شمس الدین - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ذؤابه: مویی که یهودیان از دو طرف سرشان آوی ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

overshadowed: تحت الشعاع تحت تأثیر متأثر از زیر س ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cowing: تهدید کردن ارعاب ترساندن

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

patronizing: خودپسندانه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

belief system: نظام اعتقادی جهان بینی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discernable: معنادار، چشمگیر

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

medieval: قرون وسطی دوره ای است در تاریخ اروپ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disputation: مجادله بگو مگو

١٠ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

north: گاهی به معنای �بیش از، بالاتر از، ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

serviceman: ارتشی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

serviceman: ارتشی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stake: سهام

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

everything: هر آن چه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tanker aircraft: هواپیمای سوخت رسان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

almost certain: کم وبیش قطعاً

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

persianist: ایرانشناس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

walk all over me: مترادف با exploit، abuse سوار بر کس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conflicting: متعارض

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

angle: چشم انداز، نقطه نظر، دیدگاه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disorientating: گیج کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disorientating: گیج کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

withheld: مترادف با hide پنهان کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

toward: در قبال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

start: کلید زدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mystified: مبهوت، متعجب، گیج و منگ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mystified: مبهوت، متعجب، گیج و منگ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vocalise: بیان کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blame game: اتهام زنی، اتهام زنی متقابل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blame game: اتهام زنی، اتهام زنی متقابل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blame game: سرزنش کردن متقابل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

doubly: به ویژه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doubly: به ویژه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reticence: خودداری، پرهیز، مقاومت restraint

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

back burner: به تعویق انداختن، به آینده موکول کر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back burner: به تعویق انداختن، به آینده موکول کر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marching: الزام آور، به زور

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

entire: کلیّت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consolidate: استوار ساختن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

manichean: مترادف با Dualism به معنای دوتایی، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high stake: پرخطر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

high stake: پرخطر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

allowing: تسهیل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prefatory: مقدماتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

esque: پسوندی به معنای شبیه می توان از معا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

esque: پسوندی به معنای شبیه می توان از معا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

partisanship: تحزب، گرایش حزبی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

partisanship: تحزب، گرایش حزبی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

meant: قرار شد، قرار بود I can't say any ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overshadowed: تحت الشعاع تحت تأثیر متأثر از زیر س ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vantage point: منظر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

entrench: ریشه دواندن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stepping stone: مقدمۀ انجام کاری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stock: گاهی مترادف با position و Status اس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disengagement: فاصله گرفتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

statement of intent: مرام نامه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

penny: پاپاسی پول سیاه یک قران

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ego trip: خودبینی خود بزرگ بینی خودپسندی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

raise a red flag: هشدار اعلام خطر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capture: تصاحب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

externalist: ظاهرگرا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disputation: مجادله بگو مگو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tigris: دجله صحیح است. معادل انگلیسی فرات، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unevenness: غیرمنصفانه بودن، ناهمسانی مثلا در ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

farce: اصطلاح فیلمفارسی، از همین واژه گرفت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

catch 22: پارادوکس برگرفته از رمان جوزف هلر م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

belief system: نظام اعتقادی جهان بینی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

belief system: نظام اعتقادی جهان بینی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

crystallized: آشکار شده متجلی شده بروز و ظهور یاف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

common sense: فهم رایج درک مشترک دریافت مشترک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

medieval: قرون وسطی دوره ای است در تاریخ اروپ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rough: سفت و سخت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

run out of steam: از تک و تا افتادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

detente policy: سیاست تنش زدایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

famous: مدیر محترم خود واژه نامه به روشنی م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lakhmid: لَخمی ها یا بنی لخم یا مناذره یا دو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play with the words: بازی با کلمات to use words that sou ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

window dressing: نمایشی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

critical: مثال برای معنای نکته سنجانه critic ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

separable: متمایز تمایزپذیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

monotheistic: یکتاپرستانه یکتاپرستیک ( پسوند یک، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monotheistic: یکتاپرستانه یکتاپرستیک ( پسوند یک، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aliterate: کسی که گرچه میتواند متن مکتوب را بخ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

west coat: جلیقه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

creativity: نوآوری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cantillation: تلاوت کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scholaster: مدیر مدرسه ( عمدتاً مدرسه کلیسایی )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loco parentis: پدرگونه، سرپرست

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

matriculation examination: آزمون ورودی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fact: دادۀ یقینی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brusk: بدخُلق، گنده دماغ، ناخوش، بداخلاق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cavalryman: سواره نظام

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shiloh shepherd: شایلو شِپِرد نژادی از سگ که بسیار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

caving: گاهی مترادف disintegrate است به معن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

realization: شناخت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transhumanist: ترابشریت گرا، فرا بشریت کرا کسی که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dogmatics: با سلام لطفا غلط های تایپی اصلاح شو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as a counter: در مقابل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nonmanual: کار غیر یدی کار اداری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heathenism: بت پرستی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oriel window: پنجرۀ شاه نشین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

christology: با سلام واژۀ �مبحث� به اشتباه �مبحک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cote d'ivoire: ساحل عاج نام کشوری در شمال غرب آفری ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های شمس الدین