پریسا خضریان - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stealthy: سرّی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blame: To be blame سزاوار سرزنش بودن ، تقص ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

belong: Belong to : to show ownership or po ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

horse: I could eat a horse به معنای خیلی خ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put sth away: Put sth where you usually keep it, ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the name of the game: مهم ترین و اساسی ترین نکته در هر مو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flash through someones mind: فکری تو ذهن آدم جرقه زدن ⚡

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come up: Come up with solution to suggest o ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scarf down: US, informal : to eat ( something ) ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scarf down: US, informal : to eat ( something ) ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appreciation: recognition and enjoyment of the go ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

helicam: Helicam is a remote - controlled mi ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cold: make one's blood run cold به این مع ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carry the day: Win the approval of the majority مو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

through and through: به طور ۱۰۰ درصدی 👌

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peristalsis: انقباض موجی شکل دیواره های روده که ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

euphorically: با رضایت مندی ، با شادمانی ( بسیار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cut out: فرض کنید یک کاغذ دارید ، وسط یا هرج ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peck: peck somebody on the cheek/forehead ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as good as gold: If you say that a child/pet is bein ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hero: : Hero to zero a situation in which ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interweaving: to twist together or combine two or ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mild: Not spicy. It doesn't have a strong ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

speech: Speech bubble a round shape next to ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nose: Have someone's nose in a book : To ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poignant: causing or having a very sharp feel ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bow: Bow to sth /sb to agree to do what ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chug: لاجرعه سرکشیدن ( آب یا هرمایعات دیگ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plow into: If a vehicle plows into something o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plow into: If a vehicle plows into something o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

name: To name someone after someone : to ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phase: Go through a phase: a period of str ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to be into something: If you're into something, it means ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

free falling: سقوطِ آزاد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the end: At the end of the day, we go to bed ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the beginning: In the beginning Means that someth ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the end: At the end of the day, we go to bed ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put through: Put someone through something: To c ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pass: Pass the river: ( idiomatic, euphe ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frowned: to bring your eyebrows together so ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lady's finger: Cambridge dictionary : the long sti ...

١١ ماه پیش

مدال‌های پریسا خضریان