امیرحسین سیاوشی خیابانی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wake not a sleeping lion: !Let sleeping dogs lie !Don't twis ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بدشلوار: بدشلوار ؛ شهوت ران. شهوت پرست. زنبا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هوس ران: بدشلوار ؛ شهوت ران. شهوت پرست. زنبا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زن باره: بدشلوار ؛ شهوت ران. شهوت پرست. زنبا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باعفاف: پاک شلوار ( صفت ) عفیف ، تمیز شلوا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نظیف السراویل: پاک شلوار ( صفت ) عفیف ، تمیز شلوا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عفاف: - پاک شلواری ؛ عفت. مقابل شهوت رانی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شلوار کسی را کندن: شلوار کسی را کندن ؛ شلوار او را بیر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مفتضح کردن: شلوار کسی را کندن ؛ شلوار او را بیر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شلوار کن کردن: شلوارکن کردن ؛ شلوار کسی را کندن. ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

امیختگی دادن: الفت دادن. [ اُ ف َ دَ ] ( مص مرکب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تانیس: الفت دادن. [ اُ ف َ دَ ] ( مص مرکب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الفت افکندن: تأنیس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دوست گردانیدن: تأنیس ، الفت دادن. [ اُ ف َ دَ ] ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دوست کردن: تأنیس ، الفت دادن. [ اُ ف َ دَ ] ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دوستدار کردن: تأنیس ، الفت دادن. [ اُ ف َ دَ ] ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دوست انگاشتن: دوست گرفتن دوست شمردن. دوست پنداش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

درهم شدن: ارتباک ( در هم شدن امور/کارها )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تشبک: ارتباک ( در هم شدن امور/کارها )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارتباک: درهم شدن کارها. ( منتهی الارب ) ( آ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارتباک در کلام: درماندن در سخن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درماندن در سخن: درماندن در سخن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مضطرب شدن: ارتباک صید در حباله ؛ تپان و مضطرب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امیختگی کار: ارتباک ( در هم شدن کارها / امور )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الفت یافتن: آمیختگی گرفتن با چیزی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوگر شدن: آمیختگی گرفتن با چیزی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بوخ: آمیختگی و آشفتگی کار

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درهمی امور: بوخ. ( ع اِ ) درهمی کار. ( منتهی ال ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درهمی کارها: بوخ. ( ع اِ ) درهمی کار. ( منتهی ال ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امیختگی ها: شوائب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چسبیدن: بند شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

متصل شدن: بند شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تفویض کردن: بازگذاشتن. [ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مفوض کردن: بازگذاشتن. [ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واگذاشتن: بازگذاشتن. [ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برچینش: تخته بند شدن ، تخته شدن ، انقراض

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منحل شدن: تخته بند شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

موقوف شدن: تخته بند شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شاخ به شاخ شدن: شاخ بند شدن. [ ب َ ش ُ دَ ] ( مص مر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شاخ به شاخ شدن یا سرشاخ شدن: شاخ بند شدن. [ ب َ ش ُ دَ ] ( مص مر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شاخ بند شدن: معنی اصطلاح - > شاخ به شاخ شدن؛ سرِ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در محاصره: شهربند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

محصور شدن: شهربند شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زیبایی: رعنائی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نازیبا: نارعنا. [ رَ ] ( ص مرکب ) مقابل رعن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لشکر گران: جیش ارعن ؛ لشکر گران بسیار. ( منتهی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سپاه گران: جیش ارعن ؛ لشکر گران بسیار. ( منتهی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جیش عظیم: جیش ارعن ؛ لشکر گران بسیار. ( منتهی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دنیای فانی: زال رعنا. [ ل ِ رَ ] ( ترکیب وصفی ، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بشاشت: روتازگی. [ زَ / زِ ] ( حامص مرکب ) ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بشاشه: روتازگی. [ زَ / زِ ] ( حامص مرکب ) ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طلاقت وجه: گشاده رویی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تازه رویی: روتازگی. [ زَ / زِ ] ( حامص مرکب ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی نقاب: گشاده رو/روی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طلق الوجه: گشاده روی ، بشاش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسیب زدن: لطمه وارد آوردن به . . . . . . . .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسیب رسانیدن: لطمه وارد آوردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نزار: نی قلیان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاسه ٔ سر: کدو || کنایه از کاسه ٔ سر. ( از آن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قنینه: کدونیمه. [ ک َ م َ / م ِ ] ( اِ مرک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قنینه: کدونیمه. [ ک َ م َ / م ِ ] ( اِ مرک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قنینه: ساتگین قدح و پیاله ٔ شراب خوری. ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قدح: آوند شراب

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوند شراب: آوند شراب = صراحی ، قدح

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باده نوشیدن: صراحی کشیدن. [ ص ُ ک َ / ک ِدَ ] ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باده نوشی: صراحی کشیدن. [ ص ُ ک َ / ک ِدَ ] ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باده گساردن: صراحی کشیدن. [ ص ُ ک َ / ک ِدَ ] ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

می زدن: صراحی کشیدن. [ ص ُ ک َ / ک ِدَ ] ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شراب نوشیدن: ساغرکشی. [ غ َ ک َ/ ک ِ ] ( حامص مر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ساغر زدن: ساغرکشی. [ غ َ ک َ/ ک ِ ] ( حامص مر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شراب: اشک صراحی. [ اَ ک ِ ص ُ ] ( ترکیب ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شراب: خورشید صراحی. [ خوَرْ / خُرْ دِ ص ُ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چک و چانه: کد و کاش. [ ک َ دُ ] ( اِ مرکب، از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چانه زدن: کد و کاش. [ ک َ دُ ] ( اِ مرکب، از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مماکسه: کد و کاش. [ ک َ دُ ] ( اِ مرکب، از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناپخته: کال و کدو. [ ل ُ ک َ ] ( ص مرکب، از ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چنار و منار حواله کردن: - چنار و منار حواله کردن ؛ کنایه از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دغسر: کله کدو. [ ک َل ْ ل َ / ل ِ ک َ ] ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لغسر: کله کدو. [ ک َل ْ ل َ / ل ِ ک َ ] ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شرفیاب شدن: به حضور کسی شرفیاب شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بار یافتن: به حضور کسی شرفیاب شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تشریف فرما شدن: به حضور کسی شرفیاب شدن ، بار یافتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خط خط کردن: کثیف و ناخوانا کردن نوشته که معمولا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رج زدن: ( گویش تهرانی ) رج زدن ، با بی دقتی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اتش سپاری: به آتش سپاری / آتشسپاری مراسم سوزا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اتشسپاری: به آتش سپاری / آتشسپاری مراسم سوزا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

incremation: آتش سپاری ، به آتش سپاری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

primary cremation: آتش سپاری ، به آتش سپاری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بچه کبک: کبک بچه. [ ک َ ب َ چ َ / چ ِ / ب َچ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رد گم کردن: پی گم کردن. [ پ َ / پ ِ گ ُ ک َ دَ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایز گم کردن: پی گم کردن. [ پ َ / پ ِ گ ُ ک َ دَ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ex race horse: اسب جماش کبک رقاص. [ ک َ ک ِ رَق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جماش: ex - race horse اسب جماش کبک رقا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کبک رقاص: ex - race horse اسب جماش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیز بصر: sharp eyed

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شکار کبک: کبک زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوش لب: کبک لب. [ ک َ ل َ ] ( ص مرکب ) که ل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کبک لب: خوش لب. [ خوَش ْ / خُش ْ ل َ ] ( ص ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لعل لب: کبک لب. [ ک َ ل َ ] ( ص مرکب ) که ل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لعل لبی: کبک لبی کبک لب. [ ک َ ل َ ] ( ص م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کبک رفتار: کبک وش. [ ک َ وَ] ( ص مرکب، ق مرکب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کبک وش: کبک رفتار. [ ک َ رَ ] ( ص مرکب ) آن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کبک مثال: کبک وش. [ ک َ وَ] ( ص مرکب، ق مرکب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

این دفعه: این مرتبه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دنیایی: این سری. [ س َ ] ( ص نسبی ) این جها ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

این بار: این مرتبه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به یقین: محققا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

راست و دروغ: صحت و سقم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صدق و کذب: صحت و سقم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شفابخش: صحت رسان. [ ص ِح ْ ح َ رَ / رِ ] ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شافی: صحت رسان. [ ص ِح ْ ح َ رَ / رِ ] ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شفادهنده: صحت رسان. [ ص ِح ْ ح َ رَ / رِ ] ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منتظر شدن: انتظار کشیدن. [ اِ ت ِ ک َ/ک ِ دَ ] ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عطسه کردن: - صبر آمدن ؛ در تداول عوام عطسه کرد ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسر نماز رفتن: بسر نماز رفتن ( آماده و عازم شدن به ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ریشه دار: مزمن ( دیرپای و دیرینه )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معیوبی: لنگیدن کاری ؛ نقصی در آن بودن که ما ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عیبناکی: لنگیدن کاری ؛ نقصی در آن بودن که ما ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قلب واقعیت: صحنه سازی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صحنه سازی: قلب واقعیت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عاشق: برده دل ( صفت ) کسی که از شدت عشق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باطنا: - به دل ؛ اندر دل. در ضمیر. در عقید ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در باطن: - به دل ؛ اندر دل. در ضمیر. در عقید ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کوه پیما: ( گویش تهرانی ) کوه پیما = بچه با ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خستگی عصبی: nervous exhaustion

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nervous exhaustion: خستگی عصبی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گماشتن بر: مأمور کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روز اسب دوانی: ایام الرهان ؛ روز اسب دوانی یعنی رو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دورباش دار: شاطر جلودار. ( آنندراج ) . فرقه ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیروزمندانه: مظفرانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مظفرانه: ظفرمندانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فاتحانه: مظفرانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ظفرمندانه: کامکارانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مخروطی: کله قندی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جنس بنجل: بارِ قند ( گویش تهرانی )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بار قند: ( گویش تهرانی ) جنس بنجل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حسب العاده: برحسب عادت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

متغیر شدن: برآشفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گردش کردن: به گردش رفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مشهوریت: اشتهار داشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرشناسی: اشتهار داشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ان شخص: the person

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از سر قول خود برگشتن: پیمان شکستن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیمان شکستن: از سر قول خود برگشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بدقولی: از سر قول خود برگشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خلف قول: از سر قول خود برگشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خلف قول کردن: از سر قول خود برگشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بدقولی کردن: خلف قول کردن. [ خ ُ ف ِ ق َ / قُو ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خلف وعد کردن: خلف قول کردن. [ خ ُ ف ِ ق َ / قُو ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خلف عهد کردن: خلف قول کردن. [ خ ُ ف ِ ق َ / قُو ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نقض عهد کردن: خلف قول کردن. [ خ ُ ف ِ ق َ / قُو ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عهد شکستن: عهد گسستن. [ ع َ گ ُ س َس ْ ت َ ] ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیمان شکنی: عهد گسستن. [ ع َ گ ُ س َس ْ ت َ ] ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشکارا گردیدن: - به منصه ٔ ظهور رسیدن ؛ آشکارا شدن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ظاهر گردیدن: - به منصه ٔ ظهور رسیدن ؛ آشکارا شدن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ظاهر گشتن: - به منصه ٔ ظهور رسیدن ؛ آشکارا شدن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشکار گردیدن: جلوه کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشکار گشتن: جلوه کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

احاطه شده: محتاط. [ م ُ ] ( ع ص ) محاصره کرده. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قدرشناسی: حق شناسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حق‏ ‏شناسی: شکران نعمت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم بستری: خفت و خیز جماع. همخوابگی با کسی. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مقاربت جنسی: خفت و خیز جماع. همخوابگی با کسی. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مقاربت کردن: خفت و خیز جماع. همخوابگی با کسی. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یک خرده: مختصری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چیزکی: مختصری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منت داشتن: امتنان ، - امتنان داشتن ؛ منت داشتن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تشکر: امتنان ، - امتنان داشتن ؛ منت داشتن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منت داری: امتنان ، امتنان داشتن ، منت داشتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حامل مکتوب: - حامل مکتوب ؛ پیک. قاصد.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عقب روی: قدم باز پس گرفتن عقب نشینی کردن عقب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عقب کشیدن: قدم باز پس گرفتن عقب نشینی کردن عقب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عقب نشینی کردن: قدم باز پس گرفتن عقب نشینی کردن عقب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پس گرفتن: واخواستن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مسترد داشتن: پس فرستادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پس فرستادن: باز جای فرستادن: عودت دادن. ( مرز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مراجعت دادن: پس خواندن. [ پ َ خوا / خا دَ ] ( مص ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اعاده کردن: پس خواندن. [ پ َ خوا / خا دَ ] ( مص ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اعاده دادن: پس خواندن. [ پ َ خوا / خا دَ ] ( مص ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسوداد: - کفن از قیر پوشیدن ؛ کنایه از سیاه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیره گشتن: - کفن از قیر پوشیدن ؛ کنایه از سیاه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اماده شدن برای مرگ: - کفن برتن تنیدن ؛ کنایه از مقدمات ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

داد خواستن: - کفن بر چوب کردن ؛ کنایه از دادخوا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مظلمه: - کفن بر چوب کردن ؛ کنایه از دادخوا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پایان نا پذیر: تمام ناشدنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زنده گردانیدن: روح پروردن. [ پ َرْ وَ دَ ] ( مص مر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جان بخشیدن: روح پروردن. [ پ َرْ وَ دَ ] ( مص مر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حیات بخشیدن: روح پروردن. [ پ َرْ وَ دَ ] ( مص مر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نزهت بخش: روح پرور. [ پ َرْ وَ ] ( نف مرکب ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اتاشه: وابسته. [ ب َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اتاشه نظامی: وابسته. [ ب َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کاردار سفارت: وابسته. [ ب َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kissing: بوسه شکستن. [ س َ / س ِ ش ِ ک َ ت َ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بوسه گرفتن: فندق شکستن. [ ف َ دُ ش ِ ک َ ت َ ] ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کاملا: سراپا. [ س َ ] ( اِ مرکب ) ( از: سر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civil courage: شهامت مدنی ، از برساخته های خشایار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شهامت مدنی: Civil Courage

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رویاروی: فراروی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روبرو: فراروی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جلوی: فراروی

١٠ ماه پیش

مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی