ستاره عالمی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in the lap of luxury: در ناز و نعمت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep one's head above water: گلیم خود را از آب بالا کشیدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make ends meet: خرج و دخل را در توازن نگاه داشتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be rolling in it: تو پول غلت زدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not have a penny to one's name: آهی در بساط نداشتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

them and us: آن کلّه گنده ها و ما فقیر فقرا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in queer street: آس و پاس؛ مفلس بودن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a pile: بار خود را بستن؛ پول هنگفتی به جیب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strike it rich: ناگهان پول و پله ای به هم زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

down and out: بی خانه و کاشانه؛ آسمان جل؛ آس و پا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be in the money: در پول غلت خوردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have money to burn: پول از پارو بالا رفتن؛ بی پروا خرج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have money to burn: پول از پارو بالا رفتن؛ بی پروا خرج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

money doesn't grow on trees: پول که علف خرس نیست

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on easy street: در رفاه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pleasant hours fly fast: عمر اگر خوش گذرد زندگی نوح کم است.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look down on: با نظر حقارت نگریستن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put someone up: به کسی موقتاً جا دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put someone up: به کسی موقتاً جا دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put off: توی ذوق کسی زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dark horse: تودار؛ مرموز؛ آب زیرکاه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

real estate agency: بنگاه معاملاتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flying visit: دیدار کوتاه؛سرزدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flying visit: دیدار کوتاه؛سرزدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do it or else: هر چه دیدی از چش خودت دیدی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do it or else: هر چه دیدی از چش خودت دیدی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the sky will not fall in: آب از آب تکون نمیخوره

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the sky will not fall in: آب از آب تکون نمیخوره

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

broadside: انتقاد شدید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

broadside: انتقاد شدید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lie through your teeth: دروغ محض گفتن وقتی می خواهیم تاکید ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

livestock: دام و طیور

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

numero uno: بهترین

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sialolithiasis: سنگ بزاقی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abdominocentesis: تخلیه مایع غیر طبیعی از حفره شکم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

analplasty: ترمیم مقعدی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

maculopapular rash: راش پوستی برآمده

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های ستاره عالمی