مدال‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف)

بازدید
٥,٤٣٢
امتیاز کل
٣٠٧,٥٤٩
کل مدال ها
١٤,١٠٦
طلا
٣٠٦
نقره
٦,٩١٧
برنز
٦,٨٨٣
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
iv push: به تزریق سریع دارو به داخل ورید به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
iv push: به تزریق سریع دارو به داخل ورید به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bolus: دوز بولوس: به تزریق سریع دارو به دا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
body mass index: شاخص توده بدنی: شاخص توده بدنی به ع ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
body fat: چربی بدن : مطالعات اخیر نشان داده ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
body fat: چربی بدن : مطالعات اخیر نشان داده ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deurenberg formula: فرمول دورنبرگ : درصد چربی را می توا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deurenberg formula: فرمول دورنبرگ : درصد چربی را می توا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gallagher formula: فرمول گالاگر : درصد چربی را می توان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gallagher formula: فرمول گالاگر : درصد چربی را می توان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jackson pollock formula: فرمول جکسون - پولاک : درصد چربی بد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jackson pollock formula: فرمول جکسون - پولاک : درصد چربی بد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jackson as formula: فرمول جکسون - آس : درصد چربی بدن= ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jackson as formula: فرمول جکسون - آس : درصد چربی بدن= ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
total body fat: کل چربی بدن : کل چربی بدن = وزن ( K ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
total body fat: کل چربی بدن : کل چربی بدن = وزن ( K ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lean body weight: وزن بدون چربی بدن : BMI تنها بازتاب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lean body weight: وزن بدون چربی بدن : BMI تنها بازتاب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lbw: Lean Body Weight ( LBW ) : وزن بدون ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lbw: Lean Body Weight ( LBW ) : وزن بدون ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
boer equation: معادله بوئر : وزن بدون چربی بدن : ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boer equation: معادله بوئر : وزن بدون چربی بدن : ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
james equation: فرمول جیمز : وزن بدون چربی بدن : ز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
james equation: فرمول جیمز : وزن بدون چربی بدن : ز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hume equation: معادله هیوم : وزن بدون چربی بدن : ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hume equation: معادله هیوم : وزن بدون چربی بدن : ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fat free mass index: شاخص توده بدون چربی : FFMI = ( وزن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fat free mass index: شاخص توده بدون چربی : FFMI = ( وزن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ffmi: Fat Free Mass Index ( FFMI ) : شاخص ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ffmi: Fat Free Mass Index ( FFMI ) : شاخص ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mosteller formal: فرمول موستلر : فرمول�های بسیاری برا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mosteller formal: فرمول موستلر : فرمول�های بسیاری برا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dubois d formal: فرمول دوبیوس : مساحت سطح بدن فرمو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dubois d formal: فرمول دوبیوس : مساحت سطح بدن فرمو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jacobson formula: فرمول جاکوبسون : مساحت سطح بدن BSA ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
iatrogenic: [پزشکی] درمان زاد: حاصل تاثیرات درم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
idiopathic: [پزشکی] ایدیوپاتیک، ناشناخته: بدون ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ideation: [پزشکی] اندیشه پردازی: روند پرداختن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
icthyosis: [پزشکی] ایکتیوز: ( وضعیت ) پوست خشک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
icthyosis: [پزشکی] ایکتیوز: ( وضعیت ) پوست خشک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ileitis: [پزشکی] ایلئیت: التهاب ایلئوم ileum
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ileitis: [پزشکی] ایلئیت: التهاب ایلئوم ileum
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
iliopelvic: [پزشکی] لگنی، ایلیومی ( خاصره ای ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
iliopelvic: [پزشکی] لگنی، ایلیومی ( خاصره ای ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ilium: [پزشکی] ایلیوم، خاصره: قسمت فوقانی، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ileum: [پزشکی] ایلئوم: قسمت انتهایی روده ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
impotence: [پزشکی] ناتوانی ( جنسی ) ، سستی، ضع ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
immature cell: [پزشکی] یاخته ( سلول ) نابالغ ( نار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
immature cell: [پزشکی] یاخته ( سلول ) نابالغ ( نار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
immunity: [پزشکی] ایمنی، مصونیت: محفوظ بودن ع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
immune system: [پزشکی] سیستم ایمنی ( بدن )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
immunization: [پزشکی] ایمن سازی: ( فرآیند ) ایجاد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
incontinent: [پزشکی] بی اختیار: ناتوان در نگهدار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inhale: [پزشکی] تنفس و استنشاق ( کردن ) ، ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inversion: [پزشکی] چرخش به داخل، وارونگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inotropic: [پزشکی] اینوتروپیک: موثر بر فیبرهای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inseminate: [پزشکی] ریختن منی به داخل مهبل ( وا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inflammation: [پزشکی] التهاب، آماس: پاسخ موضعی به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inguinal: [پزشکی] مغبنی: مربوط به کشاله ی ران
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
infrascapular: [پزشکی] زیرکتفی: ( واقع در ) زیر اس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
incision: [پزشکی] برش: 1. بریدن قسمتی ( مثلاٌ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
infracerebral: [پزشکی] تحت مغزی، زیرمخ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
infracerebral: [پزشکی] تحت مغزی، زیرمخ
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intraabdominal: [پزشکی] داخل شکمی: مربوط به درون شک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intraabdominal: [پزشکی] داخل شکمی: مربوط به درون شک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intra abdominal: [پزشکی] داخل شکمی: مربوط به درون شک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intra abdominal: [پزشکی] داخل شکمی: مربوط به درون شک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intestine: [پزشکی] روده: قسمتی از دستگاه گوارش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intercostal: [پزشکی] بین دنده ای: ( واقع در ) بی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
insular: [پزشکی] جزیره ای: مربوط به سلولهای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intrauterine: [پزشکی] داخل رحمی، درون رحمی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intranasal: [پزشکی] داخل بینی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intraventricular: [پزشکی] داخل بطنی: ( واقع در ) درون ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intromission: [پزشکی] دخول: ورود یک قسمت به داخل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intravesical: [پزشکی] داخل مثانه ای: ( واقع در ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intravesical: [پزشکی] داخل مثانه ای: ( واقع در ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
iodism: [پزشکی] مسمومیت با یُد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
iodism: [پزشکی] مسمومیت با یُد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
iridopupillary: [پزشکی] عنبیه ای مردمکی: مربوط به ع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
iridopupillary: [پزشکی] عنبیه ای مردمکی: مربوط به ع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ipsilateral: [پزشکی] همان طرفه: موثر بر همان سمت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
iridoschisis: [پزشکی] شکاف عنبیه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
irregular: [پزشکی] نامنظم، بی قاعده، نامرتب، غ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
irrigation: [پزشکی] شستشو: شستشوی یک لوله، حفره ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
iris: [پزشکی] عنبیه: حلقه ی رنگی عضلانی ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
isocellular: [پزشکی] جوریاخته: مرکب از یاخته های ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ischiorectal: [پزشکی] ایسکیورکتال، نیشمنگاهی راست ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ischiorectal: [پزشکی] ایسکیورکتال، نیشمنگاهی راست ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ischium: [پزشکی] استخوان نشیمن گاهی: قسمت تح ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ischium: [پزشکی] استخوان نشیمن گاهی: قسمت تح ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ixodiasis: [پزشکی] بیماری ناشی از کنه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ixodiasis: [پزشکی] بیماری ناشی از کنه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
karyoclasis: [پزشکی] خردشدن و شکستن هسته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
karyogenesis: [پزشکی] کاریوژنز، هسته زایی: تشکیل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
karyotype: [پزشکی] کاریوتایپ: تصویر کروموزومها ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keratohelcosis: [پزشکی] زخم شدگی قرنیه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keratohelcosis: [پزشکی] زخم شدگی قرنیه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
