محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acidosis: [پزشکی] اسیدوز: اسیدی شدن غیرطبیعی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acromioclavicular joint: [پزشکی] آکرومیونی، ترقوه ای: مربوط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acute: [پزشکی] حاد، بحرانی، تیز، ناگهانی، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adenoma: [پزشکی] آدنوم: تومور ( یک ) غده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adduct: [پزشکی] نزدیک شدن به خط میانی ( بدن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

actinotherapy: [پزشکی] نوردرمانی: درمان از طریق تش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

actinotherapy: [پزشکی] نوردرمانی: درمان از طریق تش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adenoidectomy: [پزشکی] آدنوئیدکتومی: برداشتن لوزه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adenoidectomy: [پزشکی] آدنوئیدکتومی: برداشتن لوزه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adenoid: [پزشکی] آدنوئید، لوزه حلقی: بافت لن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adrenergic: [پزشکی] آدرنرژیک: فعال شده توسط ( ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adrenomegaly: [پزشکی] آدرنومگالی: بزرگ شدن غده ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adipocele: [پزشکی] فتق محتوی چربی ( یا بافت چر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adipocele: [پزشکی] فتق محتوی چربی ( یا بافت چر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adrenal cortex: [پزشکی] قشر غده ی فوق کلیه: قسمت خا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adrenal cortex: [پزشکی] قشر غده ی فوق کلیه: قسمت خا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adrenalectomy: [پزشکی] آدرنالکتومی: برداشتن غده ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adrenalectomy: [پزشکی] آدرنالکتومی: برداشتن غده ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aerobic: آئروبیک: مربوط به هوا؛ نیازمند به ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adrenal gland: [پزشکی] غده ی فوق کلیوی: از غدد متر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adrenocorticotropic: [پزشکی] آدرنوکورتیکوتروپیک، محرک قش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

albinism: [پزشکی] آلبینیسم، زالی: عدم وجود رن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agglutination: [پزشکی] هم چسبی: به هم چسبیدن به وس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agoraphobia: [پزشکی] آگورافوبی: ترس از قرار گرفت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

afferent: [پزشکی] آوران: نزدیک کننده و انتقال ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

allograft: [پزشکی] آلوگرافت: پیوند بین دو حیوا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alkalosis: [پزشکی] آلکالوز: قلیایی شدن غیرطبیع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

algesia: [پزشکی] آلژزی: حس درد، وضعیت احساس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

algesia: [پزشکی] آلژزی: حس درد، وضعیت احساس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alveolus: [پزشکی] آلوئول، حبابچه: هر یک از کی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alveolar: [پزشکی] حبابچه ای: مربوط به آلوئول ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ambivalence: [پزشکی] داشتن همزمان احساسات متعارض

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amblyopia: [پزشکی] تاری دید، چشم تنبل: عدم تشا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amniorrhexis: [پزشکی] پاره شدگی کیسه ی آب ( ساک ح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amphibian: [زیست شناسی] دوزیست: موجود قادر به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amnion: [پزشکی] کیسه ی آب، ساک حاملگی: پرده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amyloid: [پزشکی] آمیلوئید، شبیه نشاسته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anhidrosis: [پزشکی] بی تعریقی: فقدان تعریق ( یا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anhydrous: [پزشکی] آنهیدروز، بی آب: دچار کمبود ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anhydrous: [پزشکی] آنهیدروز، بی آب: دچار کمبود ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anencephaly: [پزشکی] بی مغزی، بی مخی: عدم وجود م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anencephaly: [پزشکی] بی مغزی، بی مخی: عدم وجود م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anisopiesis: [پزشکی] چندفشاری: نابرابری در فشاره ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anisopiesis: [پزشکی] چندفشاری: نابرابری در فشاره ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anisocoria: [پزشکی] نامساوی بودن ( اندازه ی ) م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anorchism: [پزشکی] بی بیضگی:فقدان ( یک یا هردو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anorexia: [پزشکی] بی اشتهایی:فقدان اشتها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anabiosis: بازآمد: بازگرداندن یا بازگشت به هوش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anovulatory: [پزشکی] تخمک ناگذاری:عدم تخمک گذاری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anaphylaxis: [پزشکی] آنافیلاکسی: واکنش حساسیتی ش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anatomic: تشریحی: مربوط به تشریح ( آناتومی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anatomic: تشریحی: مربوط به تشریح ( آناتومی )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

