محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

furfuraceous: فلس مانند ( صفت ) : مربوط به پوستی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coated tongue: زبان خزدار ( اسم ) : حالتی که در آن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

furred tongue: زبان خزدار ( اسم ) : حالتی که در آن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

furunculosis: کورک زدگی ( اسم ) : حالتی که در آن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

frozen watchfulness: مراقبت یخ زده ( اسم ) : بیان ترس مت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lentigo: کک مک/ گندمه/ کنجدک ( اسم ) : یک لک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

freiberg’s disease: بیماری فرایبرگ ( اسم ) : استئوکندری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

freudian: فرویدی ( صفت ) : قابل درک از نظر نظ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

friar’s balsam: بلسان فریار ( اسم ) : مخلوطی از روغ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

friction fremitus: لرزه مالشی ( اسم ) : احساس خراشیدن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

friedlander’s bacillus: باسیل فریدلندر ( اسم ) : باکتری کلب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

friedman’s test: تست فریدمن ( اسم ) : آزمایشی برای ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

friedreich’s ataxia: توازن پریشی فریدریش ( اسم ) : یک بی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

frontal bone: استخوان پیشانی ( اسم ) : استخوانی ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

frontal lobotomy: لوبوتومی فرونتال ( اسم ) : قبلاً یک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

frontal sinus: سینوس پیشانی ( اسم ) : یکی از دو سی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forceps delivery: زایمان با انبرک ( اسم ) : زایمان که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forewaters: پیش آب ( اسم جمع ) : مایعی که در اب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

formaldehyde: فرمالدئید ( اسم ) : گازی با بوی نام ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

formalin: فرمالین ( اسم ) : محلولی از فرمالدئ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

formication: مورمور ( اسم ) : احساس خارش که در آ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

foster children: فرزند خوانده ها ( اسم جمع ) : کودکا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fornix cerebri: مثلث مغزی ( اسم ) : بخشی از ماده سف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fothergill’s operation: عمل Fothergill ( اسم ) : عمل جراحی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fp10: FP10 ( اسم ) : در انگلستان، نسخه NH ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

foundation hospital: بیمارستان بنیادی ( اسم ) : در بریتا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fragile x syndrome: سندروم ایکس شکننده ( اسم ) : یک وضع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fragilitas ossium: استخوان شکننده ( اسم ) : یک بیماری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

focal epilepsy: صرع کانونی ( اسم ) : صرع ناشی از یک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

folacin: اسید فولیک ( اسم ) : ویتامینی در وی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

food canal: مجرای غذایی ( اسم ) : مسیری از دهان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mean corpuscular hemoglobin concentration: اختصار آزمایش / واژه کامل / معنی / ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flexibilitas cerea: انعطاف پذیری مومی ( اسم ) : حالتی ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flexner’s bacillus: باسیل فلکسنر ( اسم ) : باکتری که با ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flexor muscle: عضله خم کننده ( اسم ) : ماهیچه ای ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

muscae volitantes: مگس پران ( اسم جمع ) : تکه های سلول ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

floppy baby syndrome: بی قوامی مادرزادی عضلات/ سندروم بچه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fluoroscope: فلوروسکوپ ( اسم ) : دستگاهی است که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fibrous pericardium: پیراشامۀ لیفی قلب ( اسم ) : قسمت خا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fight or flight reaction: واکنش جنگ یا گریز ( اسم ) : این نظر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

filaria: خون کرم ( اسم ) : یک کرم انگلی نازک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

filariasis: خون کرم زدگی ( اسم ) : یک بیماری گر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

filipuncture: فیلیپونکچر ( اسم ) : روش قرار دادن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

finger nose test: آزمون انگشت - بینی ( اسم ) : تست هم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

first degree burn: سوختگی درجه یک ( اسم ) : طبقه بندی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fetal heart: قلب جنینی ( اسم ) : قلب جنین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fetal monitor: پایش جنینی ( اسم ) : دستگاه الکترون ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fetal position: وضعیت جنینی ( اسم ) : وضعیتی که در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

alpha fetoprotein: آلفافتوپروتئین: پروتئینی که توسط جن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fev: forced expiratory volume ( FEV ) ح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حجم بازدمی اجباری: forced expiratory volume ( FEV ) ح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fever sore: ( اسم ) : تبخال یا زخم سوزشی معمولا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fibrin foam: فوم فیبرین ( اسم ) : ماده ای سفید ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fibrin: تار لخته ( اسم ) : پروتئینی که توسط ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fibrinogen: تار لخته زا ( اسم ) : ماده ای در پل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plasmin: تار لخته گشا/ پلاسمین ( اسم ) : آنز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fibrinolytic: تارلخته کافتی ( صفت ) : مربوط به فی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fibro cartilage: غضروف لیفی ( اسم ) : غضروف و بافت ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fibro chondritis: فیبروکندریت ( اسم ) : التهاب غضروف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fibrocystic: فیبروکیستیک ( صفت ) : مربوط به فیبر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fibrocyst: فیبروکیست ( اسم ) : تومور خوش خیم ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fibrocyte: تاریاخته ( اسم ) : سلولی که از فیبر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fever blister: ( اسم ) : تبخال یا زخم سوزشی معمولا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

retrolental fibroplasia: تارآیی پشت عدسی ( اسم ) : وضعیتی که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fibrosarcoma: فیبروسارکوم ( اسم ) : تومور بدخیم ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fibrous capsule: کپسول فیبری/ کلیوی ( اسم ) : بافت ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

febricula: تب خفیف ( اسم ) : تب مختصر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

febrifuge: تب بر ( اسم ) : دارویی که از تب جلو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fecundation: بارورسازی/ لقاح ( اسم ) : عمل به هم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fehling’s solution: محلول فلینگ ( اسم ) : محلولی که در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fehling’s test: آزمایش فلینگ ( اسم ) : آزمایش وجود ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

femoral hernia: فتق رانی ( اسم ) : فتق روده در بالا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

femoral neck: گردن استخوان ران ( اسم ) : قسمت بار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

femoral nerve: عصب فمورال ( اسم ) : عصبی که بر عضل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

femoral pulse: نبض رانی ( اسم ) : نبض گرفته شده در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

femoral vein: ورید رانی ( اسم ) : سیاهرگی که از ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

round window: پنجره گرد ( اسم ) : دهانه مدور بین ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

felty’s syndrome: سندرم فلتی ( اسم ) : وضعیتی همراه ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

female condom: کاندوم زنانه ( اسم ) : غلاف لاستیکی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

femoral canal: کانال رانی ( اسم ) : لوله داخلی غلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

femoral head: سر استخوان ران ( اسم ) : قسمت انتها ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

zymosis: تخمیر ( اسم ) : فرآیندی که در آن کر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ferric: آهن دار ( صفت ) : حاوی آهن با ظرفیت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ferrous sulphate: سولفات آهن ( اسم ) : نمک آهن سفید ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ferrule: ته پوش ( اسم ) : کلاه یا حلقه ای فل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

functional endoscopic sinus surgery: جراحی آندوسکوپی عملکردی سینوس ( FES ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

false rib: دنده کاذب ( اسم ) : هر یک از پنج دن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

familial adenomatous polyposis: پولیپوز غده ای خانوادگی ( FAP ) ( ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

familial disorder: اختلال خانوادگی ( اسم ) : یک اختلال ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

family planning: تنظیم خانواده ( اسم ) : استفاده از ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

farcy: سراجه ( اسم ) : شکلی از مشمشه که بر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

farmer’s lung: ریه کشاورز ان ( اسم ) : نوعی آسم نا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fastigium: اوج تب ( اسم ) : بالاترین درجه حرار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

falciform ligament: رباط داسی شکل ( اسم ) : تکه ای از ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

factor ix: فاکتور / عامل کریسمسIX ( اسم ) : پر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

factor ii: پروترومبین/ فاکتور II ( اسم ) : پرو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

factor xi: فاکتور یازدهم ( اسم ) : پروتئینی در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

factor viii: فاکتور هشتم viii ( اسم ) : پروتئینی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

factor xii: فاکتور دوازده ( اسم ) : پروتئینی در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hageman factor: فاکتور دوازده/ هاگمن ( اسم ) : پروت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fairbanks’ splint: اسپلینت فیربنکس ( اسم ) : آتل مخصوص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

face presentation: نمایش ضورت ( اسم ) : موقعیتی از یک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

face lifting operation: عمل بالاکشیدن صورت ( اسم ) : عمل جر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

facet syndrome: سندرم فاست ( اسم ) : وضعیتی که در آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

extrinsic factor: عامل خارجی ( اسم ) : اصطلاح قبلی بر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extrinsic muscle: عضله خارجی ( اسم ) : ماهیچه ای که ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

external hemorrhoids: بواسیر خارجی ( اسم جمع ) : هموروئید ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

external iliac artery: شریان خاصره ای خارجی ( اسم ) : سرخر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

external jugular: ژوگولار خارجی ( اسم ) : ورید اصلی د ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

external respiration: تنفس خارجی ( اسم ) : بخشی از تنفس م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

external otitis: التهاب گوش خارجی ( اسم ) : التهاب م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exteroceptor: گیرنده بیرونی ( اسم ) : یک عصب حسی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extracapsular fracture: شکستگی خارج کپسولی ( اسم ) : شکستگی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extracellular fluid: مایع برون یاخته ای ( اسم ) : مایعی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extradural hematoma: خون تود خارج سخت شامه ( اسم ) : لخت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extradural hemorrhage: خونریزی خارج سخت شامه ( اسم ) : یک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extraembryonic membranes: غشاهای خارج جنینی ( اسم جمع ) : غشا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extrapleural: خارج پلورال ( صفت ) : خارج از حفره ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

extrasensory: فراحسی ( صفت ) : شامل ادراک با وسای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exomphalos: فتق نافی/ ناف برآمدگی ( اسم ) : فتق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

umbilical hernia: فتق نافی ( اسم ) : فتقی که معمولاً ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exophthalmic goitre: گواتر اگزوفتالمیک ( اسم ) : نوعی پر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

graves’ disease: بیماری گریوز/ گواتر اگزوفتالمیک ( ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

expert patient: بیمار خبره ( اسم ) : بیمار مبتلا به ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

otitis: اوتیت ( اسم ) : التهاب گوش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

external ear: گوش خارجی/ بیرونی ( اسم ) : قسمتی ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ethylestrenol: اتیل استرنول ( اسم ) : یک استروئید ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eustachian canal: کانال استاش ( اسم ) : گذرگاهی از اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

euthyroid: به سپرین ( اسم ) : وضعیتی که در آن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

evacuation of retained products of conception: تخلیه محصولات باقی مانده از بارداری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

erpc: تخلیه محصولات باقی مانده از بارداری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

evertor: برون گرداننده ( اسم ) : ماهیچه ای ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

early warning system: سیستم هشدار سریع ( اسم ) : سیستمی ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سیستم هشدار سریع: early warning system سیستم هشدار سر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exanthematous: گپه ای ( صفت ) : مربوط به اگزانتم ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exchange transfusion: تعویض خون ( اسم ) : روشی برای درمان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

esophagostomy: مری سنبی ( اسم ) : یک عمل جراحی برا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

esmarch’s bandage: بانداژ اسمارچ ( اسم ) : یک نوار لاس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

essential amino acid: اسید آمینه ضروری ( اسم ) : آمینو اس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

essential tremor: لرزش اساسی ( اسم ) : یک حرکت آهسته ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

estradiol: استرادیول ( اسم ) : نوعی استروژن که ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

estriol: استریول ( اسم ) : یک هورمون جفتی با ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ethical committee: کمیته اخلاقی ( اسم ) : گروهی از متخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ethinylestradiol: اتینیل استرادیول ( اسم ) : یک هورمو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ethmoid bone: استخوان پرویزنی ( اسم ) : استخوانی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ethmoidal sinuses: سینوس های پرویزنی ( اسم جمع ) سلول ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ethmoidectomy: پرویزنی برداری ( اسم ) : عملی برای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ethmoiditis: آماس پرویزنی ( اسم ) : التهاب استخو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

esophagoscopy: مری بینی ( اسم ) : معاینه مری با مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

esophagectomy: مری برداری ( اسم ) : عمل جراحی برای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

esophagogastroduodenoscopy: مری معده دوازدهه بینی ( EGD ) ( اسم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

esophagojejunostomy: مری تهی روده سنبی ( اسم ) : یک عمل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

erythema induratum: سرخی سفت ( اسم ) : یک بیماری سلی که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bazin’s disease: سرخی سفت/ بیماری بازین ( اسم ) : یک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

erythroblastosis: سرخ تنده فزونی ( اسم ) : وجود اریتر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

erythroderma: اریترودرمی ( اسم ) : حالتی که در آن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

erythropenia: اریتروپنی ( اسم ) : وضعیتی که در آن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

essential uterine hemorrhage: خونریزی عمده رحمی ( اسم ) : خونریزی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

erythroplasia: اریتروپلازی ( اسم ) : ایجاد ضایعات ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

erogenous: شهوت زا ( صفت ) : ایجادکننده هیجان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

erythema ab igne: قرمزبرشتگی پوستی ( اسم ) : الگویی ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epiloia: اپیلویا ( اسم ) : یک بیماری ارثی مغ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tuberose sclerosis: اپیلویا/ تصلب دکمه ای ( اسم ) : یک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epimenorrhagia: اپی منوراژی ( اسم ) : خونریزی بسیار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epimenorrhea: اپی منوره ( اسم ) : قاعدگی در فواصل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

epiploon: چادرینه ( اسم ) : یک چین صفاقی که ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

episclera: روصلبیه ( اسم ) : سطح خارجی صلبیه ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

epistaxis: خون دماغ ( اسم ) : حادثه خونریزی از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epithelialization: پوششی شدن ( اسم ) : رشد پوست روی زخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epstein–barr virus: ویروس اپشتین بار ( اسم ) : ویروسی ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epulis: اپولیس ( اسم ) : تورم فیبری کوچک رو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

erb’s palsy: فلج ارب ( اسم ) : وضعیتی که در آن ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

erb’s paralysis: فلج ارب ( اسم ) : وضعیتی که در آن ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epidermolysis: روپوست کافتی ( اسم ) : جدا شدن اپید ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epidermophyton: اپیدرموفیتون ( اسم ) : قارچی که روی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

epididymal: بربیضه ای ( صفت ) : مربوط به اپیدید ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epididymectomy: بربیضه برداری ( اسم ) : برداشتن اپی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epididymo orchitis: اپیدیدیموارکیت ( اسم ) : التهاب اپی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epidural anesthesia: بی حسی برون سخت شامه ای ( اسم ) : ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epidural block: بلوک برون سخت شامه ای ( اسم ) : بی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

medicine: [پزشکی] پزشکی، طب، درمان، دارو، دوا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ergonomics: [پزشکی] کارپژوهی، ارگونومی: مطالعه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epiblepharon: اپیبلفارون ( اسم ) : چین غیرمعمول پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

epicanthus: چین اپیکانتی/ فزون پلک ( اسم ) : چی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epicanthic fold: چین اپیکانتی ( اسم ) : چین بزرگ پوس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

epicritic: پوست پی ( صفت ) : مربوط به اعصابی ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

epicranium: برون کاسه ( اسم ) : پنج لایه پوست س ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

entropion: درون گشتی ( اسم ) : چرخش لبه پلک به ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eonism: مبدل پوشی جنسی ( اسم ) : پوشیدن جنس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ependymoma: اپندیموما ( اسم ) : توموری در مغز ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ephidrosis: افیدروز ( اسم ) : مقدار غیرعادی عرق

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

enteroscope: روده بین ( اسم ) : ابزاری برای بررس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

enteropathy: روده نژندی ( اسم ) : هر گونه اختلال ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

enterostomy: روده سنبی ( اسم ) : یک عمل جراحی بر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

entonox: انتونوکس ( اسم ) : گازی متشکل از 50 ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

enterocele: انتروسل ( اسم ) : فتق روده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

enterocolitis: انتروکولیت ( اسم ) : التهاب کولون و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

endometrial laser ablation: سایش لیزری آندومتر ( اسم ) : یک روش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

endometritis: اندومتریت ( اسم ) : التهاب پوشش داخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

endomyocarditis: اندومیوکاردیت ( اسم ) : التهاب عضله ...

١ سال پیش

مدال‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف)