Ros - جزئیات مدال‌ها

تکمیل درباره من

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soon: quickly فوری. سریع

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

move away: Stop living in one place and go to ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

funny: Things make you smile or laugh

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

enormous: Very big

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

abroad: In or to another country

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

copilot: A second pilot

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aircraft: هواپیما Airplane

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

female: دختران یا زنان Women or girls

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abroad: خارج کشور

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

captain west: کاپیتان غربی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

nervous: عصبانیت. دستپاچگی I always feel ner ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

over: Over means more than

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

endangered: منقرض شدن Endangered animals are in ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

less than: کمتر از Over :بیشتر از

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

less than: کمتر از Over :بیشتر از

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gone: گم شدن. ناپدید شده.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

gone: گم شدن. ناپدید شده.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

summer: فصل تابستان

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dirt: کثیفی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dirt: کثیفی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

weird: تعجب آور

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

available: در دسترس When something is availabl ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

opera: In an opera actors sign words to mu ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tomorrow: روز بعد از امروز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soccer: نوعی بازی مانند فوتبال ولی کمی با ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

explain: توضیح دادن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set off: صدا در آوردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hand cuffs: دسبندی که پلیس ها به دزد ها میزنند ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

زندان: فقط اینو بدون که جای بدیه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

thousand: هزار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thousand: هزار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

life: آدم و یا شخصی که زنده است

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monster: خیلی بزرگ هم میشه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

throw: پرتاب کردن I threw rocks in the lak ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

delicious: لذیذ. خوش طعم. خوش مزه We will have ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

delicious: لذیذ. خوش طعم. خوش مزه We will have ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

until: تا وقتی که به مثال زیر توجه کنید I' ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

until: من برای نمره ام تا هفته دیگه صبر می ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

clue: مدرک. سر نخ

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های Ros