keratoplasty: [پزشکی] پیوند قرنیه: جراحی پلاستیک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keratoplasty: [پزشکی] پیوند قرنیه: جراحی پلاستیک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
keratin: [پزشکی] کراتین: هر عضو از خانواده پ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keratin: [پزشکی] کراتین: هر عضو از خانواده پ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keratosis: [پزشکی] ( هرگونه ) رشد شاخی پوست
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ketoacidosis: [پزشکی] کتواسیدوز: اسیدوز همراه با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kidney: [پزشکی] کلیه: عضو تصفیه ی خون و دفع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kleptomania: [پزشکی] دزدی بیمارگون: انگیزه ی بیم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kinesis: [پزشکی] حرکت، جنبش
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
koilonychia: [پزشکی] ناخن قاشقی: رشد ناخن های نا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
knee: [پزشکی] زانو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
kraurosis: [پزشکی] چروکیدگی و خشکی یک قسمت از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kraurosis: [پزشکی] چروکیدگی و خشکی یک قسمت از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
kymograph: [پزشکی] دستگاه ثبت امواج ( نوسانات ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kymograph: [پزشکی] دستگاه ثبت امواج ( نوسانات ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kyphosis: [پزشکی] کیفوز، گوژپشتی: افزایش تحدب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sentinel event: "رویداد نگهبان " یا حادثه و خطای جب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sentinel event: "رویداد نگهبان " یا حادثه و خطای جب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
labium: [پزشکی] لب، ساختار لب شکل ( شبه لب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
labium: [پزشکی] لب، ساختار لب شکل ( شبه لب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
labyrinthitis: [پزشکی] لابیرنتیت: التهاب لابیرنت ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
labor: [پزشکی] زایمان: خروج نوزاد از مهبل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lacrimal apparatus: [پزشکی] دستگاه اشکی: سیستم تولید اش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lacrimation: [پزشکی] ترشح اشک
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lacrimal sac: [پزشکی] کیسه ی اشکی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lacrimal sac: [پزشکی] کیسه ی اشکی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lactose: [پزشکی] لاکتوز: قند موجود در شیر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lactose: [پزشکی] لاکتوز: قند موجود در شیر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
laminectomy: [پزشکی] لامینکتومی: برداشتن قوس خلف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
laminectomy: [پزشکی] لامینکتومی: برداشتن قوس خلف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
laparoscope: [پزشکی] لاپاروسکوپ: وسیله ای برای د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
laparoscope: [پزشکی] لاپاروسکوپ: وسیله ای برای د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
laparotomy: [پزشکی] لاپاروتومی: برش دیواره ی شک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
laparotomy: [پزشکی] لاپاروتومی: برش دیواره ی شک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lamina: [پزشکی] لایه، ورقه، تیغه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lens: [پزشکی] لنز، عدسی: ساختار شفاف محدب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
laryngeal: [پزشکی] حنجره ای: مربوط به حنجره
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
larynx: [پزشکی] حنجره: قسمت فوقانی و گسترش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leiomyoma: [پزشکی] لیومیوم: تومور خوش خیم مشتق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leukemia: [پزشکی] لوسمی: سرطان گلبولهای سفید ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lentiform: [پزشکی] عدسی شکل: شبیه به عدسی ( لن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lethal: [پزشکی] مُهلک، کُشنده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leptophonia: [پزشکی] لپتوفونی: باریک و نازک شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leptophonia: [پزشکی] لپتوفونی: باریک و نازک شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
leukorrhea: [پزشکی] لوکوره: ترشح سفیدرنگ ( از م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leukorrhea: [پزشکی] لوکوره: ترشح سفیدرنگ ( از م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leukocytosis: [پزشکی] لوکوسیتوز: افزایش تعداد گوی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leukoplakia: [پزشکی] لولکوپلاکی: لکه ی سفید ضخیم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
levocardia: [پزشکی] وضعیت طبیعی قلب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
levocardia: [پزشکی] وضعیت طبیعی قلب
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lienopathy: [پزشکی] ( هرگونه ) بیماری طحال
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lienopathy: [پزشکی] ( هرگونه ) بیماری طحال
