دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٧٦,١٨١
رتبه در دیکشنری
٦٦
لایک
٥,٥٥٠
دیسلایک
٤٩٠
جدیدترین پیشنهادها
٣ روز پیش
٠
محل کار. محیط کار مثال: Five years of productivity growth in the workplace. پنج سال رشد بهره وری در محیط کار
٣ روز پیش
٠
۱. قدرت تولید ۲. ( اقتصاد ) بهره وری مثال: Five years of productivity growth in the workplace. پنج سال رشد قدرت تولید در محل کار پنج سال رشد بهره ور ...
٣ روز پیش
٠
با قاطعیت مثال: "So be steadfast. " Stand firmly, resolutely, and hopefully. پس ثابت قدم باش. محکم، با قاطعیت و امیدوارانه بیاست.
٣ روز پیش
٠
برزخ {عالمی است بین عالم دنیا و قیامت که انسانها بعد از مرگ در آن عالم زندگی می کنند. در برزخ ارواح با بدنهای مثالی خود زندگی می کنند. اگر فرد مومن ب ...
٣ روز پیش
٠
مضاعف. فزاینده مثال: This year, Nowruz and the start of the New Year carry a heightened spiritual feeling due to them falling in these blessed days a ...
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.