نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
off road parking: محل پارک ماشین، هرجایی غیر از کنار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cosy study: اتاقی ساکت و آرام در خانه که برای ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cosy study: اتاقی ساکت و آرام در خانه که برای ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
basement flat: آپارتمانی که پایین تر از سطح زمین ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
basement flat: آپارتمانی که پایین تر از سطح زمین ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
granny flat: خانه ای کوچک در طبقه همکف و معمولا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
draughty room: اتاقی که بخاطر درست بسته و چفت نشدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
draughty room: اتاقی که بخاطر درست بسته و چفت نشدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
convicted criminal: کسی که از سوی دادگاه مجرم شناخته شد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
breed crime: جرم و جنایت به بار می آورد، جرم و ج ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
breed crime: جرم و جنایت به بار می آورد، جرم و ج ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
taking them ages: مدت خیلی مدید و طولانی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
worth their while: ارزش وقت گذاشتن دارد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
worth their while: ارزش وقت گذاشتن دارد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a touch of colour: مقدار کمی رنگ
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
colour ran: رنگ داده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
colour ran: رنگ داده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
colour goes well: با اون رنگ خوب میاد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
colour goes well: با اون رنگ خوب میاد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
colours clash: رنگها به هم نمیاد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
colours clash: رنگها به هم نمیاد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shed some light on: توضیح دادن و روشن کردن مساله یا اتف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shed some light on: توضیح دادن و روشن کردن مساله یا اتف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
speaking off the record: صحبت کردن و گفتن چیزی که نمی خواهید ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
speaking off the record: صحبت کردن و گفتن چیزی که نمی خواهید ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
close finish: مثلا در یک مسابقه با اختلاف خیلی کم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
close finish: مثلا در یک مسابقه با اختلاف خیلی کم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play flopped: شکست کامل
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
went badly wrong: شکست بدی خورد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dismal failure: شکست کامل
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dismal failure: شکست کامل
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lost nerve: ترسید
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
loose nerve: ترسیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
share the opinion: هم عقیده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sound judgement: تصمیم عاقلانه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sound judgement: تصمیم عاقلانه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go along with your idea: با تو هم عقیده ام
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go along with an idea: با کسی هم عقیده بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go along with an idea: با کسی هم عقیده بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go along with your view: با تو هم عقیده هستم ( هم دید بودن )
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go along with a view: با کسی هم عقیده بودن ( هم دید بودن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tend to agree: تقریبا با تو موافقم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tend to agree: تقریبا با تو موافقم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tend to disagree: تقریبا با تو مخالفم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gain advantage: سود بردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش