پیشنهادهای پویا بنایی (٤٣)
( به فرانسوی: La Haye ) لاهه، ( به هلندی: Den Haag ) دن هاخ. لاهه سومین شهر بزرگ هلند و مرکز استان هلند جنوبی است که در غرب کشور و در ساحل دریای شما ...
شینیون ( به فرانسوی: chignon ) یکی از مدل های رایج آرایش مو است. در حالت کلی به جمع کردن مو با سنجاق در پشت سر شینیون می گویند.
ابرهای کومه ای، پنبه ای، توده ای، کلمی. گونه ای از ابرهای سفید و بزرگ و متراکم که عمدتاً به صورت عمودی توسعه می یابند و اغلب باران زا نیستند.
( در گویش کاشانی ) به رسوب سفیدرنگ ته سماور یا کتری گویند.
بفر، وفر، برف
( به انگلیسی: Harpsichord ) ، از سازهای کلاویه دار شبیه پیانو این ساز نزد موسیقی دانان دوره ی رنسانس و باروک محبوبیت زیادی داشته و یکی از مهم ترین س ...
نوعی نان نازک مکزیکی شبیه نان لواش، پخته شده از آرد ذرت.
( به انگلیسی: Serendipity ) ، اتفاق های خوب و خوشایندی که غیرمنتظره برای انسان رخ می دهد. همچنین نام شخصیتی خیالی در کارتون جزیره ی ناشناخته که در د ...
کوراسائو ( به هلندی: Curacao ) جزیره ای در دریای کارائیب، در کنار سواحل ونزوئلا. این جزیره تحت حاکمیت پادشاهی هلند است و پایتخت آن شهر ( ویلم ستاد ) ...
نام مادر کوزت در رمان بینوایان اثر ویکتور هوگو
آغا بیگم ( ترکی ) ، نامی قدیمی برای زنان. به معنی بانو، خاتون، بی بی، خانم. آغا، کلمه ی احترام برای زنان و خواجه گان و بیگم به معنی خاتون. این نام ...
بیشکِک، پایتخت کشور قرقیزستان است و در مسیر جاده ی ابریشم واقع شده است.
تنور، کوره، فِر. ( در زبان ترکی ) به معنی سنگ است.
اَل در زبان ترکی به معنی دست است.
آیدین در زبان ترکی به معنای روشن است.
در ترکی به معنی دراز است. اوزون برون ( به معنی دماغ دراز، نوعی ماهی )
در زبان ترکی به معنی ( نام ) ، ( اسم ) است.
( به انگلیسی: Dictionary ) کتاب لغت، فرهنگ، فرهنگ لغت، فرهنگ نامه، قاموس، لغت نامه، واژه نامه.
( فرانسوی: Bain - Marie ) ؛ در آشپزی به گرم کردن و ذوب کردن مواد غذایی روی بخار آب، روش بن ماری گویند. این طریق طبخ، بیشتر برای ذوب کردن شکلات، ورقه ...
دانتل ( به فرانسوی: Dentelle ) پارچه ای است ظریف از نخ کتان یا ابریشم که به صورت مشبک توسط دستگاه یا با دست بافته شده است. برای بافت آن از نخ کتان، ا ...
( به فرانسوی: Etats - Unis ) ، امریکا.
( به فرانسوی: fauteuil ) ، صندلی دسته دار.
( به فرانسوی: Aphte ) ، نوعی زخم کوچک دردناک که در مخاط دهان، لثه و زبان ایجاد می شود.
( به فرانسوی: applique ) ، در هنر خیاطی به جدا کردن تکه های پارچه و وصل کردن آن روی لباس گویند. مانند اپلیکه کردن دانتل و گیپور روی لباس عروس.
( پشتو ) ، به معنی دانشگاه، و در افغانستان کاربرد دارد. مانند پوهنتون کابل ( دانشگاه کابل ) که در سال ۱۳۱۱ هجری خورشیدی تٲسیس شده است.
( پشتو ) ، به معنی دانشجو و در افغانستان کاربرد دارد. پال از فعل پالیدن، به معنای جست وجو می آید. پوهه به معنی علم و دانش است. ترکیب آن معنای شخصی ...
( پشتو ) ، وُلُسوالی یا اولُسوالی یکی از واحدهای تقسیمات کشوری افغانستان است که معادل شهرستان در ایران می باشد. همچنان واژه ای وُلُسوال به حاکم ولسوا ...
آمازیغ، بربر، آزادمرد. بربرها یا آمازیغ ها گروهی قومی و بومی مناطق شمال آفریقا، به ویژه مراکش، الجزایر، تونس و لیبی هستند. بیشتر ایشان سنی مذهب هستن ...
( به اسپانیایی:Granada ) شهر و مرکز استان گرانادای اسپانیا است. این شهر تا سال ۱۴۹۲ در دست مسلمانان اندلس بود و به نام غرناطه شناخته شد.
( فرانسوی: jupe ) ، دامن.
( بیوشیمی؛ به انگلیسی: Agonist ) ماده ای شیمیایی است که در یک سلول با اتصال به گیرنده های آن سلول باعث پاسخ و واکنش آن سلول می شود. آگونیست اغلب تقلی ...
( به انگلیسی: Pharmacodynamics ) فارماکودینامیک مطالعه ی تأثیرات فیزیولوژیک داروها بر بدن و سایر ریز جانداره یا انگل هاست. فارماکوداینامیک به طور خلا ...
( به انگلیسی: Pharmacokinetics ) فارماکوکینتیک جنبه ای از داروشناسی است که به بررسی پارامترهایی چون فراهمی زیستی، کلیرانس، متابولیسم، نیمه ی عمر، حجم ...
( به هلندی: Friesland ) فریسلند یکی از ۱۲ استان هلند است که در شمال این کشور قرار دارد و شهر لیوواردن مرکز آن است. ساکنان فریسلند، فریسی و هلندی هستن ...
( به آلمانی: Schwaebisch ) شوابی نام گروهی از گویش های آلمانیش از شاخه ی آلمانی بالاست. گویشوران آن بیشتر در دو ایالت جنوبی آلمان یعنی بادن - وورتمبر ...
( به آلمانی: Oberdeutsch ) آلمانی بالا یا آلمانی علیا، خانواده ای از گویش های آلمانی است که گویشوران آن در جنوب آلمان، اتریش، سویس و شمال ایتالیا پرا ...
( به آلمانی: Niederdeutsch یا Plattdeutsch ) زبان آلمانی سفلا یا آلمانی پایین یا ساکسونی پایین، نام مجموعه ای از زبان های ژرمنی غربی است که در شمال آ ...
( در فارسی رایج در افغانستان ) سبزیجات. سوپ ترکاری = سوپ سبزیجات.
( در فارسی رایج در افغانستان و در زبان پشتو ) نارگیل
سِرکوب، سرکو، هاون، هاونگ، آسیاب
هونگ، هاون
همزمان، همگام
نقش بازی کردن، رل بازی کردن در یک فیلم یا نمایش