turkey٠٠:٠٩ - ١٤٠٠/١١/٢٢Bomb: synonym هر دو ب معنی ی کار نا موفق و بد تو صنعت فیلم و سینماست.
گزارش7 | 1
bomb٠٠:٠٧ - ١٤٠٠/١١/٢٢در مورد سینما و فیلم و. . . . ، یعنی ی کار ناموفق و بد
گزارش12 | 1
yuck٢١:٤١ - ١٤٠٠/١١/١٩Ew هم معنی ش هست، ک حرف ندا ان.
گزارش5 | 0
cut class٠١:٢٣ - ١٤٠٠/١١/١٤Ditch class هم معنی ش هستش.
گزارش5 | 1
blow something٠١:١٣ - ١٤٠٠/١١/١٤خراب کردن/ اشتباه بزرگی کردن
گزارش5 | 1
go١٢:١٥ - ١٤٠٠/١١/١٢تو زبون محاوره، گفتن هم معنی میده.
گزارش16 | 1
pickup٢٢:٤٠ - ١٤٠٠/١٠/١٨وانت، ، ،
گزارش0 | 0
lita١٥:٠٣ - ١٤٠٠/٠٩/٠٧نیم بوتِ زنانهِ پاشنهِ پهنِ بلند
گزارش2 | 1
get on sth١٣:٥٩ - ١٤٠٠/٠٩/٠٣Get on sth: پی بردن، فهمیدن
گزارش0 | 0
get on sth١٣:٥٩ - ١٤٠٠/٠٩/٠٣پی بردن، متوجه شدن، کشف کردن
گزارش0 | 0
put on٠٢:٣٠ - ١٤٠٠/٠٨/١٢سیخ زدن ( کباب و گوشت )
گزارش5 | 0
good evening٢٣:١٠ - ١٤٠٠/٠٧/٢٦عصر ب خیر، ک معنی سلام رو میده که میتونیم تا اخر شب وقتی کسی و دیدیم استفاده کنیم.
گزارش9 | 0
aside٠٢:٢٣ - ١٤٠٠/٠٧/٢٥?Would you please step aside یعنی، میشع برید کنار؟ تو کلاس زبان وقتی کسی جلو تخته وایستاده استفاده میشه. ولی در کل هر جا ک مانع رفتو آمد و دید باشع ...
گزارش16 | 0
bicky٢٢:٣١ - ١٤٠٠/٠٥/٢٨بیسکوییت تو اینستا همراهمون باشین. a. to. z_english
گزارش0 | 0
ecuadorian١٣:٠١ - ١٤٠٠/٠٥/١٣اهل اکوادور، اکوادوریایی😁،
گزارش7 | 0
see ya١٦:٣٩ - ١٤٠٠/٠٥/٠٤خداحافظ معنی میده
گزارش14 | 0
baby pink٢٣:٣٣ - ١٤٠٠/٠٤/٣١صورتی کمرنگ. تو اینستا ما رو همراهی کنین. a. to. z_english
گزارش5 | 0
late show٠٢:٢٥ - ١٤٠٠/٠٤/٢٢برنامه اخر وقت
گزارش16 | 0
head home٠١:٢٦ - ١٤٠٠/٠٤/٢٢همون go home, رفتن ب خانه
گزارش9 | 0
bud green١٢:٥١ - ١٤٠٠/٠٤/١٦سبز چمنی
گزارش2 | 0
side items١٤:٥٨ - ١٤٠٠/٠٢/٢٥غذاهای ساده ک کنار غذای اصلی سرو میشه. a. to. z_english تو اینستا همراه ما باشین
گزارش2 | 0
arrival time١٣:٥٥ - ١٤٠٠/٠٢/٠٥زمان رسیدن ب مقصد a. to. z_english تو اینستا همراه ما باشین.
گزارش14 | 0
stopover١٣:٥١ - ١٤٠٠/٠٢/٠٥تو پرواز معنی، عوض کردن هواپیما تومسیر، قبل رسیدن ب مقصد. هواپیمای ایران ب ترکیه، ترکیه ب اوکراین، و اکراین ب کانادا، ک چندین پرواز باید عوض شه. a ...
گزارش7 | 1
loaded١٧:٢٢ - ١٤٠٠/٠١/٣٠مست
گزارش12 | 0
very you٢٠:٤٥ - ١٤٠٠/٠١/١٦بهت میاد. It's very you. بهت میاد. . a. to. z_english تو اینستا همراه ما باشین.
گزارش28 | 0
historical monuments١٢:٠٥ - ١٤٠٠/٠١/١٤آثار تاریخی a. to. z_english تو اینستا همراه ما باشین.
گزارش5 | 0
babe magnet٢٢:٥٧ - ١٤٠٠/٠١/٠٨مردی ک خانما رو جذب میکنع، دختر کُش. تو اینستا همراهیمون کنین. a. to. z_english
گزارش7 | 0
panty liner٢٣:٢٩ - ١٤٠٠/٠١/٠٥نوار بهداشتی روزانه
گزارش7 | 0
soonest٠٢:١٠ - ١٣٩٩/١٢/٠٢زودتر
گزارش5 | 0
water plant١٣:٠٧ - ١٣٩٩/١١/٢٢آب دادن ب گیاهان a. to. z_english منو تو اینستا فالو کنین
گزارش5 | 1
cried wolf٢٢:٥٠ - ١٣٩٩/١١/٢٠همون چوپان دروغگوی خودمون هست. منو تو اینستا دنبال کنین a. to. z_english
گزارش25 | 1
walk by٢٢:٣٩ - ١٣٩٩/١١/٢٠رد شدن، عبور کزدن
گزارش23 | 0
hoopla hoop٢١:٤١ - ١٣٩٩/١١/٠٣حلقه ورزش کمر اینستامو بببنینa. to. z_english
گزارش5 | 0
peep٢١:٤٩ - ١٣٩٩/١٠/٠٧دوستان a. to. z_english
گزارش7 | 0
tough cookie٢١:٣٠ - ١٣٩٩/١٠/٠٧آدم با ارادع a. to. z_english تو اینستا همراه ما باشین
گزارش9 | 1
brainwashing١٦:٤٥ - ١٣٩٩/١٠/٠٦شستشوی مغزی a. to. z_ english تو اینستا منو دنبال کنین
گزارش7 | 0
top dog٠١:٠٤ - ١٣٩٩/١٠/٠٥شاخ گروه، آدم مهم
گزارش14 | 0
trivet٢٠:٠٧ - ١٣٩٩/٠٩/٢٩زیر قابلع مه ای چوبی یا فلزی
گزارش5 | 0
turnstile٢٠:٠٥ - ١٣٩٩/٠٩/٢٩گیت عبور با بلیط
گزارش9 | 0
pronoun١٣:٣٣ - ١٣٩٩/٠٩/٢٩ضمایر، که I You We She He They It یک دسته از اون حساب میشع، ( اینستا:a. to. z_english )
گزارش16 | 1
ish١٣:١٧ - ١٣٩٩/٠٩/٢٩پسوند هست، ب معنای تاحدودی، نسبتا Tallish، نسبتا بلند. تو اینستا از ابتدا با من همراه باشین. a. to. z_english@
گزارش21 | 1