androgen: [پزشکی] آندروژن، مردساز: هر هورمونی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

androgen: [پزشکی] آندروژن، مردساز: هر هورمونی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ankle bone: [پزشکی] استخوان قاپ ( قوزک پا )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ankle bone: [پزشکی] استخوان قاپ ( قوزک پا )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

angiography: آنژیوگرافی، رگ نگاری: تصویربرداری ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ankylosis: [پزشکی] آنکیلوز: بی حرکتی مفصل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antecibum: [پزشکی] قبل از وعده ( های ) غذایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antenatal: [پزشکی] قبل از تولد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antebrachium: [پزشکی] ساعد ( از آرنج تا مچ دست )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antecubital: [پزشکی] ( مربوط به ) قدام آرنج

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antiemetic: [پزشکی] ضد استفراغ: داروی مورد استف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anterior: [پزشکی] قدامی، جلویی: مربوط به جلوی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antidote: [پزشکی] پادزهر: ماده ی خنثی کننده ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anthracosis: [پزشکی] آنتراکوز: یک بیماری ریوی در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antipyretic: ضدتب: دارای عمل متقابل با تب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antiseptic: [پزشکی] ضدعفونی ( کننده ) : فراورده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

antrostomy: [پزشکی] آنتروستومی ، ایجاد یک منفذ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antrostomy: [پزشکی] آنتروستومی ، ایجاد یک منفذ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aortoptosis: [پزشکی] افتادگی آئورت: جابجا شدن و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anus: سوراخ کون، [پزشکی] مقعد: سوراخ انته ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anxiety: [پزشکی] اضطراب: ترس و دلشوره ی فراگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aorta: [پزشکی] شاهرگ آئورت: شریان خروجی بط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appendectomy: [پزشکی] آپاندکتومی: برداشتن زائده ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

apochromatic: [پزشکی] ( لنز ) عاری از انحرافات رن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apochromatic: [پزشکی] ( لنز ) عاری از انحرافات رن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

areolar: هاله ای، آرئولی: شبیه به آرئول ( ها ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

areolar: هاله ای، آرئولی: شبیه به آرئول ( ها ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

areola: [پزشکی] آرئول، هاله: محوطه ی اطراف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arachnoid: [پزشکی] عنکبوتیه: لایه ی میانی پرده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aqueous: آبدار، آبکی: دارای ماهیت آب، مربوط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

armpit: [پزشکی] ( گودی ) زیر بغل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arteriospasm: [پزشکی] اسپاسم ( یک ) شریان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arteriolar: [پزشکی] شریانچه ای، سرخرگچه ای: مرب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arteriolar: [پزشکی] شریانچه ای، سرخرگچه ای: مرب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

artery: [پزشکی] شریان، سرخرگ: رگی که خون را ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arthrocentesis: [پزشکی] آرتروسنتز: پونکسیون ( سوراخ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atelectasis: [پزشکی] آتلکتازی، کلاپس ( روی هم اف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

astrocyte: سلولی با زوائد ورقه ای شکل متعدد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aspiration: [پزشکی] 1. کشیدن مایع از یک حفره تو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

articulation: [پزشکی] مفصل: ( نوع ) اتصال بین دو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atheroma: آتروم: تومور ( یک ) پلاک ( لکه ) چر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

atlantic: [پزشکی] اطلسی: مربوط به ( مهره ) اط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atlantic: [پزشکی] اطلسی: مربوط به ( مهره ) اط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

atretoblepharia: [پزشکی] معادل symblepharon

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atretoblepharia: [پزشکی] معادل symblepharon

١ سال پیش

مدال‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف)