نیلوفر نیک کار - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spectrometric: طیف سنجی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in alarm: با وحشت, با ترس

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sally out: از مخفیگاه بیرون آمدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

westmorland: وستمورلند

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chain down: به زنجیر کشیدن, با زنجیر بستن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slide back: به عقب راندن, عقب کشیدن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

remainedst: باقی ماندن, بودن= انگلیسی قدیم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

xeres: شراب سفید

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aquiline: با ابهت, با جذبه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

havre: شهر آور در فرانسه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

steam tug: یدک کش بخار

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

three master: کشتی سه دکله

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

roumare: رومر, نام شهر و جنگلی در فرانسه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

woe to: لعنت بر. . .

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yseult: ایسولت: نام مونث

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brunehilde: برونهیلد: نام جادوگری در افسانه ها

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in my own right: بخاطر شرایطم, بخاطر مهارت هایم, بخا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fret about: نگران بودن درمورد چیزی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prinkipo: جزیره ی پرینکیپو

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stone pine: کاج سنگی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

weary out: خسته شدن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strict economy: بحران اقتصادی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mantle of justice: منشور عدالت

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lancing: شهر لنسینگ در بریتانیا

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

newmarket: نام شهری در بریتانیا: نیومارکت

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fear and hope: بیم و امید

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

by reason of: به علت, به سبب

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

break to harness: به سختی ها عادت کردن, شروع به انجام ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yorick: یوریک: نام شخصیت دلقک مرده در نمایش ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hee: هی مثل هی روزگار

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seat bone: استخوان نشیمن گاه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

belong at: اگر belong به حرف اضافه ی at همراه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

juice cup: مخلوط کن میوه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heartful: صمیمی, بی ریا, مملو از عاطفه, خالص

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

across the line: بیرون از خط

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look like hell: خیلی بد, خیلی زشت, افتضاح

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

so much that: بطوریکه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

butterfly rash: التهاب پروانه ای

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unbreaking: مستمر، بدون وقفه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off script: دور از انتظار

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unsaid: ناگفته، بیان نشده، آشکار نشده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stifled: خفه؛ خفه شده

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

head wound: آسیب سر

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peg you for something: فکر میکنیم یا عقیده داریم کسی، چیزی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

half full: نیمه پر، نصفه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're big: دیگه بزرگ شدی، دیگه خانوم/ آقایی شد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

choppily: تکه تکه، بریده بریده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crowdsourced: انبوه سپاری شده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pitied: ترحم، رقت، مایه ی تاسف

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep the other company: با کسی دوست شویم تا تنها نباشد.

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

service stairwell: راه پله آهنی، راه پله اضطراری

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

school of fish: دسته ی ماهیان

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

edgeless: میتونه به معنای ( ( نامفهوم ) ) هم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

string of lights: چراغ ریسه ای

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wear pain on one's sleeve: درد خود را به راحتی بروز دادن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scuffmark: خراش

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

onlook: چشم انداز، بیرون را نگاه کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wishfulness: آرزو، اصرار

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

maintenance closet: کمد ابزار

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grand gesture: حرکت غیرمنتظره

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it reads: چیزی که دقیقا نوشته شده باشد را با ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

feel with: بخشیدن، همدردی کردن، دلسوزی کردن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on threshold of s th: نزدیک چیزی، در فاصله ی کم با چیزی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

glass partition: دیوار شیشه ای

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

without something in the way: بدون آنکه چیزی مانعش شود.

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gaze over: خیره ماندن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knit one's brow: کسی را عصبانی کردن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guilt on one's tongue: همه چیز تقصیر او است. همه چیز زیر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

radiating: تابان، درخشان

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

isotonic fluid: محلول ایزوتونیک

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

film frame: فریم فیلم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stack's wedge: نشانگر کتاب

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brace in: محکم گرفتن، محکم چسبیدن به چیزی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

memory of muscle: حافظه ی عضلانی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skid to a stop: ناگهان متوقف شدن، ناگهان ایستادن.

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coarse sand: ماسه ی درشت

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

middle compartment: محفظه وسط ماشین

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

infernal: آزاردهنده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

feather drop: سکوت، بی صدایی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flat note: نوت فلت

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

card player: ورق باز

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hint taker: نکته گیر، کسی که متوجه کنایه و تیکه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cherie: عزیزم: کلمه ی فرانسوی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

feeding ground: اراضی تغذیه زمین تغذیه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hospes: کلمه ی لاتین، به معنای مهمان یا شخص ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

herding dog: سگ گله

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

frailness: ضعف، ناتوانی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ha'aretz: هاآرتس/ هاآرتص: نام قدیمی ترین روزن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

field independence: استقلال از زمینه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

object of admiration: لایق پرستش، سزاوار پرستش، معبود

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

politically motivated: با انگیزه ی سیاسی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cover reveal: رونمایی از طرح جلد

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

according to rumors: براساس شایعات

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rosslyn: شهر رازلین در جنوب شرق پورت واشینگت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

star power: محبوبیت عمومی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unplaceable: غیرقابل تعویض، عوض نشدنی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

financial capital: پایتخت مالی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

malbec: نوشیدنی مالبک

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

floor to ceiling: قدی، مثلا پنجره قدی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sparely: ساده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

calatheas: گیاه کالاتیا

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blanc: ساوینون بلنک ( نوعی نوشیدنی )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whistle pig: ویسکی چاودار

