محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

additional production cost: [مدیریت و اقتصاد سلامت] هزینه اضافی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

additive separability: [مدیریت و اقتصاد سلامت] تفکیک پذیری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

additive separability: [مدیریت و اقتصاد سلامت] تفکیک پذیری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تفکیک پذیری افزایشی: additive separability [مدیریت و اقت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تفکیک پذیری افزایشی: additive separability [مدیریت و اقت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

additivity law of probability: [مدیریت و اقتصاد سلامت] قانون حاصل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

additivity law of probability: [مدیریت و اقتصاد سلامت] قانون حاصل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قانون حاصل جمع احتمالات: additivity law of probability [مدیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قانون حاصل جمع احتمالات: additivity law of probability [مدیر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adjustable capacity: [مدیریت و اقتصاد سلامت] ظرفیت قابل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adjustable capacity: [مدیریت و اقتصاد سلامت] ظرفیت قابل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ظرفیت قابل تنظیم: adjustable capacity [مدیریت و اقتصا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ظرفیت قابل تنظیم: adjustable capacity [مدیریت و اقتصا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adjusted goodness of fit index: [مدیریت و اقتصاد سلامت] شاخص نیکویی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adjusted goodness of fit index: [مدیریت و اقتصاد سلامت] شاخص نیکویی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاخص نیکویی برازش اصلاح شده: adjusted goodness of fit index ( AG ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شاخص نیکویی برازش اصلاح شده: adjusted goodness of fit index ( AG ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adjusted odds ratio: [مدیریت و اقتصاد سلامت] نسبت شانس ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adjusted odds ratio: [مدیریت و اقتصاد سلامت] نسبت شانس ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نسبت شانس تعدیل شده: adjusted odds ratio [مدیریت و اقتصا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نسبت شانس تعدیل شده: adjusted odds ratio [مدیریت و اقتصا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adjustment in balance: [مدیریت و اقتصاد سلامت] اصلاح تراز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adjustment in balance: [مدیریت و اقتصاد سلامت] اصلاح تراز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اصلاح تراز پرداختها: adjustment in balance [مدیریت و اقت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اصلاح تراز پرداختها: adjustment in balance [مدیریت و اقت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adjustment policies: [مدیریت و اقتصاد سلامت] سیاستهای تط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adjustment policies: [مدیریت و اقتصاد سلامت] سیاستهای تط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سیاستهای تطبیق و همسازی: adjustment policies [مدیریت و اقتصا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سیاستهای تطبیق و همسازی: adjustment policies [مدیریت و اقتصا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administered price: [مدیریت و اقتصاد سلامت] قیمت تعیین ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administered price: [مدیریت و اقتصاد سلامت] قیمت تعیین ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قیمت تعیین شده: administered price [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قیمت تعیین شده: administered price [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قیمت اداره شده: administered price [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قیمت اداره شده: administered price [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administration expenses: [مدیریت و اقتصاد سلامت] هزینه های م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administration expenses: [مدیریت و اقتصاد سلامت] هزینه های م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هزینه های مدیریتی: administration expenses [مدیریت و ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هزینه های مدیریتی: administration expenses [مدیریت و ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administrative budget: [مدیریت و اقتصاد سلامت] بودجه اداری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administrative budget: [مدیریت و اقتصاد سلامت] بودجه اداری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بودجه اداری: administrative budget [مدیریت و اقت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بودجه اداری: administrative budget [مدیریت و اقت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

canadian cardiovascular society: انجمن قلب و عروق کانادا ( CCS )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

canadian cardiovascular society: انجمن قلب و عروق کانادا ( CCS )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انجمن قلب و عروق کانادا: Canadian Cardiovascular Society ( C ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انجمن قلب و عروق کانادا: Canadian Cardiovascular Society ( C ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ccs: Canadian Cardiovascular Society ( C ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درجه انژین انجمن قلب و عروق کانادا: Canadian Cardiovascular Society ( C ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

