پیشنهاد‌های نیلوفر نیک کار (٥١٥)

تنگ کردن عرصه/ سخت کردن عرصه

ضد سگ/ مخالف با سگ

گربه نژاد تاکسیدو ( گربه های مشکی - سفید کوچولو )

شهر فلیکستو ( شهری در انگلستان )

بانو گایا ( قدیمی ترین اسطوره ی یونانی که الهه ی زمین میباشد )

شروع کردن کاری مانند غذا خوردن یا کار کردن و غیره

این طور فرض میکنم که. . . .

مانع شونده ممانعت کننده

شاه را کیش و مات کردن

دسته جمعی به جایی رفتن/ همگی به جایی رفتن

گردباد گرد و غبار

لباس خانگی/ لباس راحتی

روزنه ی امید

تاثیر گذاشتن بر چیزی ( اصولا تاثیر منفی )

خویشتنداری

ناگهان به فکر خطور کردن/ ناگهان به ذهن رسیدن

هم زدن/ مخلوط کردن

کنترل/ حرکت با وسیله ی نقلیه به جلو هدایت کردن

علاوه بر معانی ذکر شده, میتونیم "نجات دادن" و "بیرون کشیدن" رو هم ازش دریافت کنیم ( ادبیات داستانی )

چهل و خرده ای نفر

میتونه به معنی "آخور" هم باشه

رعش آور

کایوت ولز واقع در کالیفرنیا

با سرعت بالا

کف گرگی زدن, سیلی زدن

چوبکاری کردن, عفریته بازی درآوردن, فحاشی کردن, آزار دادن

بوته زار قهوه ای

لعنت بر او!

سردرگم, بی هدف

پشت الماسی

مرغ شب

هلال ماه نو

مهمیز ( چرخونک های فلزی کفش گاوچران ها )

بسیار محکم, آهنین

حک شده

احاطه کردن, هم مرز بودن

خوب, بله, ( کلمه ی اسپانیول )

کنایه دار, کنایه آمیز, طعنه وار

کلمه ای اسپانیولی به معنای "خدا"

سرگردان, بادی به هر جهت

مخزن, غنائم مخفی ( در ادبیات داستانی )

پنهان, مخفی, دور از نظرها

ایالت سانتافه

اسب سواری

ایالت پالو پینو

چرت و پرت, حرف بی ارزش

در یک فاصله دور زدن

سیم خاردار

جدا کردن, رهانیدن ( ادبیات داستانی )

تنومند, قوی