پیشنهادهای حمیدرضا صفری (١٥٤)
استعاره، از ادات تشبیه بوده وبا کنایه متفاوت است. ادات تشبیه مجموعه ای از اصطلاحات جایگزین هستن که به سبب موقعیت وطرز بیان ممکن است به استعار ( مثبت ...
باسلام. استمرارجایگاه درطی زمان. استمراریک جایگاه غیرقابل تغییر دریک مقطع تاریخی. حالتی از حکمرانی ثابت برهمه چیز
اجزا، حاصل به هم پیوستن پاره های یک کل ( جزء )
اجزا، حاصل به هم پیوستن پاره های یک کل ( جزء ) . قسمت ها باید به هم متصل شوند که اجرا شوند. اجزا، مجموعۀ قسمت های یک کل هستند. الزاماً، بر هدفی تأکید ...
تقابل عمل مقابل درعکس العمل متقابل است.
تقابل عمل مقابل در مقابله کردن
تقابل مصدری برای انجام عمل مقابله در قالب ویاحالت مقابله و مقابله کردن.
باسلام:غافل شدن، خودرابه غفلت زدن، چشم پوشی
تقابل، ایستادن متعهدانه بنابرعهدی از قبل است. مقابله متقابلانه مقابل در تقابل شکل وجلوه می یابد. مقابله دشمن بصورت متقابل در تقابل بصورت جنگ ویا اقا ...
با سلام: بر وزن ومصدر استفعال، فعلیت یافته، کمال یافته ( ماضی بعید استمراری )
باسلام. حاکمیت مطلق طبقه کارگر. حاکمیت منبع کاربر یک سرزمین. معیاربودن کارگرونیروی کارگری در ارزش تولید کالاها و خدمات. شکلی از ایدئولوژی سوسیالیستی
شقایق نام گلیست که به عشق پنهان وسوزان معروف است. شق عایق، به معنی پوشش یک شکاف. شکاف میان عقل واحساس در معنای عشق است وعایق به معنای پوششی که عشق را ...
شقایق نمادی از طیف نور مریی نیز هست. طیف نور مریی از فرو سرخ تا فرابنفش. براثر افزایش شدت گرما ( نه حجم گرما ) که با بسامد زیاد همراه است، طیف را از ...
با سلام:توحش بستر ویا مصدری ( زمینه ای ) که می تواند بر وقوع فعلی یا رخ دادن حالتی دلالت دارد. وحشی شدن. وحشی گری
صعب از ریشۀ صع، به معنی برحالت گذرماندن. گذاردن. برحالت گذار.
تمارض یعنی مرض داشتن ویا مریض شدن است. درهردوحال یعنی یک دچار عارضه ای از سر عمد و ظاهرسازی
تمارض مرض داشتن بر حالت معروض بودن است.
با سلام, گم کردن ویا سرگردانی درمسیر حرکت، ازمبدایی که فقط درخیال هست و وجود خارجی ندارد،
صعب العلاج، به معنی گذری با حالت بی اختیار وبر حالت عدم رضایت گذر کردن است. چاره ای بجز گذرکردن نیست. الزامً، بی درمان معنی نمی دهد. بی درمان، لاعلاج ...
استحضار بر وزن استفعال، به عرض رسیدن توآم با احترام همیشگی. یا به عرض رساندنی که باقائل شدن احترام برای مخاطب از نوعی احترام همیشگی همراه وتوأم است.
استغنا درست است. چرا که ء در این گونه موارد یک غلط مصطلح است. اغلاط مصطلح مثل اجزاء.
استغنا درست است. چرا که ء در این گونه موارد یک غلط مصطلح است. اغلاط مصطلح مثل اجزاء. بی نیازی والبته بی نیازی همیشگی
بی نیاز شدن، الزاما به ماندن بر بی نیازی دلالت نمی کند. استغنا درست است. چرا که ء در این گونه موارد یک غلط مصطلح است. اغلاط مصطلح مثل اجزاء. بی نیاز ...
باسلام: ارباب استفعال، یعنی بر مسند و جایگاه بزرگ نشستن، حالتی که بر بزرگ شدن توام با مغرورشدن دلالت کند.
داشتن ودارایی توان بهره برداری، قدرت بهره برداری قدرت بهربرداری داشتن، الزاماً با بهره وری برابر نیست. هم معنی بهره وری ( الزاماً نیست )
فرصت اطاعت یافتن
باسلام. انتقال مصدری برای نقل یا انتقال موضوع نقل از مبدا به مقصد است. مثل مطلب، شی، کالا به عنوان موضوع
باسلام. نقل کردن ویا انتقال دادن
باسلام؛ توهم معنا حالتیست که بر جدایی میان معنا ومفهوم، به مدت زیادی گذشته واین گذشت زمان، انسان های بدون تغییر را چنان مقهور کرده که نمی توانند معان ...
