نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
head over heels: به شدت عاشق کسی شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
an old chestnut: لطیفه تکراری ( غیر رسمی )
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
livestock: دام و طیور
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blood transfusion: انتقال خون
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
white elephant: شیئی کم مصرف و جا تنگ کن امّا گرانق ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
with: الان که، حالا که With my father in ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kind of: عبارت kind of به معنی یه جورایی، هم ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in the nick of time: سر بزنگاه؛بموقع ( غیر رسمی )
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a pile: بار خود را بستن؛ پول هنگفتی به جیب ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
realizer: محقق
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
man of truth: محقق
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
kudu: بز کوهی آفریقایی
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is open to debate: جای بحثه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grimp thread: نخ قیطانی
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not me baby: بچه جان من اهلش نیستم ( در محاورات ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
towering figure: شخصیت بسیار مهم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
relief efforts: اقدامات امدادرسانی
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
those who glorify god: سبوحیان
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
daily portion: روزی
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sack of rice: گونی برنج
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
discrete math: ریاضیات گسسته
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
analytic trigonometry: مثلثات تحلیلی
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
idol house: بتخانه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fault forgiving: خطابخش
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
glorious vestment: خلعت
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
honored guest: مهمان افتخاری
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
relief workers: امدادگران
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he that goes softly goes safely: He that goes softly goes safely آهس ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he that seeks finds: He that seeks finds عاقبت جوینده یا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
friends may meet but mountains never greet: Friends may meet but mountains neve ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you happen to be: نا سلامتی. . . هستی You happen to ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jcr: JCR= Journal Citation Reports گزارش ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
emergency supplies: اقلام ضروری
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
may i wish: آرزو می کنم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for more details: برای جزئیات بیشتر
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plant garden: باغچه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do as you wish: راه باز جاده دراز
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
until when: تا کِی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
five great vows of jainism: پنج عهد بزرگ در دین جاینی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
faithfuls: مومنین
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cave of hira: غار حرا در نزدیکی مکه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intoxicating drinks: مسکرات
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gregger: زنگوله ای که در مراسم پوریم در کنیس ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
megilloth: مگیلوت، پنج کتاب از عهد عتیق که به ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
poll tax: جزیه در اسلام
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mystical hints: اشارات
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mystical leader: پیر طریقت
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
primordial nature: فطرت
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
may god bless you: حق نگهدارتان، خیر پیش
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are a bold brass: تو باز هم چایی نخورده چاییدی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
news travels fast: خبرها چه زود می پیچند
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have an idea: من فکر اینجاشم کردم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is good news: خِیره
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do not panic: هول برت نداره
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call to prophethood: بعثت
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
equalitarian: شعوبیه، اهل التسویه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
emigrants and the helpers: مهاجرین و انصار
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
divine grace: کرامت الهی ( در تصوف )
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
divine authority: ملکوت
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
divine essence: لاهوت
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
men of the cave: اصحاب کهف
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
day of atonement: یوم کیپور یا روز دیه و کفاره یهودیا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
arch prophets: پیامبران اولوالعزم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plus more: و خیلی بیشتر
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
may the day: باشد که روزی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cachetic: نزار، ضعیف البنیه، مبتلا به سو هاضم ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
baptists: فرقه ای از مسیحیت پروتستان که برای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gaius messius: دقیانوس
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
galut: یهودیان پراکنده ی جهان
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in prose: نثرا
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
poverty alleviation: فقرزدایی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dangly: آویزان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dangly: آویزان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lyft driver: راننده تاکسی اینترنتی راننده تاکسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
house party: پارتی خونگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wash dirty linen in public: در ملا عام اختلافات شخصی و خانوادگی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wash dirty linen in public: در ملا عام اختلافات شخصی و خانوادگی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
figurative meaning: معنای مجازی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
emotive character: ویژگی عاطفی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
emotive characters: ویژگیهای عاطفی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stylistic registers: خصوصیات سبکی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
national coloring: رنگ و بوی ملی و قومی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
national colouring: رنگ و بوی ملی و قومی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
work one's ticket: از زیر کار شانه خالی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you should mind your p's and q's: مواظب گفتار و کردار خود باشید
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can't eat your cake and have it: نمی توانی هم خدا را داشته باشی و هم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a skeleton in the cupboard: مساله ای که مایه ننگ یک خانواده است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a skeleton in the cupboard: مساله ای که مایه ننگ یک خانواده است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
set the thames on fire: به اوج شهرت و موفقیت رسیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
make hay while the sun shines: تا تنور گرم است نان در بند
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make hay while the sun shines: تا تنور گرم است نان در بند
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a wolf in a sheep's clothing: گرگ در لباس میش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dine with duke humphrey: گرسنه ماندن به دلیل وجود تشریفات
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dine with duke humphrey: گرسنه ماندن به دلیل وجود تشریفات
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
achilles' heel: نقطه ضعف چشم اسفندیار پاشنه آشیل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
achilles' heel: نقطه ضعف چشم اسفندیار پاشنه آشیل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sword of damocles: شمشیر داموکلس نیش و نوش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to shed crocodile tears: اشک تمساح ریختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to beat swords into ploughshares: کدورتهای گذشته را از یاد بردن و دوس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to get out of bed on the wrong side: از دنده چپ بلند شدن کنایه از روز را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to bring grist to somebody's mill: آب به آسیاب کسی ریختن کنایه از به ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
master of none: هیچ کاره
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to burn the midnight oil: دود چراغ خوردن و ریاضت کشیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come to pretty pass: بدجوری گیر کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to put the cart before the horse: ارابه را به جلوی اسب بستن کنایه از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to cut somebody off with a shilling: دیناری برای کسی ارث نگداشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to see eye to eye with somebody: صد در صد موافق ( با کسی ) بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to send somebody to coventry: کسی را تحریم کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quasi equivalents: شبه معادلها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quasi equivalent: شبه معادل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
contracted idioms: اصطلاحات مخفف
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fragmented idioms: اصطلاحات مقطع
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
birds of a feather flock together: کبوتر با کبوتر باز با باز، کند همجن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the proof of the pudding is in the eating: حلوای تنتنانی، تا نخوری ندانی آفتاب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
short accounts make long friends: حساب حساب است کاکا برادر ئورتولی با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ahmad put his foot in it: احمد دسته گل به آب داد احمد بارا قو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
blood transfusion: انتقال خون
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blood transfusion: انتقال خون
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
open secret: فقط خواجه حافظ شیرازی نمی داند
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
open secret: فقط خواجه حافظ شیرازی نمی داند
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
blue blooded: آقازاده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blue blooded: آقازاده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
read a paper: ارائه یا خواندن مقاله
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
restorative food: غذای مقوی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
adopted son: پسر خوانده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hope and fear: بیم و امید
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hope and fear: بیم و امید
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the glorious quran: قرآن مجید
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put into circulation: به جریان انداختن ( تمبر؛پول )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to the memory of: به یاد بود
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
open to the public: ورود برای عموم آزاد است
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bedcover: روتختی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
commit murders: مرتکب قتل شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
counterattack: پاتک
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
counterattack: پاتک
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wide open: بازِ باز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wide open: بازِ باز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
restore to health: شفا یافتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not in a thousand years: صد سال آزگار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do damage: خسارت زدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
attend a meeting: در جلسه حضور یافتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in black and white: به صورت نوشته
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have an interest: علاقه داشتن ( collocation )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
observe silence: سکوت را مراعات کردن ( collocation ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
raise a question: سوال مطرح کردن ( collocation )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pass a judgement: قضاوت کردن ( collocation )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pay a visit: به دیدار کسی رفتن ( collocation )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
place an order: سفارش دادن ( collocation )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
place an order: سفارش دادن ( collocation )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a speech: سخنرانی کردن ( collocation )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tomorrow week: هشت روز از حالا؛ یک هفته از فردا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go getter: آدم بلند پرواز؛ سمج؛ جاه طلب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take heart: دلگرم شدن ( collocation )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ifs and buts: شرط و شروط
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the ivy league: گروهی از دانشگاههای قدیمی آمریکا که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the nick of time: سر بزنگاه؛بموقع ( غیر رسمی )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nine times out of ten: تقریباً همیشه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nine times out of ten: تقریباً همیشه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
an old chestnut: لطیفه تکراری ( غیر رسمی )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pass the time: وقت گذراندن ( collocation )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pass the time: وقت گذراندن ( collocation )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fly high: بلند پروازی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break out: در گرفتن؛ شیوع یافتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to boot: همچنین؛ بعلاوه؛ علاوه بر این
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
zebra crossing: محل عبور عابر پیاده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
zebra crossing: محل عبور عابر پیاده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay the table: میز چیدن ( collocation )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
make a profit: سود بردن ( collocation )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make a profit: سود بردن ( collocation )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
receive guests: از مهمانان پذیرایی کردن ( collocat ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lead the way: راه را نشان دادن ( collocation )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
save money: پول ذخیره کردن ( collocation )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
head lights: نور بالا ( collocation )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
board of examiners: هیات ممتحنان ( collocation )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deposits of copper: ذخایر مس ( collocation )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
film star: هنرپیشه سینما
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
born in the purple: عضو خانواده سلطنتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
born in the purple: عضو خانواده سلطنتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
red carpet: علامت پذیرایی مخصوص
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
yellow press: مطبوعات جنجالی مطبوعات زرد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tickled pink: ذوق زده؛ هیجان زده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
brown study: عالم رویا و هپروت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brown study: عالم رویا و هپروت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a yellow streak: بزدل و ترسو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bolt from the blue: از غیب؛ مثل اجل معلّق
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give somebody a black look: با خشم به کسی نگاه کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
like a red rag to a bull: آزارنده؛ موجب خشم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
see red: عصبانی شدن؛ کفری بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
red letter day: روز مهم و یاد ماندنی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a green thumb: دست سبز داشتن؛ استعداد پرورش گُل دا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
white elephant: شیئی کم مصرف و جا تنگ کن امّا گرانق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
white elephant: شیئی کم مصرف و جا تنگ کن امّا گرانق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
living from hand to mouth: دست به دهان زندگی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the lap of luxury: در ناز و نعمت
١٠ ماه پیش
١