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
limosis: [پزشکی] گرسنگی غیرطبیعی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
limosis: [پزشکی] گرسنگی غیرطبیعی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lipase: [پزشکی] لیپاز: آنزیمی که چربی را هض ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lipase: [پزشکی] لیپاز: آنزیمی که چربی را هض ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lipoma: [پزشکی] لیپوم: تومور سلول های چربی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lipid: [پزشکی] لیپید: گروهی از ترکیبات آلی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lipophilic: [پزشکی] چربی دوست: متمایل به ( جذب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lithiasis: [پزشکی] لیتیاز، سنگ سازی: ( وضعیت ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
liver: [پزشکی] کبد، جگر: غده ی بزرگی در قس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lobectomy: [پزشکی] لوبکتومی: برداشتن یک لوب ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lobectomy: [پزشکی] لوبکتومی: برداشتن یک لوب ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
loin: [پزشکی] کمر، صُلب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lobe: [پزشکی] لوب، تکه، قسمت، قطعه، نرمه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lordosis: [پزشکی] لوردوز، کاوپشتی: انحنای غیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lophotrichous: [پزشکی] دارای دو یا چندتاژک در یک ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lumbar region: [پزشکی] ناحیه ( منطقه ) ی کمر ( ی )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
luminescence: [پزشکی] نورافشانی، درخشندگی: تابش و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lumen: [پزشکی] حفره: سوراخ مرکزی درون یک ل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lower back: [پزشکی] کمر: قسمت تحتانی پشت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lymph: [پزشکی] لنف: مایع شفاف شبه پلاسما د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lung: [پزشکی] ریه، شش: عضو اسفنجی مخروطی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lymph node: [پزشکی] گره ( عقده ) لنفاوی: توده ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lymph node: [پزشکی] گره ( عقده ) لنفاوی: توده ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lymph vessel: [پزشکی] رگ لنفاوی: عروقی که لنف درو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lymph vessel: [پزشکی] رگ لنفاوی: عروقی که لنف درو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lymphadenitis: [پزشکی] لنفادنیت: التهاب گره لنفاوی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lymphadenitis: [پزشکی] لنفادنیت: التهاب گره لنفاوی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lymphangiogram: [پزشکی] لنف رگ نگاری: تصویربرداری ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lymphangiogram: [پزشکی] لنف رگ نگاری: تصویربرداری ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lymphocyte: [پزشکی] لنفوسیت، لنف یاخته: گلبول س ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lymphoid: [پزشکی] لنفوئید: 1. شبیه به لنف یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vitreous: [پزشکی] آبگینه، زجاجی: مربوط به یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vitrectomy: [پزشکی] برداشتن زجاجیه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vitrectomy: [پزشکی] برداشتن زجاجیه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
visual examination: [پزشکی] مشاهده و معاینه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
visual examination: [پزشکی] مشاهده و معاینه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
viscera: [پزشکی] احشاء: ارگانهای داخلی بدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vital: [پزشکی] حیاتی: ضروری برای ( یا مربو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
viral: [پزشکی] ویروسی: مربوط به ویروس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vestibule: [پزشکی] دهلیز: اطاقی در گوش داخلی ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
virile: [پزشکی] نرینه، مردانه: مربوط به جنس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
viremia: [پزشکی] وجود ویروس در خون
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
virus: [پزشکی] ویروس: نوعی از عوامل عفونی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vessel: [پزشکی] رگ: لوله یا مجرایی برای انت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
visceral: [پزشکی] احشایی: مربوط به ارگانهای د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vestibulotomy: [پزشکی] دهلیز بری: برش دهلیز گوش دا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vestibulotomy: [پزشکی] دهلیز بری: برش دهلیز گوش دا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vesiculogram: [پزشکی] مثانه نگاشت: فیلم رادیوگراف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vesiculogram: [پزشکی] مثانه نگاشت: فیلم رادیوگراف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vertebra: [پزشکی] مهره: هر یک از 26 استخوان ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
verruca: [پزشکی] زگیل کف پایی
١ سال پیش