نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
command a room: جلب کردن تمام توجه ها به خاطر کاریز ...
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give credit to: بارک الله گفتن. یا همون باریکلای خ ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
extort money: اخاذی باج گیری
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
riding the high: خوشحال هیجان زده ذوق زده
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stark reality: حقیقت تلخ
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
late night: شب زنده داری
٤ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
summer place: ییلاق
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for crying out loud: ناسلامتی. خیر سرش My father’s on th ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quick thinking: سرعت عمل
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dire shape: تاکید بر اینکه اوضاع چقدر وخیم و وح ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the board: عضو هیئت مدیره رده بالا
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hard to miss: واضح است
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
second thoughts: دو به شک تردید
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
worse case scenario: در بدترین حالت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
save for the fact: به غیر از اینکه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dial for dollars: تماسهای تلفنی ناخوشایند وقتی نمیخو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slim chance: احتمال کم
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
catty: اهانت امیز
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be a sport: جنبه داشته باش
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
know one's way around: خبره بودن در کاری عامیانه تر: فلان ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
caused: مسبب
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
procrastinating: یللی تللی
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
armchair detective: کارآگاه پشت میزنشین کسی که شخصا به ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
worse case scenario: در بدترین حالت
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i see: صحیح!
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fray: مهلکه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hopes are dashed: مایوس شدن
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come now: ادا درنیار
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a mere wisp of a thing: انگشت کوچک چیزی نبودن ناچیز به چشم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
allegedly: گویا
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
than i care to admit: یه چیزی رو بدونی، ولی گفتنش برات سخ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lowest of the low: آدم های بی اخلاق و ولنگار لاابالی ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cover for: جای کسی را پر کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you'll be the judge of that: خودت میدونی!
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
place card: کارت اسامی که تعیین میکند چه کسی کج ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
violate the law: قانون را زیر پا گذاشتن/ نقض قوانین
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
left out: تک و تنها
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
standpoint: از لحاظ چیزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fine by us: ما مشکلی باهاش نداریم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pry away: به سختی جدا کردن کسی از چیزی. مثه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sliver of hope: کورسوی امید
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get laid off: اخراج شدن معنی نمیده. اخراج شدن یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
liquidating: اضمحلال
٥ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stay clear of: از چشم کسی دور ماندن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
move along: راه بیفت
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
taking over: تصاحب کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spy: زیر نظر گرفتن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bummed: تو ذوق خوردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rowdy: سلیطه
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fell back: عقب نشینی کردن. کوتاه آمدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
frantic: دلواپس
٥ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crisscross: مشبک
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gasp: به شماره افتادن نفس
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dear me: ای وای من
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crying jag: هق هق کردن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
we're done for: کارمون تمومه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
meet one's match: لنگه ی هم بودن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
double crossed: نارو زدن/خوردن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unflaggingly: به طور خستگی ناپذیر / تسلیم نشدنی/پ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
parentless: یتیم بی پدر و مادر بی کس و کار
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
can't wait: دل تو دلم نیست
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thrall: عبد و عبید غلام حلقه به گوش
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
foolproof: ردخور نداره
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what in the world: دیگه چی. . .
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
toilet water: عطر یا ادکلن رقیق
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
firescreen: محافظ شومینه یا بخاری
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
recite a poem: از حفظ خواندن شعر
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
riding the high: خوشحال هیجان زده ذوق زده
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slim chance: احتمال کم
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
consider: سبک سنگین کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
harbor: حاوی چیزی بودن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
acquiesce: کوتاه آمدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dire shape: تاکید بر اینکه اوضاع چقدر وخیم و وح ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pluck: قاپیدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bits and pieces: جسته گریخته
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
merrymaker: مجلس گرم کن. مهمان باحال و شلوغکار
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
watch oneself: حرف دهنت رو بفهم بدون چی میگی حواست ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
than i care to admit: یه چیزی رو بدونی، ولی گفتنش برات سخ ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sliver of hope: کورسوی امید
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lowest of the low: آدم های بی اخلاق و ولنگار لاابالی ب ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
summer place: ییلاق
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hell to pay: قیامت به راه انداختن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
live through: تاب آوردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
upright: سر پا
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fine looking: آدم موجه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
parentless: یتیم بی پدر و مادر بی کس و کار
٨ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
broadcast journalist: گوینده خبر
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
speak up: به حرف آمدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold down: تحت فشار قرار دادن یا مهار کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ordinarily: در حالت عادی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
done: حله. بفرما
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blotter: زیر دستی رومیزی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lanky: نی قلیون
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pry away: به سختی جدا کردن کسی از چیزی. مثه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

تکمیل درباره من

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
close call: قسر در رفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
obvious: مثل آب زلال. قابل درک
٨ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
de robe: دراوردن لباس لخت شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smize: با چشم خندیدن عشوه آمدن با چشم چشم ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
with no rhyme or reason: بی هیچ دلیل و منطقی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
carried out: پیاده سازی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rushed into: با عجله رفتن. شتابان
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
serve a cause: مشارکت کردن. ترویج دادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swat away: دست کشیدن. بیخیال شدن. فراموش کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ignorance: نابلدی ناشی گری
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a mere wisp of a thing: انگشت کوچک چیزی نبودن ناچیز به چشم ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٩ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
procrastinating: یللی تللی
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
all consuming: جانگداز. رنج آور. جان فرسا
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for all i know: چه بسا. به احتمال زیاد
٩ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٩ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
frantic: دلواپس
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come now: ادا درنیار
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with no rhyme or reason: بی هیچ دلیل و منطقی
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smize: با چشم خندیدن عشوه آمدن با چشم چشم ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
de robe: دراوردن لباس لخت شدن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
summer place: ییلاق
١٠ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
toilet water: عطر یا ادکلن رقیق
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
firescreen: محافظ شومینه یا بخاری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
recite a poem: از حفظ خواندن شعر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unflaggingly: به طور خستگی ناپذیر / تسلیم نشدنی/پ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
place card: کارت اسامی که تعیین میکند چه کسی کج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
watch oneself: حرف دهنت رو بفهم بدون چی میگی حواست ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
serve a cause: مشارکت کردن. ترویج دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
broadcast journalist: گوینده خبر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش