نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have the luxury of: مزیت امتیاز امکان و فرصت انجام کاری ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get someone back: تلافی کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
freeze tag: نوعی بازی که در آن شخصی به نام it ب ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shit money: دو معنی دارد یکی پولی که از راه غیر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dead giveaway: نشانه آشکار
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
word on the street: حرفی که بر سر زبان ها افتاده/نقل مح ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rehear: 1 - ( در دادگاه ) دوباره بررسی کردن ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pry open: به سختی باز کردن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it feels wrong to someone: به نظر نادرست است مثال I don't know ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

تایید موبایل و ایمیل

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
domestic help: مستخدمی ( کارگر ) خانه که کارهای خا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you betcha: معلومه /البته
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you name it: انتخاب با خودت هرچی که تو بگی: What ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
worth a fortune: ارزش یا قیمت بالایی داشتن ( قیمت هن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
work one's tail off: به سختی کار کردن - جون کندن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
word on the street: حرفی که بر سر زبان ها افتاده/نقل مح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dead giveaway: نشانه آشکار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dead giveaway: نشانه آشکار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
outie: 1 - فرد بی خانمان 2 - ناف بیرون زده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go over everything: همه چیز را به یاد اوردن ( مرور کردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
california dream: "رویای شروع خوب دوباره . . . رویای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
california dream: "رویای شروع خوب دوباره . . . رویای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tear someone apart: کسی را عمیقا ناراحت کردن "stop cry ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tear someone apart: کسی را عمیقا ناراحت کردن "stop cry ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a run for it: پا به فرار گذاشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blood work: ازمایش خون
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blood work: ازمایش خون
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
running the show: در کاری اختیار داری کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
around the block: داشتن تجربه زیادی از چیزی ، به ویژه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
around the block: داشتن تجربه زیادی از چیزی ، به ویژه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
standardized test: آزمون آزمایشی ( مشابه سازی شده و می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dance around: طفره رفتن از گفتن موضوعی و روبرو نش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get around the problem: پیروز شدن بر مسأله
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get around the problem: پیروز شدن بر مسأله
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
juicy stuff: تحریک آمیز و جالب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get one’s act together: خود را جمع و جور کردن برای انجام کا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slow to a crawl: بیش از حد کند شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slow to a crawl: بیش از حد کند شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run out of juice: شارژ باتری تمام شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blech: برای ابراز انزجار و تهوع استفاده می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blech: برای ابراز انزجار و تهوع استفاده می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rub in somebody’s face: به رخ کشیدن - پز دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rub in somebody’s face: به رخ کشیدن - پز دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have heart set on: دل خوش کردن - چیزی را بیش از حد خوا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have heart set on: دل خوش کردن - چیزی را بیش از حد خوا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stomach in knots: دلشوره دل آشوب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stomach in knots: دلشوره دل آشوب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
effective today: از امروز ( اجرا میشود )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dag nab it: اصطلاح امریکایی مشابه حس خدا لعنت ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let one’s guard down: پایین آمدن محافظت و هوشیاری فرد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
let one’s guard down: پایین آمدن محافظت و هوشیاری فرد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for the heck of it: بدون دلیل خاص - به خاطر جنبه فان و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for the heck of it: بدون دلیل خاص - به خاطر جنبه فان و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lay it on: Lay it on me to let them help you w ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
load up o something: خریدن یا جمع کردن مقدار زیادی از چی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
load up o something: خریدن یا جمع کردن مقدار زیادی از چی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be on one’s heels: درست پشت سر کسی بودن کسی را تعقیب ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have it in the bag: در اصطلاح به معنای از موفقیت خود مط ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have it in the bag: در اصطلاح به معنای از موفقیت خود مط ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pay someone back: پس دادن پول انتقام گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
effective immediately: بی درنگ - بی وقفه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
backup friend: شخصی که وقتی دوستان واقعی او غایب ه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep straight: تمایز دو چیز از هم These two bottle ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep straight: تمایز دو چیز از هم These two bottle ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
catch heat from: مورد هدف عصبانیت کسی قرار گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
intercept: با محمد موافقم بارها ترجمه رو از آک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wet willie: یک نوع شوخی که انگشت خود را خیس کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
juvenile hall: کانون اصلاح و تربیت ( نوجوانان )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cuckoo sign: نشانه ای برای بیان دیوانگی کسی با چ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
freeze tag: نوعی بازی که در آن شخصی به نام it ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
twister: نوعی بازی با دایره های رنگی و یک گر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sour mood: کج خلق و ترشرو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make the right call: تصمیم خوبی گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pry apart: به سختی جدا کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pry open: به سختی باز کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ordinary joe: واژه ای مورد استفاده در امریکای شما ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cocktail napkins: دستمال کوچکی که وقتی نوشیدنی سرو می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
all the world and his wife: هر کس که فکرش را بکنی، همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a brush with: با کسی یا چیزی برخورد و رویارویی ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bought it: باور کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bought it: باور کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crawl out of the woodwork: از در و دیوار بیرون ریختن - از اختف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a stink: ، به صورت جمعی اعتراض کردن، نارضایت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
create a stink: به صورت جمعی اعتراض کردن , نارضایتی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kick up a stink: به صورت جمعی اعتراض کردن, نارضایتی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a black mark against: سابقه بد داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blackened someone’s name: اعتبار کسی را خراب کردن - آبروی کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look green around the gill: مریض و رنگ پریده به نظر رسیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
somebody’s bread is buttered on both sides: از دو طرف سود بردن که اغلب از نظر م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rain in buckets: شرشر باران باریدن Rain cats and dog ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
crack the whip: حسابی کار کشیدن - به سخت کار کردن و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crack the whip: حسابی کار کشیدن - به سخت کار کردن و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scream blue murder: الم شنگه به راه انداختن - با داد و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
never darken one’s door again: دیگه سایه ات هم دیده نشه - دیگه نمی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dip into a pocket: دست تو جیب کردن - پول خرج کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
someone’s speed: متناسب با مهارت و توانایی های یک شخ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get down to brass tacks: به اصل موضوع پرداختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drag someone’s name through the mud: کسی را بدنام کردن، اعتبار کسی را خر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get someone back: تلافی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
paint somebody in a good light: کسی یا چیزی را خوب جلوه دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
work hand in glove: همکاری کردن - دست دو نفر در یک کاسه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
when in rome do as the ramans do: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
go through the mill: دوران سختی را پشت سر گذاشتن - سختی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
turn a deaf ear to: نشنیده گرفتن - گوش شنوا نداشتن - بی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
junk up: از بین بردن - بی ارزش کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beanbag toss: یک بازی که در آن بازیکنان به نوبت ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dunk tank: تانک دانک که به عنوان دستگاه غواصی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wet weekend: کسل و نا امید کننده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
suck it and see: چیزی را برای شناختن ( از هر لحاظ ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rough ride: سختی و دشواری خصوصا همراه ساختار be ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in top gear: به طور سریع و کارآمد کار کردن The c ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kid friendly: کودک پسند و مطابق میل کودک
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
raspberry sound: صدای زبان در اوردن ( خصوصا کودکانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
strick it rich: ناگهانی و سریع پولدار شدن و یک شبه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
park oneself: برای مدت طولانی ( بیشتر به منظور اس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sliding downhill: ( حرکت به سمت ) بدتر شدن شرایط=dete ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش