مدال‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف)

بازدید
٥,٤٣٢
امتیاز کل
٣٠٧,٥٤٩
کل مدال ها
١٤,١٠٦
طلا
٣٠٦
نقره
٦,٩١٧
برنز
٦,٨٨٣
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fungus: [پزشکی] قارچ: گیاه غیر سبزینه ای سا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wide qrs complex tachycardia: تاکی کاردی کمپلکس QRS پهن ( WCT )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wct: [اختصار] wide QRS - complex tachyca ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
atrioventricular reentrant tachycardia: تاکی کاردی بازگشتی دهلیزی - بطنی ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تاکی کاردی بازگشتی دهلیزی بطنی: Atrioventricular Reentrant Tachycar ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تاکی کاردی بازگشتی دهلیزی بطنی: Atrioventricular Reentrant Tachycar ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
avrt: [اختصار] Atrioventricular Reentrant ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
avrt: [اختصار] Atrioventricular Reentrant ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wolff parkinson white: سندرم ولف پارکینسون وایت ( WPW )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wolff parkinson white: سندرم ولف پارکینسون وایت ( WPW )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ولف پارکینسون وایت: Wolff - Parkinson White ( WPW )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ولف پارکینسون وایت: Wolff - Parkinson White ( WPW )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wpw: Wolff - Parkinson White ( WPW )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wpw: Wolff - Parkinson White ( WPW )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
suppository molding: قالب گیری شیاف : داروسازان با استفا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
suppository molding: قالب گیری شیاف : داروسازان با استفا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قالب گیری شیاف: Suppository Molding قالب گیری شیاف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
قالب گیری شیاف: Suppository Molding قالب گیری شیاف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
high flow system: سیستم های با جریان زیاد اکسیژن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
low flow system: • سیستم های با جریان کم اکسیژن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
low flow system: • سیستم های با جریان کم اکسیژن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nasal canula: کانولای بینی ( سوند بینی ) : این وس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nasal canula: کانولای بینی ( سوند بینی ) : این وس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
simple oxygen mask: ماسک ساده صورت : برای غلظت های پایی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
simple oxygen mask: ماسک ساده صورت : برای غلظت های پایی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
oxygen mask: ماسک اکسیژن، ماسک ساده صورت : برای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rebreathing mask: ماسک�های با استنشاق مجدد بخشی از هو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rebreathing mask: ماسک�های با استنشاق مجدد بخشی از هو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
non rebreathing mask: ماسک�های بدون استنشاق مجدد هوای باز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
venturi mask: سیستم�های با جریان زیاد اکسیژن، معم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
venturi mask: سیستم�های با جریان زیاد اکسیژن، معم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
partial rebreathing mask: ماسک�های با استنشاق مجدد بخشی از هو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
partial rebreathing mask: ماسک�های با استنشاق مجدد بخشی از هو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
face tent: چادر صورت : چادر صورت روش دیگری برا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
face tent: چادر صورت : چادر صورت روش دیگری برا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
t piece: این وسیله روی لوله قرار می گیرد و ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
t piece: این وسیله روی لوله قرار می گیرد و ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
oxygen tent: چادر اکسیژن : این وسیله بیشتر در اط ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
oxygen tent: چادر اکسیژن : این وسیله بیشتر در اط ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
t tube: این وسیله روی لوله قرار می گیرد و ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
t tube: این وسیله روی لوله قرار می گیرد و ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intra articular: تزریق داخل مفصلی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intrasynovial: تزریق داخل مایع مفصلی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intraspinal: تزریق درون نخاعی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intrathecal: تزریق داخل مایع نخاعی، تزریق داخل غ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intraarterial: تزریق درون شریانی، تزریق داخل شریان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intracardiac: ( تزریق ) داخل قلبی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intravenous: ( تزریق ) داخل وریدی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intramuscular: ( تزریق داخل ) عضلانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intradermal injection: تزریق درون پوستی/ داخل جلدی ( ID )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
subcutaneous: ( تزریق ) زیر جلدی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
intracutaneous: ( تزریق ) داخل جلدی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intracutaneous: ( تزریق ) داخل جلدی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
galactogogue: [پزشکی] شیرافزا: فراورده ای که باعث ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
galactogogue: [پزشکی] شیرافزا: فراورده ای که باعث ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ganglioma: [پزشکی] گانگلیوم: تومورگانگلیون ( گ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ganglioma: [پزشکی] گانگلیوم: تومورگانگلیون ( گ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gallbladder: [پزشکی] کیسه ی صفرا: کیسه ای در سطح ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ganglion: [پزشکی] گانگلیون، عقده، گره گان: مج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gall: [پزشکی] صفرا ( معادل bile )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gastroparesis: [پزشکی] گاستروپارزی: فلج جزئی عضلات ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gastrocele: [پزشکی] فتق معده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gastrectasia: [پزشکی] گاسترکتازی: گشادن شدن معده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
genetic change: [پزشکی] تغییر ژنتیکی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
genetic change: [پزشکی] تغییر ژنتیکی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
genital: [پزشکی] تناسلی: مربوط به تولیدمثل و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
genital: [پزشکی] تناسلی: مربوط به تولیدمثل و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gigantism: [پزشکی] غول پیکری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
genial: [پزشکی] چانه ای: مربوط به چانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gestational: [پزشکی] آبستنی: مربوط به حاملگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
geriatrician: [پزشکی] پیرپزشک: متخصص طب سالمندان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gland: [پزشکی] غده، زائده، برجستگی: هر عضو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
glans penis: [پزشکی] حشفه: نوک برآمده و متسع در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gingivectomy: [پزشکی] لثه برداری: بریدن و برداشتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
glomerulus: [پزشکی] گلومرول، کلافه: دسته ای از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
glucogenesis: [پزشکی] گلوکوژنز: تولید گلوکز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
glial: [پزشکی] پی چسبی: مربوط به نوروگلی ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
glossoplegia: [پزشکی] فلج زبان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
glossoplegia: [پزشکی] فلج زبان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gonalgia: [پزشکی] زانودرد: در ( در ) زانو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gonalgia: [پزشکی] زانودرد: در ( در ) زانو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gonocyte: [پزشکی] گنوسیت: سلول زایای رویانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gonocyte: [پزشکی] گنوسیت: سلول زایای رویانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gnathic: [پزشکی] فکی: مربوط به فک
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
goniometer: [پزشکی] زاویه سنج: وسیله ای برای ان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gonad: [پزشکی] غده ی جنسی: بیضه یا تخمدان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
groin: [پزشکی] کشاله ی ران
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gray matter: [پزشکی] ماده ی خاکستری: بافت غیرمیل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gustation: [پزشکی] چشیدن، حس چشایی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gustation: [پزشکی] چشیدن، حس چشایی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gynatresia: [پزشکی] انسداد جزئی یا کامل مجرای ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gynatresia: [پزشکی] انسداد جزئی یا کامل مجرای ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gyrospasm: [پزشکی] اسپاسم چرخشی سر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gyrospasm: [پزشکی] اسپاسم چرخشی سر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gynecology: [پزشکی] زنان شناسی، زن پزشکی: مطالع ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brugada criteria: معیارهای بروگادا : این معیارها که ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brugada criteria: معیارهای بروگادا : این معیارها که ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
معیارهای بروگادا: Brugada Criteria این معیارها که توس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
معیارهای بروگادا: Brugada Criteria این معیارها که توس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مقیاس امتیازی برچ وارتوفسکی: Burch - Wartofsky Point Scale ( BWP ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مقیاس امتیازی برچ وارتوفسکی: Burch - Wartofsky Point Scale ( BWP ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
burch wartofsky point scale: مقیاس امتیازی برچ - وارتوفسکی ( BWP ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
burch wartofsky point scale: مقیاس امتیازی برچ - وارتوفسکی ( BWP ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bwps: Burch - Wartofsky Point Scale ( BWP ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bwps: Burch - Wartofsky Point Scale ( BWP ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hair: [پزشکی] مو: ساختار نخی شکل کراتینیز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hallucination: [پزشکی] توهم: ادراک کاذب که به محرک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
health: [پزشکی] سلامتی، سلامت، بهداشت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hallucinogen: [پزشکی] توهم زا: دارویی که باعث ایج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heliotherapy: [پزشکی] خورشید درمانی؛ استحمام خورش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heart: [پزشکی] قلب: عضو عضلانی چهار حفره ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hemoglobin: [پزشکی] هموگلوبین: رنگدانه حاوی آهن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hemoglobin: [پزشکی] هموگلوبین: رنگدانه حاوی آهن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hemopathy: [پزشکی] هموپاتی: هر ( گونه ) بیماری ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hemopathy: [پزشکی] هموپاتی: هر ( گونه ) بیماری ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hemopoesis: [پزشکی] خون سازی: تولید گلبول های خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hemopoesis: [پزشکی] خون سازی: تولید گلبول های خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hemoptysis: [پزشکی] هموپتزی: خلط خونی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hematuria: [پزشکی] هماچوری؛ خون ادراری: خون در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hemangioma: [پزشکی] همانژیوم: تومور ( خوش خیم ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hematomyelia: [پزشکی] خونریزی به داخل نخاع ( طناب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hemorrhage: [پزشکی] خونریزی: خروج خون زیاد ( از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hemiparesis: [پزشکی] همی پارزی: فلج جزئی یک طرف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hemisphere: [پزشکی] نیم کره: یک دوم ( هر ) ساخت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hemianopia: [پزشکی] نیم نابینایی، نیم کوری : نا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hepatomegaly: [پزشکی] بزرگ شدن کبد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hepatectomy: [پزشکی] کبد برداری: برداشتن ( قسمتی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hepatocyte: [پزشکی] ( یک ) سلول کبدی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heptachromic: [پزشکی] قادر به تشخیص تمامی هفت رنگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heptachromic: [پزشکی] قادر به تشخیص تمامی هفت رنگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hernioplasty: [پزشکی] ترمیم فتق با روش جراحی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hernioplasty: [پزشکی] ترمیم فتق با روش جراحی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
herniorrhaphy: [پزشکی] هرنیورافی: ترمیم فتق با روش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hernia: [پزشکی] فتق: بیرون زدگی یک عضو از ط ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heterogenous: [پزشکی] غیرهمشکل، ناهمسان: متشکل از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
histioblast: [پزشکی] هیستیوبلاست: سلول تشکیل دهن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
histocompatibility: [پزشکی] سازگاری بافتی: تشابه بافت ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hirsutism: [پزشکی] پرمویی: وجود موهای زبروخشن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heterophasia: [پزشکی] دگرگویی: به زبان آوردن واژه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heteropsia: [پزشکی] دید ناهمسان در دو چشم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
humerus: [پزشکی] استخوان بازو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
holosystolic: [پزشکی] تمام سیستولی: ( به درازای ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
holosystolic: [پزشکی] تمام سیستولی: ( به درازای ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
homograft: [پزشکی] پیوند درون گونه ای: پیوند ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
homograft: [پزشکی] پیوند درون گونه ای: پیوند ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
humeral: [پزشکی] بازویی: مربوط به استخوان با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
humeral: [پزشکی] بازویی: مربوط به استخوان با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hydrocarbon: [پزشکی] هیدروکربن: ترکیب حاوی هیدرو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hydrocarbon: [پزشکی] هیدروکربن: ترکیب حاوی هیدرو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hygrometer: [پزشکی] رطوبت سنج: وسیله ی اندازه گ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hydration: [پزشکی] اضافه نمودن آب؛ وجود میزان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hyperemesis: [پزشکی] استفراغ بیش از حد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hypoxia: [پزشکی] هیپوکسی: کاهش میزان اکسیژن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hypalgesia: [پزشکی] هایپالژزی: کاهش حساسیت نسبت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hypercapnia: [پزشکی] هیپرکاپنه: افزایش سطح دی اک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hypercapnia: [پزشکی] هیپرکاپنه: افزایش سطح دی اک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hyperglycemia: [پزشکی] قندخون بالا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hyperplasia: [پزشکی] هیپرپلازی: رشد و نمو بیش از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hyperkalemia: [پزشکی] هیپرکالمی: افزایش پتاسیم در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hyperparathyroidism: [پزشکی] پرکاری پاراتیروئید: فعالیت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hypothermia: [پزشکی] دمای غیر طبیعی پایین بدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hypotension: [پزشکی] هیپوتانسیون: فشارخون پایین
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hypnosis: [پزشکی] خواب واره: وضعیت خواب القای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hyperposia: [پزشکی] پرنوشی: نوشیدن بیش از حد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hyperposia: [پزشکی] پرنوشی: نوشیدن بیش از حد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hypophyseal: [پزشکی] مربوط به ( غده ) هیپوفیز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hypophyseal: [پزشکی] مربوط به ( غده ) هیپوفیز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hysterotomy: [پزشکی] هیستروتومی: برش رحم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hysteropexy: [پزشکی] ثابت کردن رحم ( با روش جراح ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hypophysis: [پزشکی] هیپوفیز: غده ای در زیر هیپو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jaundice: [پزشکی] زردی، یرقان: زرد شدن رنگ پو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jaw: [پزشکی] فک، آرواره، گیره
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jejunectomy: [پزشکی] ( بریدن و ) برداشتن ژژنوم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jejunectomy: [پزشکی] ( بریدن و ) برداشتن ژژنوم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
juxtaposition: [پزشکی] هم جواری، هم کناری: وضعیت و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
joint: [پزشکی] مفصل: اتصال بین دو استخوان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jejunum: [پزشکی] ژژنوم: قسمت میانی روده ی کو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
juxtaglomerular: [پزشکی] نزدیک گلومرول
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bush francis catatonia rating scale: مقیاس رتبه بندی کاتاتونی بوش - فران ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bush francis catatonia rating scale: مقیاس رتبه بندی کاتاتونی بوش - فران ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مقیاس رتبه بندی کاتاتونی بوش فرانسیس: Bush - Francis Catatonia Rating Sca ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مقیاس رتبه بندی کاتاتونی بوش فرانسیس: Bush - Francis Catatonia Rating Sca ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
parenteral: غیر روده ای: واژه غیر روده ای به صو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
large volume parenteral: تزریق ( غیرخوراکی ) حجم زیاد ( LVP ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
large volume parenteral: تزریق ( غیرخوراکی ) حجم زیاد ( LVP ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lvp: Large - Volume Parenteral
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lvp: Large - Volume Parenteral
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
small volume parenteral: تزریق ( غیرروده ای ) کم حجم ( SVP )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
small volume parenteral: تزریق ( غیرروده ای ) کم حجم ( SVP )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
svp: Small - Volume Parenteral
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
macrodrip: ست استاندارد : نوعی ست تزریق که معم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
macrodrip: ست استاندارد : نوعی ست تزریق که معم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
microdrip: ست میکرودریپ ( میکروست ) : نوعی ست ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
microdrip: ست میکرودریپ ( میکروست ) : نوعی ست ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
continuous infusion: تزریق ( انفوزیون ) مداوم ( داخل وری ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
continuous infusion: تزریق ( انفوزیون ) مداوم ( داخل وری ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intermittent infusion: تزریق ( انفوزیون ) متناوب ( داخل ور ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intermittent infusion: تزریق ( انفوزیون ) متناوب ( داخل ور ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
intermittent injection: تزریق ( انفوزیون ) متناوب ( داخل ور ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intermittent injection: تزریق ( انفوزیون ) متناوب ( داخل ور ...
١ سال پیش