نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
of sorts: یک چیز بی کیفیت و بنجل که شکل اون چ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go after sb: دنبال کسی رفتن ( به منظور گرفتن طرف ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sort out: از بقیه چیز ها جدا کردن - دسته بندی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come up: ( در جلسه / صحبت ) به میون آوردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fiend: خوره I am a fishing fiend. خوراک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fiend: خوره I am a fishing fiend. خوراک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
manned: ( هواپیما/ سفینه ) با سرنشین
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
manned: ( هواپیما/ سفینه ) با سرنشین
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
unmanned: ( هواپیما/ سفینه ) بدون سر نشین
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
of sorts: یک چیز بی کیفیت و بنجل که شکل اون چ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wander: الکی چرخیدن/اینور اونور رفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
go off: Go off: رفتن ( منظور جایی رو ترک کر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get off: رفتن ( به منظور سفر به مکانی دیگر ) ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
watch: مراقب کسی / چیزی بودن ( منظور پیش ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
walkaway: بی تفاوت از کنار یک شرایط سخت گذشتن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go back: ( به جای قبلی مخصوصا به شهر یا کشور ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ground: ( به صورت تنبیه ) کسی رو خونه نشین ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
freak out: ( خودمونی ) قاطی کردن - کله کسی خرا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
barf: ( خودمونی ) بالا آوردن که حالا راس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pinch: ( خودمونی ) کش رفتن - بلند کردن Eg ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw sb to the wolves: کسی رو تو هچل انداختن Macmillan:👇 ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
burn up: بدجور تب داشتن Cambridge:👇👇👇👇 T ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
burn up: از تب سوختن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
honestly: بخدا. . . باور کن واقعیتش. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
oh yeah: نه بابا جدی میگی؟ چی ؟ جدی میگی؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ol': Ol'= ole ( خودمونی ) پیر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go off: ( بمب ) منفجر شدن Cambridge:👇👇👇 ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take it easy: آروم باش حالا که چیزی نشده - جوش نز ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have what it takes: مرد کاری بودن ( منظور ویژگی های مخص ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have what it takes: مرد کاری بودن ( منظور ویژگی های مخص ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
charming: جذاب در رفتار ( منظور رفتار مودبانه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a dime a dozen: ( خودمونی ) خز شده Longman:👇👇👇 ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
even: ( برای نشان دادن تاکید یا تشدید ) ت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
meat and potatoes: با سلیقه معمولی Cambridge:👇👇👇👇 ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
big deal: ( چیز/ کار ) مهم Websters:👇👇👇 s ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep an eye out for sb: Keep an eye out for sb/sth: در حین ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
indebted: ( مجازی ) مخلص - ممنون Eg: I'm ind ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chubby: چاق و خپل Eg: a chubby cat. یه گر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
show up: Show up: ( خودمونی ) ( به جهت ملحق ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
it's about time: ( خودمونی ) بایستی خیلی زودتر از ای ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as sure as hell: ( As ) Sure as hell: ( خودمونی ) م ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
idiot: گاگول، اسکول
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go after: اکه دنبال اون چیزی که میخوای نری، ه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turn up: سوئیچ ماشینم دو روز بعد پیدا شد.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
١١ ماه پیش