تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤١

fear , awe, dread, horror, dismay, fray, misgiving, awful

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

فلان و فلان و فلان . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

when you want change the subject ; can use from this sentence

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

توجه کن, فرار, صالح, دماغ, خلاق, مدرن, شاد, خوش شانس, سخاوتمندانه, دوست دختر, فعال, جدی معنی میده که تو موقعیت های مختلف معنای مختلف داره

پیشنهاد
٤٢

turn somebody down

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

No way

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

باد های موسمی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

از بین بردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

به معنی " بفرمایید " هست که اگه بخوایم توی غذا خوری ها ( . . . ) به کار ببریم ( مثلا برای دادن نوشیدنی به مشتری ) در جاهایی به کار می بریم که صندلی ب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

سیستم عصبی مرکزی با اجزای مغز و نخاع ( که کنترل فعالیت های اداری و غیر ارادی بدن را به عهده دارد همچنین پیام های محیطی را دریافت کرده و پاسخ می ده ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

به معنی پرسه زدن در اینترنت بدون هدف خاص مثلا جستجو های الکی و . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

در مغرب زمین از قرون وسطی ایران در زبان فرانسوی "پرس" نامیده شده است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

از بین رفته ؛ نابود شده چیزی که دیگه امیدی بهش نیست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

همراه در مهمونی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤١

هنگامی که شخص از تصور چیزی لذت می بره از این کلمه استفاده می کنه و اکثرا برای نشون دادن احساسات نسبت به شی ( . . . ) هستش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

آرام نواختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

علوم گرایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

تلفظ صحیح بیت کوین هست . خیلیا بیت کویین تلفظ می کنن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

has one person or thing doing some thing example : john kicked the ball "kicked" is an active verb compare with passive