سجاد صالحی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social isolation: انزوای اجتماعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social detachment: گسست از روابط اجتماعی ناوابستگی اجت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

case example: نمونه موردی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adrenogenital: غدد فوق کلیوی جنسی مثال: a congenit ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

psychometrically: روان سنجی گرایانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in makes of: سر در برآوردن از چیزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get mind off: پرت کردن حواس از چیزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hypomentalizing: به معنای استفاده کمتر از ظرفیت ذهنی ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

circle of influence: حلقه نفوذ - کارهایی که دست ما هست . ...

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

addresses: می پردازد؛ بر طرف میکند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

addresses: می پردازد؛ بر طرف میکند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

supervise: نظارت بالینی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supervision preparation: مهیا سازی نظارت بالینی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

experiential: تجربه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intersection: وجه مشترک، فصل مشترک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

placed on: اختصاص داده شده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

identities: در روان شناسی=هویت، فصل های مشترک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

being from: اهل فلان جا بودن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

religious preference: گرایش مذهبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ses: جایگاه اجتماعی - اقتصادی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

individual: فردی ، فرد، منحصر به فرد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

versus: در مقایسه با

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

posed to: ایجاد شدن در

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barriers: موانع، محدودیت ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

served by: تحت کنترل فلان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

and one: و دیگری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

congestive heart failure: نارسایی احتقانی قلب یا نارسایی قلبی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

congestive heart failure: نارسایی احتقانی قلب یا نارسایی قلبی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

combat: نبرد، جنگ، پیکار، مبارزه، درگیری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

veterans: جانبازان، کهنه سربازان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

veterans: جانبازان، کهنه سربازان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

faces: مواجهه، رویارویی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

impinged: مختل شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

integral: اصلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aimed at: معطوف به

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

situation: شرایط

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

orientation: در برخی جملات بجای هدف هم بکار برده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abundance: abundance of = تعداد کثیری از . . .

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disparities: نابرابری، بی عدالتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

refer to: ارجاع دادن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to work: مشغول به کار شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fringes: مرزها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the public arena: در عرصه اجتماعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gap: فاصله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

practice: حرفه؛ عمل؛ درمان؛ کار؛ تمرین؛ کاربس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tier: سطح؛ لایه = مدل سه لایه یا مدل سه س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tier: سطح؛ لایه = مدل سه لایه یا مدل سه س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

one on one: یک به یک؛ یکایک، تن به تن، تک به تک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intake: پذیرش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drop out: در متون درمانی به منزله رها کردن در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

no shows: غائبین غیرموجه یا افرادی که علیرغم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

medicaid waiver: به قوانین مربوط به رفاه اجتماعی ایا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

receive payment: تامین مالی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

policies: خط مشی ها

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

government funding: بودجه دولتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

allocate: اختصاص دادن تخصیص بودجه= allocate f ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incorporated: مشارکت داده شدن کارآموزان در تصمیم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disturbance: نا بسامان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dissociate: نفی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

underlying: زمینه ای، زیر بنایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

underpin: پایه و اساس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pathological: بیمارگونه؛ حساس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

warrant attention: توجه را جلب میکند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enmeshment: به هم تنیدگی در خانواده درمانی به، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disengagement: گسستگی در خانواده درمانی به، گسستگی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

facet: جنبه، وجهه another facet of = جنبه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unattended: غفلت، left unattended = به حال خود ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amounts: حجم، مقدار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compliant: مطیع و فرمانبردار متضاد آن سرکش و ج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

substantial foundation: اصل مهم و اساسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

telepsychology: دور - روانشناسی ؛ روان شناسی - از - ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

training programs: برنامه های آموزشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

literature: مقالات، متون علمی و همچنین ادبیات ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mindfulness: ذهن آگاهی، از رویکرد های موج سوم در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lack of availability: در دسترس نبودن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stigma: انگ ، داغ ، برچسب در روان شناسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ostracize: طرد شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ostracizing: طرد شدن، از چشم افتادن، از وجهه عمو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sophisticate: فرهیخته، روشنفکر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sophistication: فرهیختگی، روشنفکری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

client: در متون روانشناسی "مراجع" ترجمه می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consumers: بهره مندان، مخدوم، مصرف کنندگان، در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

modality: روش رسانه های سمعی و بصری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

confidentiality: در متون روانشناسی "رازداری"

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

establishment: تدوین Establishment of policies = ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as noted above: فوق الذکر؛ همانطور که در بالا اشاره ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

certificate of good standing: "Good Standing" یا "Certificate of ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

good standing: "Good Standing" یا "Certificate of ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jurisdiction: دارای اختیار قانونی؛ صلاحیت دار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

impersonating: جعل هویت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impersonating: جعل هویت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

handful of: تعداد معدودی از

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

handful of: تعداد معدودی از

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all inclusive: جامع؛ فراگیر؛ کلی؛ عمومی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

troubleshooting: عیب یابی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do get: فرا گرفتن، یاد گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tech savvy: آشنا به فناوری خوره تکنولوژی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

equipped: مهیا، مجهز ، آماده

١ سال پیش

مدال‌های سجاد صالحی