دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٩٦,١٩٢
رتبه در دیکشنری
٥٤
لایک
٧,٤٥١
دیسلایک
٦٢٧
جدیدترین پیشنهادها
١٢ ساعت پیش
٠
سیاست گذاری مثال: Many of the decision - making and policy - shaping bodies are working together. بسیاری از نهادهای تصمیم گیری و سیاست گذاری دارند ب ...
١٢ ساعت پیش
٠
کوچک سازی مثال: Regarding the few points that the President mentioned, one is the issue of downsizing the body of the government راجع به چند نکته ای ...
١٤ ساعت پیش
٠
میانی مثال: Following up on matters must exist among mid - level managers. پیگیری کردن مسائل باید در بین مدیران میانی وجود داشته باشد.
١ روز پیش
٠
زیرساختی مثال: Some tasks are urgent; others are foundational. بعضی از کارها فوری هستند و بعضی دیگر زیرساختی.
١ روز پیش
٠
غیر ضروری. زائد مثال: If we act on this recommendation — and if we refrain from redundant efforts, idleness, underperformance, or getting distracted ...
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.