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scrivener: برنامه اسکریونر: برنامه پردازش لغت

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ghostwritten: سایه نویس ناشناس

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pandan: گیاه پاندان: برای آشپزی بکار میره

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bang against: به جایی کوبیدن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

twitter thread: رشته توییتر، رشتو: کلمه تازه ابداع ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

virtual service: سرور مجازی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tear smudged: ضد آب درمورد ریمل بکار میره

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dunkirk: فیلم دانکرک اثر کریستوفر نولان

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

central europe: اروپای مرکزی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

personae: پرسونا

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

curtness: رکی، صراحت

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mythmaking: اسطوره سازی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hyperreal: فراواقعیت

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shitpost: گذاشتن پست های پرخاشگرانه شت پستینگ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

utter tripe: چرت و پرت، به درد نخور

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whisper network: شایعه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١١ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١١ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in vitro: در محیط آزمایشگاهی و مصنوعی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in vitro: در محیط آزمایشگاهی و مصنوعی

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

how: اگر بعد از how ویرگول داشته باشیم, ...

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sonicate: هموژنیزه کردن ( در صنایع غذایی )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

amidated: متمرکز

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

VI: عدد6 رومی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

VI: عدد6 رومی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

denazification: نازی زدایی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

denazification: نازی زدایی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

touch up: رتوش کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

touch up: رتوش کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

untruthfulness: دروغگویی, کذب

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

king ali mardan: علی مردان خان

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shalimar: شالیمار: نام منطقه ای خوش آب و هوا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bed of flower: باغچه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

winged horse: اسب بالدار

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lid of eyes: پلک چشم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

human saliva: بزاق دهان انسان

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shapeshifter: تبدیل شونده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vastergotland: واسترگوتلند ( یکی از شهرهای سوئد )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

herrgard: عمارت هرگارد در سوئد

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

facings: نمای ساختمان

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

de la gardie: د لاگاردی: خانواده ی نجیب سوئدی که ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

last judgement: تابلوی "داوری نهایی" اثر میکل آنژ

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lurid flame: شعله تیره

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

staringly: بطور خیره کننده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chateaux: کلمه ای فرانسوی به معنای کاخ, قلعه, ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phenomenally: فوق العاده ( قید )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set down: نوشتن ایده و متن یادداشت برداری کرد ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

linger on in: معطل کردن در چیزی تاخیر کردن در چیز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

owe to: ( فعل ) بدهکار بودن به کسی/ مرهون ک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

black pilgrimage: سفر زیارتی حزن انگیز ( در داستان کن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put thoughts into another channel: فکر خود را به سمت دیگر بردن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

book of thirty words: کتاب سی لغت ( داستان کنت مگنوس )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chorazin: شهر خورزین ( داستان کنت مگنوس )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have eye for: شناخت خوبی از چیزی داشتن در شناخت چ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pull up short: ناگهان ایستادن ناگهان متوقف شدن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with a great deal of effort: با تلاش و کوشش بسیار با تقلای فراوا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forestman: جنگلبان نگهبان جنگل

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nykjoping: شهر نیشوپینگ در سوئد

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

domed room: اتاق گنبدی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

walled town: شهر برج و بارودار

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spring lock: قفل فنردار

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

liquid green: سبز روشن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inconsequent: بی نظم و ترتیب

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skane: استان اسکونه در سوئد

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on referring to: در اشاره به

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

harwich: هارویچ: نام شهری در انگلستان

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pursuer: خواهان, مدعی, تعقیب کننده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

belchamp: بلشامپ: روستایی در انگلستان

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

solemn tones: لحن تشریفاتی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

show upon: نشان دادن بر روی چیزی انعکاس چیزی ر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

haunt the memory: خسته شدن, بی رمق بودن, بی انگیزه بو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turn half round: تا نیمه چرخیدن نیم چرخ زدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gliding: به آهستگی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

half dressed: نیمه عریان

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

good god: وای خدای من! بارالها! ( در ادبیات ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clear a passage: باز کردن گذرگاه/ محل عبور

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mature years: سالخورده, دنیا دیده

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clutch at: قاپیدن چیزی گرفتن چیزی چنگ زدن به چ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bound along: جست و خیز کردن شلنگ تخته انداختن خر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lost ages: دوران فراموشی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

materialistic: مادی گرایانه ( صفت )

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rangy: آسمان جل خیلی قد بلند ( به فارسی خو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

true son: پسرِ مطیع, پسرِ سر براه, پسرِ خلف

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iron bodied: تنومند, قوی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wrench: جدا کردن, رهانیدن ( ادبیات داستانی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

barbed wire fence: سیم خاردار

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

circle at a distance: در یک فاصله دور زدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bosh: چرت و پرت, حرف بی ارزش

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

palo pinto: ایالت پالو پینو

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

saddle horse: اسب سواری

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

santa fe: ایالت سانتافه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cache: مخزن, غنائم مخفی ( در ادبیات داستا ...

١١ ماه پیش

مدال‌های نیلوفر نیک کار