درجه انژین انجمن قلب و عروق کانادا: Canadian Cardiovascular Society ( C ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

canadian cardiovascular society angina grade: درجه آنژین انجمن قلب و عروق کانادا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

canadian cardiovascular society angina grade: درجه آنژین انجمن قلب و عروق کانادا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administrative capacity: [مدیریت و اقتصاد سلامت] ظرفیت اداری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administrative capacity: [مدیریت و اقتصاد سلامت] ظرفیت اداری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ظرفیت اداری: administrative capacity [مدیریت و ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ظرفیت اداری: administrative capacity [مدیریت و ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administrative committee: [مدیریت و اقتصاد سلامت] کمیته اداری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administrative committee: [مدیریت و اقتصاد سلامت] کمیته اداری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کمیته اداری: administrative committee [مدیریت و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کمیته اداری: administrative committee [مدیریت و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administrative costs: [مدیریت و اقتصاد سلامت] هزینه های ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administrative costs: [مدیریت و اقتصاد سلامت] هزینه های ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هزینه های اداری: administrative costs [مدیریت و اقتص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administrative culture: [مدیریت و اقتصاد سلامت] فرهنگ مدیری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administrative culture: [مدیریت و اقتصاد سلامت] فرهنگ مدیری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرهنگ مدیریتی: administrative culture [مدیریت و ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فرهنگ مدیریتی: administrative culture [مدیریت و ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administrative data: [مدیریت و اقتصاد سلامت] اطلاعات مدی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administrative data: [مدیریت و اقتصاد سلامت] اطلاعات مدی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اطلاعات مدیریتی: administrative data [مدیریت و اقتصا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اطلاعات مدیریتی: administrative data [مدیریت و اقتصا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

administrative expenses: [مدیریت و اقتصاد سلامت] هزینه های ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administrative expenses: [مدیریت و اقتصاد سلامت] هزینه های ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adult ego state: [مدیریت و اقتصاد سلامت] حالتِ منِ ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adult ego state: [مدیریت و اقتصاد سلامت] حالتِ منِ ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حالت من بزرگسالی: adult ego state [مدیریت و اقتصاد س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حالت من بزرگسالی: adult ego state [مدیریت و اقتصاد س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هزینه های اداری: administrative expenses [مدیریت و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

advance directive: [مدیریت و اقتصاد سلامت] دستورالعمل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیش پرداخت: advance payment [مدیریت و اقتصاد سل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دستورالعمل های ازپیش تهیه شده: advance directive [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دستورالعمل های ازپیش تهیه شده: advance directive [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

advance payment: [مدیریت و اقتصاد سلامت] پیش پرداخت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

advance payment: [مدیریت و اقتصاد سلامت] پیش پرداخت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

advanced capital: [مدیریت و اقتصاد سلامت] سرمایه پیش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

advanced capital: [مدیریت و اقتصاد سلامت] سرمایه پیش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرمایه پیش پرداخته: advanced capital [مدیریت و اقتصاد س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرمایه پیش پرداخته: advanced capital [مدیریت و اقتصاد س ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

advanced capitalism: [مدیریت و اقتصاد سلامت] سرمایه داری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

advanced capitalism: [مدیریت و اقتصاد سلامت] سرمایه داری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرمایه داری پیشرفته: advanced capitalism [مدیریت و اقتصا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرمایه داری پیشرفته: advanced capitalism [مدیریت و اقتصا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

advanced countries: [مدیریت و اقتصاد سلامت] کشورهای پیش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

advanced countries: [مدیریت و اقتصاد سلامت] کشورهای پیش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کشورهای پیشرفته: advanced countries [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کشورهای پیشرفته: advanced countries [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کشورهای مترقی: advanced countries [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کشورهای مترقی: advanced countries [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ممالک توسعه یافته: advanced countries [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ممالک توسعه یافته: advanced countries [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ممالک مترقی: advanced countries [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ممالک مترقی: advanced countries [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

