پیشنهادهای ریحانه جیم (١٨)
زورچپانی کردن
سلام هفتگانه که در مراسم عروسی یهودیان پس از خطبه عقد و تبادل حلقه ها داده می شود و نیاز به حضور ده یهودی بالای سیزده سال در مراسم دارد. ( کاش کلیم ...
بخشی از اداره مطبوعات که داستان ها و اخبار محلی نوشته و ویرایش می شود.
wayfarer سالک، رهنورد یا ولگرد در فرهنگ یهودیان
یکدفعه سرعت گرفتن
پا به فرار گذاشتن فلنگ را بستن
شکست سنگین خوردن
trust you/him/them etc ( to do something ) وقتی کار ناشایستی از کسی سر می زند که عادت آن فرد است و توقع دیگری از او نیست چنین اصطلاحی استفاده می شود ...
هلو برو تو گلو خیلی سریع و کارآمد
برای اشاره به زمانهای قدیم و معمولا زمانی استفاده میشود که بخواهیم خاطرات خوش گذشته را یادآوری کنیم مثل: یک روزگاری بود، یک زمانی بود، آن روزها. . .
1. کسی یا چیزی را بلند کردن، یا حرکت دادن، برداشتن تلفن، حساب کردن پول رستوران و اینها، مرتب کردن اتاق یا خانه، چیزی را مرتب چیدن 2. رفتن دنبال کسی و ...
در پیله ی تنهایی خود زندگی کردن
گردن گرفتن تقصیرها و مجازاات شدن، مخصوصاً وقتی اشتباه فقط از یک نفر نبوده
1. کسی را با چاقو به قصد کشت زدن 2. فراگیر بودن 3. چیزی را بی ملاحظه مصرف با تمام کردن 4. از چیزی ( موضوعی ) سریع عبور کردن 5. سر و ته چیزی را به هم ...
هر آنچه دور از زمین است، فرازمینی
شخص قدبلند با هیکل بزرگ و ورزیده
در رفتن مفصل و استخوان انرژی آزاد کردن بیهوش کردن به وسیله ی مواد دارویی از دور رقابت حذف و خارج کردن به دردسر انداختن بیرون دادن محصول نشر دادن پیا ...
معنای کناییش میتونه آش نخورده و دهن سوخته باشه یا کوچیک قافله