تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شجاعت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پرداخت شده compensated paid

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

با تجربه: Experienced

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ترکیب گوشت و غلات که به صورت کنسرو فروخته میشه و بیشتر سرد خورده میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

جیغ جیغو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

In behalf of means “for the benefit, advantage, or interest of” in acting as an agent, friend, or benefactor. Another way to think of it is “as helpi ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

I'm tide up: دستم بنده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

لذت بردن از چیزی که بهت حس خوب میده to take pleasure from something that makes you feel good ( dictionary. cambridge. org )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

قطع کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

خانه ( به زبان اسپانیایی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اسم یه برنامه کودک عروسکیه: "the muppets"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

یواشکی نگاه کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نوعی کابینت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تحقیر شده، مورد اهانت قرار گرفته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

خسته بودن از چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

قال قضیه را کندن معامله را جوش دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

کنایه ای، رمزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

یک بسته 40 تایی سکه ی 25 سنتی ( که میشه 10 دلار )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

تعهد اخلاقی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤١

با عصبانیت، با دلخوری