پیشنهادهای اکبر روشنی (١,١٢٦)
نامزد، خواستگار در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
کوبیدن ، کوفتن در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
میشود ( فعل ) در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
خواستن در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
بیشتر در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
گفتگو، حرف زدن در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
دیار، وطن، محل زندگی در زبان ملکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
خسارت در زبان ملکی گالی
فرصت داشتن، وقت آزاد داشتن در زبان ملکی گالی
پیروی ، دنباله روی، اطاعت درزبان ملکی گالی
فرزند نوه ، نواده در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
عمو در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
نوه در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
مادربزرگ در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
پدربزرگ در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
برادر در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
دایی در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
خواهر در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
پدر در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
مادر در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
خاله و عمه در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
دهان در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
لب در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
تشنه در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
کوزه در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
ریزگرد در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
ریزگرد ، گردوخاک ، گردوغبار در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
سخیف، کم عقل ، ابله، احمق، بله، دیوانه، سفیه، کم خرد، گول، نادان، ناقص العقل در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
سخیف، کم عقل ، ابله، احمق، بله، دیوانه، سفیه، کم خرد، گول، نادان، ناقص العقل در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
سخیف، کم عقل ، ابله، احمق، بله، دیوانه، سفیه، کم خرد، گول، نادان، ناقص العقل در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
سفیه، کم عقل در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
شاخه باریک در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
گردباد در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
گردباد در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
کار بیهوده و بی نتیجه در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
نابودی، ازبین رفتن ، تباه شدن ، تباه کردن ، خراب کردن در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
غربال در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
سودن، ساییدن در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
درگذشت، درگذشتن ، نابودی، عدم، مردن، نیستی در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
غربال در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
خلوت ، متروکه در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
هاون در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
آثار بجا مانده در یک منطقه خالی از سکنه در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
نابود کردن در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
زور در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
اتحاد و همبستگی موجب قدرت است در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
قدرت میگیرد در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
برمیدارد در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
آب برداشتن چیزی در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
رهاکردن آب در مزرعه، هدایت آب در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )