مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی

بازدید
٢,٥٧٨
امتیاز کل
٤٢٢,٤٤٤
کل مدال ها
١٢,٧٦٧
طلا
٤٩
نقره
٤,١٠٦
برنز
٨,٦١٢
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تجلی گاه: عرضه زار. [ ع َ ض َ / ض ِ ] ( اِ مر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خود ارا ی: عروس باز. [ ع َ ] ( نف مرکب ) شخص خ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خونه مجردی: عزب خانه . [ ع َزَ ن َ / ن ِ ] ( اِ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
متاثر گردیدن گشتن: نقش پذیرفتن . [ ن َ پ َ رُ ت َ ] ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
منافق: ذوالوجهین . [ ذُل ْ وَ هََ ] ( ع ص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دو روی: ذوالوجهین . [ ذُل ْ وَ هََ ] ( ع ص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رابطه داشتن با چند زن: سَر و سِر ، ( ) داشتن لهجه و گویش ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
برسر: فرا سر. [ ف َ س َ ] ( حرف اضافه اسم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اسودگی خاطر: فراغ بال . [ ف َ غ ِ ] ( ترکیب اضاف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اسایش خاطر: فراغ بال . [ ف َ غ ِ ] ( ترکیب اضاف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
empty nest syndrome: a situation in which parents become ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کاستن از اهمیت: detract from something=to make some ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کاستن از جنبه های خوب چیزی: detract from something=to make some ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیماری سخت: مرض مبرم ؛ بیماری سخت. ( ناظم الاطب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مرض سخت: مرض مبرم ؛ بیماری سخت. ( ناظم الاطب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیماری خطرناک: مرض مبرم ؛ بیماری سخت. ( ناظم الاطب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرداخت نشده: outstanding=not yet done, solved, o ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حل نشده: outstanding=not yet done, solved, o ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حل ناشده: outstanding=not yet done, solved, o ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ناامید و دلسرد کردن: dash somebody’s hopes=to disappoint ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مایوس کردن: dash somebody’s hopes=to disappoint ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ناامید ساختن: dash somebody’s hopes=to disappoint ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نومید ساختن: dash somebody’s hopes=to disappoint ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دمغ شدن: توپوزی خوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نومید شدن: امید گسستن . [ اُ گ ُ س َس ْ ت َ ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مسرت بخش: اندوه ستان . [ اَ ه ْ س ِ ] ( نف مر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افزون شده: مستزاد. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) نعت مفع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیاد شده: مستزاد. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) نعت مفع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیاد کرده شده: مستزاد. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) نعت مفع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بسیار ضروری: much - needed
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حائز اهمیت فوق‏العاده: much - needed
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
حائز اهمیت فوق‏العاده: much - needed
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فقرزده: impoverished
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیوند داشتن: be anchored in something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مناسبت داشتن: be anchored in something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در پیوند بودن با: be anchored in something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مربوط بودن به چیزی: be anchored in something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
استغاثه کردن: خدا خدا کردن لهجه و گویش تهرانی است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روزپیکار: روز میدان . [ زِ م َ / م ِ ] ( ترکی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
day of the fight: روز میدان . [ زِ م َ / م ِ ] ( ترکی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز مبارزه: روز میدان . [ زِ م َ / م ِ ] ( ترکی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی اخلاق: چوس مرام لهجه و گویش تهرانی بی اخلا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زن بدکار: شیوه ای . [ شی وَ / وِ ] ( ص نسبی ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صاحب سبک: شیوه دار. [ شی وَ / وِ ] ( نف مرکب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نظافت سطحی: گربه شور لهجه و گویش تهرانی شستن به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نظافت سرسری: گربه شور لهجه و گویش تهرانی شستن به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لازم بودن: واجب نمودن . [ ج ِ ن ُ / ن ِ / ن َ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
روی دادن برحسب اتفاق: come about
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
روی دادن ناگهانی: come about
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رخ دادن ناگهانی: come about
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تا این زمان: to date
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تا این تاریخ: to date
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
طاقت اوردن: برتافتن ؛ تحمل کردن. طاقت آوردن. مت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کارگر افتادن: come into effect
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کارگر امدن: come into effect
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اختیار از کف دادن: لنگر از کف دادن. [ ل َ گ َ اَ ک َ د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مغفور: غفران پناه . [ غ ُ پ َ ] ( ص مرکب ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
حامی: پشت و پناه . [ پ ُ ت ُ پ َ ] ( ترکی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تحت قیمومت: under somebody’s tutelage
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تحت کفالت: under somebody’s tutelage
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تحت کفالت: under somebody’s tutelage
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بی پشت و پناه: گسسته پشت . [ گ ُ س َس ْ ت َ / ت ِ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بی پشت و پناه: گسسته پشت . [ گ ُ س َس ْ ت َ / ت ِ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
under somebody’s tutelage: در کنف و حمایت کسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
under someone's tutelage: در کنف و حمایت کسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تحت حمایت کسی بودن: under somebody’s tutelage
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اگر به خاطر نبود: but for
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اگر به خاطر نبود: but for
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اگر بخاطر نبود: but for
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اگر بخاطر نبود: but for
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قدرت گرفتن: one's rise to power
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
متصاعد شدن بخار: برآمدن بخار یا دود ؛ متصاعد شدن آن. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
متصاعد شدن: برآمدن بخار یا دود ؛ متصاعد شدن آن. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دور چیزی گردیدن: برآمدن گرد چیزی ؛ سیر کردن در اطراف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شهره افاق شدن: بر آفاق برآمدن ؛ شهره آفاق شدن. ( آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شهره ٔ افاق شدن: بر آفاق برآمدن ؛ شهره آفاق شدن. ( آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی دیوار: Unwalled
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ناتوان کردن: دیوار کسی را کوتاه ساختن ؛ عاجز و ز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
درمانده کردن: دیوار کسی را کوتاه ساختن ؛ عاجز و ز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
معرکه بستن: راست شدن معرکه ؛ برپا شدن آن. درگرف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نامهیا: ill - prepared
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نااماده: ill - prepared
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
براه انداختن: set something in train=British Engl ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به جریان انداختن: set something in train=British Engl ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نشانه های ظهور: beginnings
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نشانه های پیدایش: beginnings
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
علائم ظهور: beginnings
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
درشت خو: نخراشیده لهجه و گویش تهرانی درشت خو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بدکردار: لاکردار لهجه و گویش تهرانی بد کردار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هدف گیری کردن با سلاح: marksmanship
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هدف گیری: marksmanship
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
راه و چاه: چم و خم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بادوام: استوارساخت . [ اُ ت ُ ] ( ن مف مرکب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کفن: جامه ٔ مرگ . [ م َ / م ِ ی ِ م َ ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باروت دان: powder flask
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شروع کردن جنگ: give battle=to commence fighting
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اغاز کردن جنگ: give battle=to commence fighting
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اغاز کردن جنگ: give battle=to commence fighting
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
وارد جنگ شدن: give battle=to commence fighting
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
وارد جنگ شدن: give battle=to commence fighting
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جامع و کامل: exhaustive
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جامع و کامل: exhaustive
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intend to do something: propose to do something=to intend t ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intend to: propose to do something=to intend t ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
قصد داشتن: propose to do something=to intend t ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بنا داشتن: propose to do something=to intend t ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بنا داشتن: propose to do something=to intend t ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
غاصب: usurper
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اشک: ( آب چشم ) ( بِ چَ ) ( اِمر. ) اشک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نابینا: تهی چشم . [ ت َ / ت ِ / ت ُ چ َ / چ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
لهجهٔ غلیظ: strong accent
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
لهجهٔ غلیظ: strong accent
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
لهجه ی غلیظ: strong accent
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
لهجه ی غلیظ: strong accent
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shock cavalry: Heavy cavalry
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shock cavalry: Heavy cavalry
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سواره نظام سنگین: shock cavalry
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سواره نظام سنگین: shock cavalry
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سربازها: soldiery
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سربازها: soldiery
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سربازان: soldiery
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
soldiers: soldiery
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کلاه نمدی: felt hat
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کلاه نمدی: felt hat
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کلاه نمد: felt hat
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کلاه نمد: felt hat
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اشک: سیماب چشم . [ ب ِ چ َ / چ ِ ] ( ترک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سوراخ مقعد: چشم پشت . [ چ َ / چ ِ م ِ پ ُ ] ( ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
خورشید: چشم روز. [ چ َ / چ ِ م ِ ] ( ترکیب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
افتاب: چشم روز. [ چ َ / چ ِ م ِ ] ( ترکیب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ماه و ستاره: چشم شب . [ چ َ / چ ِ م ِ ش َ ] ( تر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نظر لطف: چشم عنایت . [ چ َ / چ ِ م ِ ع ِ ی َ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نظر لطف: چشم عنایت . [ چ َ / چ ِ م ِ ع ِ ی َ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عینک: چشم فرنگی . [ چ َ / چ ِ م ِ ف َرَ ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ازمند: تشنه چشم . [ ت ِ ن َ / ن ِ چ َ / چ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
گریان: چشم تر. [ چ َ / چ ِ ت َ ] ( ص مرکب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
نره: گل یک چشم . [ گ ُ ل ِ ی َ / ی ِ چ َ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
الت تناسلی مرد: گل یک چشم . [ گ ُ ل ِ ی َ / ی ِ چ َ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
الت تناسلی نر: گل یک چشم . [ گ ُ ل ِ ی َ / ی ِ چ َ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
کیر: گل یک چشم . [ گ ُ ل ِ ی َ / ی ِ چ َ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
penis: گل یک چشم . [ گ ُ ل ِ ی َ / ی ِ چ َ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
dick: گل یک چشم . [ گ ُ ل ِ ی َ / ی ِ چ َ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
محبوب: چشم و چراغ. [ چ َ / چ ِ م ُ چ ِ ] ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
عزیز: چشم و چراغ. [ چ َ / چ ِ م ُ چ ِ ] ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نور چشم: چشم و چراغ. [ چ َ / چ ِ م ُ چ ِ ] ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flower bed: گلشن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
گلشن: flower bed
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مایوس: تنگ زهره. [ ت َ زَ رَ / رِ ] ( ص مر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
قحبه: بلایه. [ ب َ ی َ / ی ِ ] ( ص ) نابک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جنده: بلایه. [ ب َ ی َ / ی ِ ] ( ص ) نابک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شرفیابی: بار عام. [ رِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
حوادث روزگار: بار زمان. [ رِ زَ ] ( ترکیب اضافی ، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بدبخت: حوادث زده. [ ح َ دِ زَ دَ / دِ ] ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
هواخوری: کسب هوا ؛ کنایه از نشستن در خانه ها ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جان افرین: Life - creating
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جان افرین: Life - creating
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خطابخش: Sin - forgiving Fault - forgiving
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
پوزش پذیر: Excuse - accepting
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
none of your business: none of your beeswax
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
فکر می کنم: methinks
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
از هر لحاظ: in all things
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
از هر نظر: In all things
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
در صلح و صفا: in amity
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
در صلح و صفا: in amity
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شصت: threescore
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مته به خشخاش گذاشتن: split hairs
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ستیزه جو ی: warlike
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشمنی داشتن: be in hostility with sth/someone
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اسیر گرفتن: take captive
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جنگ زن و مرد: the battle of the sexes
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جنگ مرد و زن: the battle of the sexes
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سوراخ مقعد: بن سوراخ مقعد که بعربی فقحه خوانند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دیدار کسی رفتن: make a visit to someone
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بتوسط: wherewith
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به توسط: wherewith
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در غل و زنجیر: in fetters
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
غل و زنجیرشده: in fetters
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نویسنده ماهر: خامه ٔ گوهرنثار. [ م َ / م ِ ی ِ گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ترس داشتن: مو ریختن از کسی ؛ سخت از او ترس داش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ترس داشتن از: مو ریختن از کسی ؛ سخت از او ترس داش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
وحشت داشتن: مو ریختن از کسی ؛ سخت از او ترس داش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی دریغ: unstinted
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بی دریغ: unstinted
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
توجه کردن: التفات فرمودن ؛ توجه کردن. لطف کردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
گریان: all in tears
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لذت بردن از: take pleasure in
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at the same time: For then
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شبیه شدن: ماننده شدن . [ ن َن ْ دَ / دِ ش ُ د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
صیقل شده: مهره زده . [ م ُ رَ / رِ زَ دَ / دِ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
غربت: بی کسی . [ ک َ] ( حامص مرکب ) حالت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ادمیان: گیتی گروه . [ گ ُ ] ( اِ مرکب ) گرو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ادم ها: گیتی گروه . [ گ ُ ] ( اِ مرکب ) گرو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ادم ها: گیتی گروه . [ گ ُ ] ( اِ مرکب ) گرو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حزب شدن: تحزب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
حزب شدن: تحزب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
در اینده: for the future
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غیر مسیحی: heathen
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بدین منظور: to that end
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بخود امدن: to come to yourself When he was co ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
به خود امدن: to come to yourself
١٠ ماه پیش