آرمان بدیعی - جزئیات مدال‌ها

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

جدید ١ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appraise: ۱. ارزیابی کردن. ارزشیابی کردن. قیم ...

جدید ١٩ ساعت پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ روز پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٣ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

article writing: مقاله نویسی مثال: Had you the peop ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manipulate: 1. ماهرانه بکار بردن. با مهارت کنتر ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

manna: من ، ( غذای معجزه آسایی که خداوند ا ...

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transformative: متحول کننده. تحول آفرین مثال: Servi ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

elegist: نوحه سرا مثال: The following is the ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

not surprisingly: جای تعجب نیست. جای شگفتی نیست. مثا ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

representation: 1. بازنمایی. بازنمود 2. تصویرگری 3. ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

indiscipline: بی انضباطی ، بی نظمی n. disorder م ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inconstant: دمدمی . متلون. بی ثبات ، بی وفا متر ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glean: ۱. خوشه چینی کردن ۲. ذره ذره جمع کر ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hori: حوری بهشتی n. beautiful young virg ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dash: 1. یورش. هجوم 2. شتاب. عجله 3. ( صد ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

underscore: ۱. تاکید کردن. مورد تاکید قرار دادن ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hilly: adj. having many hills; steep, elev ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

herbage: 1. رستنی 2. علف مثال: These herbage ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

premises: 1. ساختمان . محوطه ی ساختمان 2. ( ح ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

headmistress: female principal of a school مثال: ...

٢ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

southerner: مثال: The underlying reality was th ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

goanna: شکل محاوره ای going to است. که معنا ...

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dismantle: ۱. ( ماشین. موتور و غیره ) باز کردن ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seasoned: ۱. با تجربه. کارکشته. کهنه کار ۲. ا ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exotic: 1. غیر بومی. خارجی 2. غریب. ناآشنا. ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frantic: ۱. سراسیمه. مضطرب. هراسان ۲. دیوانه ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

open sea: مثال: Iran has a long coastline wit ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fare: 1. ( اتوبوس. تاکسی و غیره ) کرایه 2 ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fluoride: مثال: does this toothpaste have flu ...

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forthcoming: ۱. {کتاب و غیره} در دست انتشار. زیر ...

٤ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

integrity: 1. درستی. صداقت 2. استحکام شخصیت. ت ...

٤ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kilogram: مثال: my weight is 98 kilogram. وز ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

master of the pious: مولی المتّقین مثال: Master of the ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

discouragement: ناامیدی مثال: There are those who d ...

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heartbroken: دلشکسته مثال: When we face a downtu ...

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

excepting: بجز . جز. مگر. به استثنای. به غیر ا ...

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

everyplace: همه جا. هر جایی مثال: you can stay ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elaborate: 1. دقیق. استادانه. ماهرانه 2. پیچید ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

islamic propagation organization artistic field: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی مث ...

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

islamic propagation organization: سازمان تبلیغات اسلامی مثال: Governm ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ministry of culture and islamic guidance: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مثال: Go ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the wink of an eye: در یک چشم بر هم زدن. خیلی سریع مثال ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

repertoire: ۱. مجموعه اثار ۲. گنجیه. خزانه. منب ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be worthy: مثال: He was worthy of win. او لای ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counter to: مقابله کردن با. مخالفت کردن با مثال ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

for: 1. برای 2. به منظور. به خاطرِ . به ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

megaphone: بلندگوی دستی مثال: Your phone is n ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distill: ۱. تقطیر کردن. از راه تقطیر بدست او ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dump: 1. محل تخلیه زباله. زباله دانی 2. ک ...

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impending: نزدیک. قریب الوقوع. در راه مثال: hi ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put someone to death: کشتن، دستور کشتن دادن، اعدام کردن م ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

debar: 1. محروم کردن 2. از ورود کسی ممانعت ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frilly: 1. والان دار. چین دار 2. ( سبک ) مص ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beyond compare: مثال: Her beauty is beyond compare. ...

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

justify: 1. توجیه کردن . موجه جلوه دادن 2. د ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bridal: ( مربوط به ) عروس یا عروسی مثال: a ...

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

charter: ۱. فرمان. حکم ۲. منشور ۳. مجوز. پرو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shallow thinking: {آدم و شخص} سطحی مثال: This is con ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bottom line: ۱. نتیجه. ماحصل. پیامد ۲. عامل مهم. ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inside out: ۱. پشت و رو. وارونه ۲. کاملا، تمام ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national front movement: نهضت جبهه ملی مثال: I encourage yo ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coup detat: کودتا مثال: he was overthrown in an ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

freedom lover: آزادی خواه. دوستدار آزادی مثال: SA ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

us spy den: لانه جاسوسی آمریکا مثال: There is n ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national day of fighting global arrogance: روز ملی مبارزه با استکبار جهانی مثا ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reading desk: میز مطالعه مثال: I put your mobile ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unbelieving: مثال: In this battle, the unbelievi ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eskimo: ۱. اسکیمو ۲. زبان اسکیمویی ۳. اسکیم ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

report like: گزارش مانند. گزارش گونه مثال: The s ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

halal: ۱. گوشت ذبح اسلامی ۲. ( مربوط به ) ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

haunt: 1. زیاد رفت و آمد کردن . ( جایی را ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vice president for science and technology: مثال: I again believe the Vice Pres ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pastille: ۱. قرص گلودرد. قرص مکیدنی ۲. بخور ۳ ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fed up: ۱. خسته. بیزار. سیر ۲. دمغ، بی دل و ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

avenger: انتقام گیرنده. تلافی کننده مثال: a ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national elites foundation: بنیاد ملی نخبگان مثال: The establis ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emulate: ۱. {کسی را} سرمشق قرار دادن. پیروی ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vice presidency: معاونت ریاست جمهوری مثال: The Vice ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

مدال‌های آرمان بدیعی