advanced nations: [مدیریت و اقتصاد سلامت] ملتهای پیشر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

advanced nations: [مدیریت و اقتصاد سلامت] ملتهای پیشر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ملتهای پیشرفته: advanced nations [مدیریت و اقتصاد س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ملتهای پیشرفته: advanced nations [مدیریت و اقتصاد س ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ملتهای توسعه یافته: advanced nations [مدیریت و اقتصاد س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ملتهای توسعه یافته: advanced nations [مدیریت و اقتصاد س ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

advantage in price: [مدیریت و اقتصاد سلامت] افزایش قیمت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

advantage in price: [مدیریت و اقتصاد سلامت] افزایش قیمت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adverse balance: [مدیریت و اقتصاد سلامت] تراز ناخوشا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adverse balance: [مدیریت و اقتصاد سلامت] تراز ناخوشا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تراز ناخوشایند: adverse balance [مدیریت و اقتصاد سل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تراز ناخوشایند: adverse balance [مدیریت و اقتصاد سل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موازنه نامساعد: adverse balance [مدیریت و اقتصاد سل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

موازنه نامساعد: adverse balance [مدیریت و اقتصاد سل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افزایش قیمت ها: advantage in price [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زردچوبه: زردچوبه Turmeric نام علمی Curcuma ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turmeric: زردچوبه Turmeric نام علمی Curcuma ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barberry: زرشک ( انبر باریس ) Barberry نام ع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زرشک: زرشک ( انبر باریس ) Barberry نام ع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

berberis: زرشک ( انبر باریس ) Barberry نام ع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

curcuma longa: زردچوبه Turmeric نام علمی Curcuma ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

curcuma longa: زردچوبه Turmeric نام علمی Curcuma ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انبرباریس: زرشک ( انبر باریس ) Barberry نام ع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انبرباریس: زرشک ( انبر باریس ) Barberry نام ع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زعفران: زعفران Saffron نام علمی Crocus sat ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

saffron: زعفران Saffron نام علمی Crocus sat ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زنجبیل: زنجبیل Ginger نام علمی Zingibar of ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زوفا: زوفا Hyssop نام علمی Hyssopus Offi ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crocus sativus: زعفران Saffron نام علمی Crocus sat ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zingibar officinale: زنجبیل Ginger نام علمی Zingibar of ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

zingibar officinale: زنجبیل Ginger نام علمی Zingibar of ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زیره سبز: زیره سبز ( کرابیه ) Cumin Seed نام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زیره سبز: زیره سبز ( کرابیه ) Cumin Seed نام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hyssopus officinalis: زوفا Hyssop نام علمی Hyssopus Offi ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hyssop: زوفا Hyssop نام علمی Hyssopus Offi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کرابیه: زیره سبز ( کرابیه ) Cumin Seed نام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کرابیه: زیره سبز ( کرابیه ) Cumin Seed نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cumin seed: زیره سبز ( کرابیه ) Cumin Seed نام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cumin seed: زیره سبز ( کرابیه ) Cumin Seed نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cuminum cyminum: زیره سبز ( کرابیه ) Cumin Seed نام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cuminum cyminum: زیره سبز ( کرابیه ) Cumin Seed نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

olea europaea: زیتون Olive نام علمی Olea europaea

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

olea europaea: زیتون Olive نام علمی Olea europaea

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

olive: زیتون Olive نام علمی Olea europaea

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سنبل الطیب: سنبل الطیب ( علف گربه ) Valerian ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

علف گربه: سنبل الطیب ( علف گربه ) Valerian ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

valerian: سنبل الطیب ( علف گربه ) Valerian ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

valeriana officinalie: سنبل الطیب ( علف گربه ) Valerian ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

valeriana officinalie: سنبل الطیب ( علف گربه ) Valerian ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غبیرا: سنجد ( غبیرا ) نام علمی سنجد �Ela ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غبیرا: سنجد ( غبیرا ) نام علمی سنجد �Ela ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

elaeagnusan gastifolial: سنجد ( غبیرا ) نام علمی سنجد �Ela ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elaeagnusan gastifolial: سنجد ( غبیرا ) نام علمی سنجد �Ela ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oleaster: سنجد ( غبیرا ) نام علمی سنجد �Ela ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soybean: لوبیای سویا Soy bean نام علمی Soja ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لوبیای سویا: لوبیای سویا Soy bean نام علمی Soja ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

لوبیای سویا: لوبیای سویا Soy bean نام علمی Soja ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soja hispida moench: لوبیای سویا Soy bean نام علمی Soja ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soja hispida moench: لوبیای سویا Soy bean نام علمی Soja ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nigella sativa: سیب Apple نام علمی Nigella Sativa

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سیب: سیب Apple نام علمی Nigella Sativa

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apple: سیب Apple نام علمی Nigella Sativa

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سیر: سیر Garlic نام علمی Allium sativum

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

garlic: سیر Garlic نام علمی Allium sativum

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

allium sativum: سیر Garlic نام علمی Allium sativum

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کنجد: کنجد Sesame نام علمی Sesamus indicu ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sesame: کنجد Sesame نام علمی Sesamus indicu ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sesamus indicum: کنجد Sesame نام علمی Sesamus indicu ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sesamus indicum: کنجد Sesame نام علمی Sesamus indicu ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابسه ریه: آبسه ریه lung abscess توضیح کلی آب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابسه ریه: آبسه ریه lung abscess توضیح کلی آب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lung abscess: آبسه ریه lung abscess توضیح کلی آب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lung abscess: آبسه ریه lung abscess توضیح کلی آب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lung abscess: آبسه مغزی یا اپیدورال brain or epid ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابسه اپیدورال: آبسه مغزی یا اپیدورال brain or epid ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابسه اپیدورال: آبسه مغزی یا اپیدورال brain or epid ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brain abscess: آبسه مغزی یا اپیدورال brain or epid ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brain abscess: آبسه مغزی یا اپیدورال brain or epid ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epidural abscess: آبسه مغزی یا اپیدورال brain or epid ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epidural abscess: آبسه مغزی یا اپیدورال brain or epid ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابله مرغان: آبله مرغان chickenpox آبله مرغان عب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chicken pox: آبله مرغان chickenpox آبله مرغان عب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اپاندیسیت: آپاندیسیت appendicitis آپاندیسیت ع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appendicitis: آپاندیسیت appendicitis آپاندیسیت ع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atherosclerosis: آترواسکلروز ( تصلب شرایین ) atheros ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اترواسکلروز: آترواسکلروز ( تصلب شرایین ) atheros ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تصلب شرایین: آترواسکلروز ( تصلب شرایین ) atheros ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تصلب شرایین: آترواسکلروز ( تصلب شرایین ) atheros ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اتلکتازی: آتلکتازی atelectasis آتلکتازی عبار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atelectasis: آتلکتازی atelectasis آتلکتازی عبار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارتریت روماتویید کودکان: آرتریت روماتویید کودکان arthritis j ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ارتریت روماتویید کودکان: آرتریت روماتویید کودکان arthritis j ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthritis juvenile rheumatoid: آرتریت روماتویید کودکان arthritis j ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arthritis juvenile rheumatoid: آرتریت روماتویید کودکان arthritis j ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارتریت عفونی: آرتریت عفونی ( چرکی ) arthritis inf ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ارتریت عفونی: آرتریت عفونی ( چرکی ) arthritis inf ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارتریت چرکی: آرتریت عفونی ( چرکی ) arthritis inf ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ارتریت چرکی: آرتریت عفونی ( چرکی ) arthritis inf ...

١ سال پیش

مدال‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف)