Samaneh Mahmoodi

Samaneh Mahmoodi .

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده



turkey٠٠:٠٩ - ١٤٠٠/١١/٢٢Bomb: synonym هر دو ب معنی ی کار نا موفق و بد تو صنعت فیلم و سینماست.گزارش
7 | 1
bomb٠٠:٠٧ - ١٤٠٠/١١/٢٢در مورد سینما و فیلم و. . . . ، یعنی ی کار ناموفق و بدگزارش
12 | 1
yuck٢١:٤١ - ١٤٠٠/١١/١٩Ew هم معنی ش هست، ک حرف ندا ان.گزارش
5 | 0
cut class٠١:٢٣ - ١٤٠٠/١١/١٤Ditch class هم معنی ش هستش.گزارش
5 | 1
blow something٠١:١٣ - ١٤٠٠/١١/١٤خراب کردن/ اشتباه بزرگی کردنگزارش
5 | 1
go١٢:١٥ - ١٤٠٠/١١/١٢تو زبون محاوره، گفتن هم معنی میده.گزارش
16 | 1
not many of٠٢:٠٧ - ١٤٠٠/١١/٠٨تعداد کمیگزارش
0 | 0
sketchbook١٢:٢٤ - ١٤٠٠/١١/٠٤دفتر نقاشیگزارش
5 | 1
pickup٢٢:٤٠ - ١٤٠٠/١٠/١٨وانت، ، ،گزارش
0 | 0
lita١٥:٠٣ - ١٤٠٠/٠٩/٠٧نیم بوتِ زنانهِ پاشنهِ پهنِ بلندگزارش
2 | 1
muffin tin٠٠:١٧ - ١٤٠٠/٠٩/٠٧قالب مافینگزارش
2 | 0
get on sth١٣:٥٩ - ١٤٠٠/٠٩/٠٣Get on sth: پی بردن، فهمیدنگزارش
0 | 0
get on sth١٣:٥٩ - ١٤٠٠/٠٩/٠٣پی بردن، متوجه شدن، کشف کردنگزارش
0 | 0
cross cultural differences١٤:٤٥ - ١٤٠٠/٠٨/٢٢تفاوتهای بین دو فرهنگگزارش
0 | 0
squat toilet٠٢:٤٧ - ١٤٠٠/٠٨/١٧توالت ایرانیگزارش
2 | 0
put on٠٢:٣٠ - ١٤٠٠/٠٨/١٢سیخ زدن ( کباب و گوشت )گزارش
5 | 0
communication overload١٢:٥٢ - ١٤٠٠/٠٨/٠٨ارتباط بیش از اندازهگزارش
5 | 0
good evening٢٣:١٠ - ١٤٠٠/٠٧/٢٦عصر ب خیر، ک معنی سلام رو میده که میتونیم تا اخر شب وقتی کسی و دیدیم استفاده کنیم.گزارش
9 | 0
aside٠٢:٢٣ - ١٤٠٠/٠٧/٢٥?Would you please step aside یعنی، میشع برید کنار؟ تو کلاس زبان وقتی کسی جلو تخته وایستاده استفاده میشه. ولی در کل هر جا ک مانع رفتو آمد و دید باشع ... گزارش
16 | 0
bicky٢٢:٣١ - ١٤٠٠/٠٥/٢٨بیسکوییت تو اینستا همراهمون باشین. a. to. z_englishگزارش
0 | 0
full of hot air١١:٠٨ - ١٤٠٠/٠٥/٢٥حرف بیهوده و زیاد زدنگزارش
2 | 0
ecuadorian١٣:٠١ - ١٤٠٠/٠٥/١٣اهل اکوادور، اکوادوریایی😁، گزارش
7 | 0
see ya١٦:٣٩ - ١٤٠٠/٠٥/٠٤خداحافظ معنی میدهگزارش
14 | 0
baby pink٢٣:٣٣ - ١٤٠٠/٠٤/٣١صورتی کمرنگ. تو اینستا ما رو همراهی کنین. a. to. z_englishگزارش
5 | 0
late show٠٢:٢٥ - ١٤٠٠/٠٤/٢٢برنامه اخر وقتگزارش
16 | 0
head home٠١:٢٦ - ١٤٠٠/٠٤/٢٢همون go home, رفتن ب خانهگزارش
9 | 0
bud green١٢:٥١ - ١٤٠٠/٠٤/١٦سبز چمنیگزارش
2 | 0
side items١٤:٥٨ - ١٤٠٠/٠٢/٢٥غذاهای ساده ک کنار غذای اصلی سرو میشه. a. to. z_english تو اینستا همراه ما باشینگزارش
2 | 0
arrival time١٣:٥٥ - ١٤٠٠/٠٢/٠٥زمان رسیدن ب مقصد a. to. z_english تو اینستا همراه ما باشین.گزارش
14 | 0
stopover١٣:٥١ - ١٤٠٠/٠٢/٠٥تو پرواز معنی، عوض کردن هواپیما تومسیر، قبل رسیدن ب مقصد. هواپیمای ایران ب ترکیه، ترکیه ب اوکراین، و اکراین ب کانادا، ک چندین پرواز باید عوض شه. a ... گزارش
7 | 1
loaded١٧:٢٢ - ١٤٠٠/٠١/٣٠مستگزارش
12 | 0
very you٢٠:٤٥ - ١٤٠٠/٠١/١٦بهت میاد. It's very you. بهت میاد. . a. to. z_english تو اینستا همراه ما باشین.گزارش
28 | 0
historical monuments١٢:٠٥ - ١٤٠٠/٠١/١٤آثار تاریخی a. to. z_english تو اینستا همراه ما باشین.گزارش
5 | 0
babe magnet٢٢:٥٧ - ١٤٠٠/٠١/٠٨مردی ک خانما رو جذب میکنع، دختر کُش. تو اینستا همراهیمون کنین. a. to. z_englishگزارش
7 | 0
panty liner٢٣:٢٩ - ١٤٠٠/٠١/٠٥نوار بهداشتی روزانهگزارش
7 | 0
soonest٠٢:١٠ - ١٣٩٩/١٢/٠٢زودترگزارش
5 | 0
water plant١٣:٠٧ - ١٣٩٩/١١/٢٢آب دادن ب گیاهان a. to. z_english منو تو اینستا فالو کنینگزارش
5 | 1
cried wolf٢٢:٥٠ - ١٣٩٩/١١/٢٠همون چوپان دروغگوی خودمون هست. منو تو اینستا دنبال کنین a. to. z_englishگزارش
25 | 1
walk by٢٢:٣٩ - ١٣٩٩/١١/٢٠رد شدن، عبور کزدنگزارش
23 | 0
hoopla hoop٢١:٤١ - ١٣٩٩/١١/٠٣حلقه ورزش کمر اینستامو بببنینa. to. z_englishگزارش
5 | 0
written exam٠٩:٥٨ - ١٣٩٩/١٠/١١امتحان کتبیگزارش
21 | 0
peep٢١:٤٩ - ١٣٩٩/١٠/٠٧دوستان a. to. z_englishگزارش
7 | 0
tough cookie٢١:٣٠ - ١٣٩٩/١٠/٠٧آدم با ارادع a. to. z_english تو اینستا همراه ما باشینگزارش
9 | 1
brainwashing١٦:٤٥ - ١٣٩٩/١٠/٠٦شستشوی مغزی a. to. z_ english تو اینستا منو دنبال کنینگزارش
7 | 0
top dog٠١:٠٤ - ١٣٩٩/١٠/٠٥شاخ گروه، آدم مهمگزارش
14 | 0
trivet٢٠:٠٧ - ١٣٩٩/٠٩/٢٩زیر قابلع مه ای چوبی یا فلزیگزارش
5 | 0
turnstile٢٠:٠٥ - ١٣٩٩/٠٩/٢٩گیت عبور با بلیطگزارش
9 | 0
clingfilm٢٠:٠٣ - ١٣٩٩/٠٩/٢٩سلفونگزارش
12 | 0
pronoun١٣:٣٣ - ١٣٩٩/٠٩/٢٩ضمایر، که I You We She He They It یک دسته از اون حساب میشع، ( اینستا:a. to. z_english )گزارش
16 | 1
ish١٣:١٧ - ١٣٩٩/٠٩/٢٩پسوند هست، ب معنای تاحدودی، نسبتا Tallish، نسبتا بلند. تو اینستا از ابتدا با من همراه باشین. a. to. z_english@گزارش
21 | 1