رهام - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

seize: بدست آوردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seize: بدست آوردن

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ball: هر نوع بازی با توپ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

barely: ندرتا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dude: رفیق صمیمی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dude: رفیق صمیمی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ignition: استارت ماشین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ignition: استارت ماشین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chopped liver: مربای باقلوا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slur: شعار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

burst: احساسی قوی و کوتاه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hearing impared: سنگین گوش یا کم شنوا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

passionate: پرشور

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sherring crocodile tear: اشک تمساح ریختن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

walk over: اصطلاح خودمانی سوسک کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

walk over: اصطلاح خودمانی سوسک کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

establish: جا افتادن ( در مقامی و. . . )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

former: سابق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

former: سابق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make for: پیش رفتن به سوی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

soak up: جذب کردن ( مایع )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take it for granted: بدون فکر، اطمینان حاصل کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sample: مورد آزمایش قرار دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sample: مورد آزمایش قرار دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in case of: در قبال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in case of: در قبال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drive by: اصطراحی که توسط سیاهپوست ها استفاده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drive by: اصطراحی که توسط سیاهپوست ها استفاده ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های رهام