نورا - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poop: مدفوع کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spiral: به قهقرا رفتن بدتر شدن یا از کنترل ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ruffle: برای مو هم به کار میره حالتی که روی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mess: از لحاظ احساسی یا هیجانی در وضعیت ب ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quilt: روانداز ( چهل تکه )

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

industry: صنف

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hence: به همین دلیل است که. . . . است/وجود ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quickening: زندگی بخشیدن - زنده کردن چیزی یا کس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epic: پرماجرا هم معنی میده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

multinational force: نیروهای چند ملیتی

١١ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dodge a bullet: از بیخ گوش گذشتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the flip side: از جهت دیگه | جنبه معکوس قضیه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pivot: تغییر دادن نظر، تصمیم و . . . به طو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cold open: بخشی که قبل از بخش اصلی برنامه و تی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

head space: وضعیت ذهنی| آمادگی ذهنی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rejection is protection: اگه چیزی از زندگیت بیرون رفت ( اگه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

film business: صنعت فیلم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that is the key: کلیدش همینه| راه حلش اینه|نکته مهم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

better put together: خوب درکنار هم قرار گرفته|خوب تشکیل ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grasp the idea: فهم یک ایده یا مفهوم

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plonk: در بریتانیایی plonk و در آمریکاییpl ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yabba dabba doo: کلامی برای ابراز سرخوشی، هیجان و شا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

quickening: زندگی بخشیدن - زنده کردن چیزی یا کس ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

us and them: بیان کننده تفرقه یا جدایی بین افراد ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pleased with oneself: بخاطر کاری که انجام داده بیش از حد ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tick along: پیش رفتن| پیشرفت کردن|

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

impossible situation: موقعیت بسیار دشوار|موقعیتی که مواجه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clear: بعضی جاها به معنی اطمینان داشتن و م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

and: آنوقت| درحالیکه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go down the tubes: کاملا از بین رفتن| تباه شدن| هدر رف ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trot off: سریعا جایی را ترک کردن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kyūdō: نوعی هنر رزمی تیراندازی با کمان ژاپ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catapult someone to fame: ناگهان مشهور شدن| به شهرت دست یافتن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beckoning cat: گربه پیشواز

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

patron of business: مشتریان ثابت یا قدیم یک کسب و کار

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sencha tea: نوعی چای سبز ژاپنی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recorrect: تصحیح دوباره| اصلاح دوباره| بازتصحی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make money out of: از چیزی درآمد کسب کردن| پول درآوردن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stand on the shoulders of: عبارت کنایی به معنای دستیابی به پیش ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stand on someone's shoulders: یعنی بخاطر اکتشافات و پیشرفتهایی که ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bladesmith: شمشیرساز

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deal cards: در بازی های کارتی به معنای پخش کارت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by way of contrast: در مقام قیاس به عنوان مقایسه درباب ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put down on paper: روی کاغذ آوردن ( افکار ) روی کاغذ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a foot in the door of: پای کسی به جایی باز شدن ( به یک حرف ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hard going: چیزی که انجامش سخت باشه و زحمت زیاد ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be found: درجایی: قرار داشتن، وجود داشتن، حاض ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to someone's surprise: برخلاف انتظار کسی در کمال تعجب

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be believed to be: برای نشان دادن این که افراد زیادی ع ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

backside: باسن!

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

final stretch: به معنای قسمت پایانی مسیر مسابقه اس ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

raise spirits: make someone happier کسی را شادتر ک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shintoist: پیرو آیین شینتو

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clipped voice: با لحنی سریع و رسمی ( غیر دوستانه ) ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coil around: دور چیزی پیچیدن دور چیزی حلقه زدن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my heart melted: دلم ( براش ) رفت

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get nails done: رسیدگی به ناخن ها ( رفتن به آرایشگ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pump one's stomach: تخلیه معده ( با استفاده از پمپ ) ش ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

baby bubble: اصطلاحی که برای دوره ای به کار میره ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

and: دوستان همینجوری الکی دیس لایک ندید. ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all business: خیلی جدی بودن روی کاری که درحال انج ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

legal minefield: تله های قانونی/حقوقی زیر و بم های ق ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nightly news: اخبار شبانه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stick thin: خیلی لاغر نی قلیونی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

high gear: فعالیت شدید عملکرد بالا

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

miss thing: زن مغرور و پر افاده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pug life: یک نوع سبک زندگی بیدغدغه که مشخصه ی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

civilian clothes: لباس غیر نظامی لباس معمولی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you’re doing great: کارت عالیه/حرف نداره

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stomach the idea: پذیرفتن یک فکر یا ایده ( ناخوشایند ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

file into: با صف وارد جایی شدن در یک خط حرکت ک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at one's wits’ end: موقعیتی که در آن فرد آسفته و سردرگم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get one's life back: به زندگی عادی برگشتن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not feel like oneself: To not feel physically or mentally ...

١١ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

مدال‌های نورا