قوس آئورت که به صورت شریان کاروتید مشترک راست و شریان زیرترقوه ای راست ادامه می یابد.

عصب دهی ( اسم ) : تامین عصب یک اندام شامل اعصاب حرکتی و اعصاب حسی