پیشنهاد‌های آرش کیانی (٥,٥٧٧)

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی واژه ی گذاشته از ریشه ی واژه ی گذاشت و ه فارسی هست خود این واژه ی گذاشت از ریشه ی واژه ی گذاشتن فار ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی واژه ی گذاشتگی از ریشه ی دو واژه ی گذاشتن و ی فارسی هست زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�ت ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی واژه ی گذاشتگی از ریشه ی دو واژه ی گذاشت و گی فارسی هست خود این واژه ی گذاشت از ریشه ی واژه ی گذاشت ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی واژه ی گذاشت از ریشه ی واژه ی گذاشتن فارسی هست زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذا ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی واژه ی شوید از ریشه ی واژه ی شوی و د فارسی هست. زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذ ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی واژه ی خانم از ریشه ی واژه ی خان و م فارسی هست زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذا ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش� ...

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی چشم کرد از ریشه ی واژه ی چشم کردن فارسی هست

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی چشم کردگی از ریشه ی واژه ی چشم کردن فارسی هست

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی چشم کرده از ریشه ی واژه ی چشم کردن فارسی هست

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه ی باغچه از ریشه ی دو واژه ی باغ و چه فارسی درست شده است صورت فارسی میان ...

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید صورت فارسی میانه واژه، همان باغ و صورت فارسی باستان آن باگَ بوده است به معنی بخش یا تقسیم یا قطعه زمین زیر کشت. ...

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید صورت فارسی میانه واژه، همان باغ و صورت فارسی باستان آن باگَ بوده است به معنی بخش یا تقسیم یا قطعه زمین زیر کشت. م ...

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه ی ستری از ریشه ی واژه ی ستر و ه فارسی هست واژه بستر. [ ب ِ / ب َ ت َ ] ( اِ ) پهلوی ، ویسترک . �تاوادیا 16 ...

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه ی ستری از ریشه ی واژه ی ستر و ی فارسی هست واژه بستر. [ ب ِ / ب َ ت َ ] ( اِ ) پهلوی ، ویسترک . �تاوادیا 16 ...

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه بستر. [ ب ِ / ب َ ت َ ] ( اِ ) پهلوی ، ویسترک . �تاوادیا 166:2�همریشه گستر. �اسفا 1:2 ص 171�. جامه خواب گستر ...

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان ت ...

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه ی بزم از ریشه ی واژه ی بزماورد فارسی هست زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین ...

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان ت ...

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان ت ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی درتمام واژه نامه های این واژه فارسی هست

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی واژه ی که در تمام واژه نامه فارسی هست

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی واژه ی راد در تمام واژه نامه های فارسی یاد شده است

واژه وسیله معادل ابجد 111 تعداد حروف 5 تلفظ vasile نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [عربی: وسیلَة، جمع: وَسائِل] ‹وسیلت› مختصات ( وَ لِ ) [ ع . وسیلة ] ...

واژه وسایل معادل ابجد 107 تعداد حروف 5 تلفظ vasāyel نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [عربی: وسائل، جمعِ وَسیلَة] ‹وسائل› مختصات ( وَ یِ ) [ ع . ] آواشن ...

واژه انتحار معادل ابجد 660 تعداد حروف 6 تلفظ 'entehār نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی] مختصات ( اِ تِ ) [ ع . ] ( مص ل . ) آواشناسی 'enteh ...