پیشنهادهای ... (١٩)
has one person or thing doing some thing example : john kicked the ball "kicked" is an active verb compare with passive
تلفظ صحیح بیت کوین هست . خیلیا بیت کویین تلفظ می کنن
علوم گرایی
آرام نواختن
هنگامی که شخص از تصور چیزی لذت می بره از این کلمه استفاده می کنه و اکثرا برای نشون دادن احساسات نسبت به شی ( . . . ) هستش
همراه در مهمونی
از بین رفته ؛ نابود شده چیزی که دیگه امیدی بهش نیست
در مغرب زمین از قرون وسطی ایران در زبان فرانسوی "پرس" نامیده شده است
به معنی پرسه زدن در اینترنت بدون هدف خاص مثلا جستجو های الکی و . . .
سیستم عصبی مرکزی با اجزای مغز و نخاع ( که کنترل فعالیت های اداری و غیر ارادی بدن را به عهده دارد همچنین پیام های محیطی را دریافت کرده و پاسخ می ده ...
به معنی " بفرمایید " هست که اگه بخوایم توی غذا خوری ها ( . . . ) به کار ببریم ( مثلا برای دادن نوشیدنی به مشتری ) در جاهایی به کار می بریم که صندلی ب ...
از بین بردن
باد های موسمی
No way
turn somebody down
توجه کن, فرار, صالح, دماغ, خلاق, مدرن, شاد, خوش شانس, سخاوتمندانه, دوست دختر, فعال, جدی معنی میده که تو موقعیت های مختلف معنای مختلف داره
when you want change the subject ; can use from this sentence
فلان و فلان و فلان . . .
fear , awe, dread, horror, dismay, fray, misgiving, awful