امید حسینی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how do you stay in shape: چطور اندامت رو حفظ میکنی؟ چطور خوش ...

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's probably: شایدم اینطور باشه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

but not her: اما نه برای او

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

checker: بازی دوز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a right: بپیچ به راست

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forts along the way: قلعه های در امتداد راه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forts along the way: قلعه های در امتداد راه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the first right: اولین تقاطع دست راست

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take the first right: اولین تقاطع دست راست

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

just keep going: فقط مستقیم برو

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

just keep going: فقط مستقیم برو

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the corner: در تقاطع

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's a great idea: یک ایده عالی است

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

that's a great idea: یک ایده عالی است

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wondercon: همایش بزرگی در کالیفرنیا که در آنجا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rather than: بیش از

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not noticeable: با احتیاط

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

not noticeable: با احتیاط

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

warn of: هشدار دادن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

warn of: هشدار دادن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

she takes after my dad: او به بابا رفته، او شبیه بابام هست

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

she takes after my dad: او به بابا رفته، او شبیه بابام هست

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spring break: تعطیلات بهار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spring break: تعطیلات بهار

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stick up on top: موهای سیخ رو به بالا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high heels are dated: کفش های پاشنه بلند در حال از مدتی ا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوانندگان دی جی: Disc jokey

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

looking forward: چشم انتظار

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

manner adverbs: قیود رفتاری ( ویژگی های انسانی )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manner adverbs: قیود رفتاری ( ویژگی های انسانی )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fed up: بدبخت یا تیره روز

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

happiest memories: شیرین ترین خاطرات

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a can of tomatoes: یک صندوق گوجه فرنگی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'd love: مشتاقم

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

work in: مشکلات را از میان برداشتن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social reason: خرد جمعی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abstract: خیال پردازانه

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های امید حسینی