بحران معنا بر سدی که مانع رسیدن وضعیت موجود به مطلوب است دلالت دارد. این وضعیت حاصل گلوگاه ها، آب گیرها، رانت خوارها، مفسدان اقتصادی، هرچه وهر که در ...
با سلام: جمع استکمال نیست. بنظرم یک واژۀ غیر قابل استفاده واضافیست.
شایستگی های ذاتی هر موجود.
باسلام؛ اسم خاص اقرار به یگانگی خدا، واحد بودن، واحد شدن. کثرت درعین وحدت، وحدت درعین کثرت
جدایی معنا از مفهوم، بنحوی که، تصور غلط بر درستی معنای گذشته برای مفاهیم در پاسخگویی به شرایط روز. ناتوانی معانی ثابت در پاسخگویی به شرایط روز. افسا ...
بحران معنا یکی از مهم ترین نشانه های یک ساختار مشکل است. یک جامعه با چالش مشکل ساختاری
در حالت تنها، شق به معنی شکاف میان دو چیز است. این شکاف در قالب های متعددی از جمله واقعیت ویا اصطلاحات بروز می کند. اصطلاح شق القمر یعنی جدا کردن دو ...
بهینه ترین حالت نعوظ که بالاتر از آن وجود ندارد. این حالت بیشترین شکاف میان عقل واحساس است. هم ارز بالاتر از سیاهی رنگی نیست. یا آب از سر گذشت . کنای ...
برحالتی ازشدت وداغی، جنب و جوشی خاص درونی وبیرونی، سرعت وتغییرات خیلی شدید و پر پیآمد ( فارغ از چه نوع حالتی، منفی ویا مثبت ) دلالت می کند.
با سلام:توهم، احساس یک واقعیت بیرونی که وجود خارجی ندارد.
تغییر حالت آلت تناسلی مرد در حالتی که عقل واحساس بنابر دلایل درونی دارای اختلاف می شوند در قالب شق کردن. شق یا فاصله میان عقل واحساس در نعوظ آلت تناس ...
اشتغال مصدر است. یعنی وقوع حالت یا پیش آمدن فعلی ( شغل وشاغل را دربرمی گیرد ) . پس نه شغل ونه شاغل به تنهایی را معنی نمی دهد. ممکن است شما شغل ایجاد ...
با سلام:یکی شیطنت های سیاستگزاران برای دستکاری درآمار وداده های مرتبط با تورم ورکود، که البته بیشتر برنوعی عدم صداقت دلالت دارد، دستکاری در مفاهیم ( ...
با سلام: به عنوان مثال نوشته گذشته، بدون هیچ دقتی یکبار می نویسند، ایجاد شغل، ایجاد شاغل ( درست کردن انسان؟! ) هنوز نمی دانند این مصدر است. اسناد بال ...
باسلام، تنقیح، به معنای اصلاح نیست وبلکه مترادف آن نیز نیست. بلکه اصلاح مکمل تنقیح است. مترادف می تواند جانشین پیراستن ویا. . . باشد. وقتی می گوییم، ...
باسلام، این اصطلاح ویا واژه، در خصوص اصلاح ویا پیراستن مواد و کلا قوانینی که در حوزه اختیارات مجلس است، بنابر شرایط روز بکارگرفته و بر آن دلالت دارد ...
باسلام؛ استعاره از یک امر محال وصعب، البته غیرممکن درشرایط خاص. ماه، تنها قمر سیاره زمین، دارای نوعی گردش درمدارزمین وخورشیداست که تاکنون روی تاریک آ ...
باسلام:پیشنهاد کلی بنده این است که پیشنهاددهندگان، فارغ از ذهنیات قبلی، بارعایت اصول دستور زبان فارسی ونیز مباحث پایه ای درهم تنیدگی وبرهم نهی در مفا ...
براستمرار یک رخداد درگذشته دلالت دارد. ماضی بعید استمراری
ت:پیشونددلالت بریک ( ایستایی - تک عنصر - غیرقابل تقسیم بدون عوض شدن ماهیت یک تکرارخاص ) و:ضمیر متصل ر:ضمیر ربطی ، دلالت برآمادگی یا ایجاد زمینه برای ...
تصاعد حالتی از گذرتکرارشونده است.