دنا ترنسلیت - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stand alone: ( of computer hardware or software ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subsidy: یارانه، سوبسید اعطاء کمک مالی روی ی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knock the wind out of: to knock the air out of a person's ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rescue dog: سگی که پس از بدرفتاری، بی توجهی یا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paddle board: پدل برد، تخته موج سواری a long narr ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wear heart on sleeve: آشکار کردن احساسات و عواطف خود به ج ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

baldfaced: بی شرمانه bald - faced lie: دروغ تا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under funded: provided with insufficient funding.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multi‑homing: Multihoming is the practice of conn ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you’ve got this: تو موفق میشی mainly US informal. us ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you’ve got this: تو موفق میشی mainly US informal. us ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

canopied: covered or provided with a canopy

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

photo call: an occasion on which famous people ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lindo wing: The Lindo Wing is part of St Mary's ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave high and dry: to do something that is not at all ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paid troll: a person who starts quarrels or ups ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

getting to sb: to make someone feel upset or angry ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

garage apartment: A garage apartment is an apartment ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fresh off: Adjective. ( idiomatic, usually der ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be a far cry from: متفاوت بودن از be very different to ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grind out: To grind something out means to pro ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

see sth through: کاری را تا آخر انجام دادن و تا رسید ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rough and raw: lacking in social refinement

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yearbook committee: The yearbook committee is responsib ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

come into one's own: ( idiomatic ) To reach a stage of d ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

throw into: To put someone or something suddenl ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beam with pride: To smile broadly and radiantly due ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall into place: When things happen in a satisfactor ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acting gig: a job for a musician, an actor, etc ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kappa kappa gamma: also known simply as Kappa or KKG, ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

theater nerd: A theater nerd is a person who is h ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double major: two college majors within one colle ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

double major: two college majors within one colle ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blowing off steam: خود را خالی کردن ( از هیجانات و احس ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a list: a list or group of individuals of t ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a list: a list or group of individuals of t ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dove self esteem project: The Dove Self - Esteem Project was ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lifestyle influencer: Lifestyle influencers invite people ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

girl next door: an idiom used to describe someone w ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wine legs: a ring of clear liquid, near the to ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

camel coat: پالتو پشم شتر مترادف: Polo coat a m ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blink and you miss it: Barely visible because gone too qui ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

marry into: to become a member of a family, rel ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this side of the pond: Here in Britain, when we say 'acros ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

could be forgiven: قابل درک بودن could/might be forgiv ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

link up with: پیوست به، همکاری کردن با

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

body of wine: A wine's body simply refers to how ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

finish of wine: طعم نهایی ای که از شراب در سقف دهان ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dirty martini: a cocktail made with gin ( or vodka ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

glosse posse: a chummy band of Prince William and ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scope out: to look at ( someone or something ) ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strip pool: a billiard game in which players re ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grainy photo: تصویر غیر واضح not clear or sharp b ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hang one's hat: be resident

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

four poster bed: A four - poster bed is a bed with f ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

signature shirt: A signature shirt or sig shirt or S ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throw sb off: کسی را متحیر و شگفت زده کردن to int ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

work the room: Verb. ( idiomatic, of a host, hoste ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

low table: a low table, usually placed in fron ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

system integrator: a person or company that specialize ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

focal firm: The initiator of an international b ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ecosystem orchestrator: The actor initiating and setting op ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ride‑hailing: Ride - hailing is a term to describ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ego‑system: an area where many people exist who ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exposing to others: to allow someone to see a private p ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

span across: to cover

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big tech: به شرکت های بزرگ فناوری مانند اپل ، ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

big tech: به شرکت های بزرگ فناوری مانند اپل ، ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peek under the hood: examining the workings of any numbe ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the twilight of sth: in the final stages of something

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

modern‑day: in or relating to the present or re ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ride‑sharing: an arrangement in which a passenger ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cannibalization: کاهش فروش محصولات خود شرکت در نتیجه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

resting with: اختیار یا وظیفه تصمیم گیری با کسی ب ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

urban regeneration: بازسازی شهری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

urban regeneration: بازسازی شهری

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tech‑savvy: متبحر در زمینه فناوری های مدرن Well ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in‑house: done or existing within an organiza ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to have legs: ادامه داشتن برای مدت طولانی To have ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fret over: to worry about someone or something ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

love hearts: نوعی شیرینی جات ساخته شده توسط Swiz ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall for: to be very attracted to someone and ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dive headlong: If you fall or move headlong, you f ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wear heart on sleeve: آشکار کردن احساسات و عواطف خود به ج ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bellini: یک کوکتل متشکل از آب هلو مخلوط با ش ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

negroni: a cocktail made from gin, vermouth, ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reed bed sewage system: a very wet area of reeds through wh ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sentebale: Sentebale یک موسسه خیریه ثبت شده که ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bond over: چیز مشترک بین دو نفر Often the thi ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bond over: چیز مشترک بین دو نفر Often the thi ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to get swept up: Involved in something through happe ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

high maintenance: با نیاز به نگهداری و مراقبت زیاد

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wildlife reserve: ذخیره گاه حیات وحش An area of land ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

under one's belt: تجربه داشتن، یاد گرفتن Experienced ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

down pat: چیزی را کاملاً بلد بودن، مسلط بودن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

down pat: چیزی را کاملاً بلد بودن، مسلط بودن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

maintain a low profile: از توجه عموم دور ماندن، جلب توجه نک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dance around: خودداری از پرداختن به یک موضوع یا م ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

twiddling my thumbs: دست روی دست گذاشتن و هیچ کاری نکردن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come out into the open: [for someone or something] to move ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit the ground: to drop down to the ground suddenly

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hit the ground: to drop down to the ground suddenly

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chain gun: نوعی مسلسل A chain gun is a type of ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get to someone: اذیت یا ناراحت کردن کسی to annoy or ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get to someone: اذیت یا ناراحت کردن کسی to annoy or ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sitting ducks: هدف بی دفاع و آسان a person or thin ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take it all in stride: داشتن برخورد آرام با یک چیز دشوار ی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put one's finger on something: چیزی را به طور دقیق تشخیص دادن iden ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stiff upper lip: منظور آرام ماندن و نشان ندادن احساس ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

watershed moment: نقطه عطف یا لحظه تاریخی turning po ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

watershed moment: نقطه عطف یا لحظه تاریخی turning po ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soul baring: آشکار کردن خصوصی ترین افکار و احساس ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit your stride: روی دور افتادن و مطمئن قدم برداشتن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hit your stride: روی دور افتادن و مطمئن قدم برداشتن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get to do something: فرصت انجام کاری را داشتن to have th ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non oblique: مستقیم، غیر ضمنی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

swoon over: swoon ( over somebody ) : to feel ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

easy spot: به راحتی شناخته شود easily recogniz ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

low end products: کالایی که جزء کالاهای ارزان یک شرکت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to out: فاش کردن کسی، لو دادن راز کسی to un ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

screen legend: بازیگر مشهور a very famous and muc ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rescue dog: سگی که پس از بدرفتاری، بی توجهی یا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have chemistry with someone: جذب کسی شدن to be attracted to some ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

roaring fire: a fire that burns with a lot of fla ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

down a shot: سرکشیدن سریع محتویات یک شات شراب to ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

auction house: شرکت برگزارکننده حراجی ها

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

panic room: پناهگاه، اتاق امن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

panic room: پناهگاه، اتاق امن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off the market: In reference to romantic relationsh ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off the market: In reference to romantic relationsh ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moksha yoga: یوگای موکشا نوعی یوگای گرم است که د ...

١١ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lead forward: پیش بردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cocreate: هم آفرینی؛ یک ابتکار مدیریتی یا نوع ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cocreate: هم آفرینی؛ یک ابتکار مدیریتی یا نوع ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

worldmaking: The creation of a world, as for exa ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

odyssey: journey, voyage, travels سفرهای طول ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

leave on: to leave on a trip: to make a journ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conference paper: A conference paper is often both a ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

global south: جنوب جهانی، اصطلاحی است به کار رفته ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

global south: جنوب جهانی، اصطلاحی است به کار رفته ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

food hamper: سبد غذایی Food basket

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

life member: a person who has lifelong membershi ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cruise tourism: Cruise tourism is a form of traveli ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

boutique: a business that serves a sophistica ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boutique: a business that serves a sophistica ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paddle board: پدل برد، تخته موج سواری a long narr ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eco resort: اقامتگاه بوم گردی a tourist resort ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eco resort: اقامتگاه بوم گردی a tourist resort ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

water points: ( ecology ) A place ( such as a wat ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

responsible tourism: گردشگری مسئولیت پذیر هر نوع گردشگری ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subsidy: یارانه، سوبسید اعطاء کمک مالی روی ی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spice tour: تور در مزرعۀ ادویه جات . It is a w ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

priori coding: A process of coding qualitative dat ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

voluntourism: a form of tourism in which traveler ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

messianism: موعودگرایی؛ منجی گرایی باور دینی به ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

messianism: موعودگرایی؛ منجی گرایی باور دینی به ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kaleidic: شکل و وضعیت مدام در حال تغییر اقتصا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a matter of degree: to the extent that is of concern تا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

definitional: Relating to the exact meaning of a ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

definitional: Relating to the exact meaning of a ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

codirect: to share the duties of directing ( ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rowmania: Name of an eco - tourism company

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

home life: a person's family, personal relatio ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

home life: a person's family, personal relatio ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pescatourism: Pescatourism is a relatively new co ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

square the circle of: to try to do something that is very ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slow tourism: Slow tourism means moving at a pace ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

country walk: Country Walk is a very family orien ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social inclusion: Social inclusion is the process of ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

social inclusion: Social inclusion is the process of ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hunter gatherer: a member of a nomadic people who li ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ph d candidate: in the U. S. , a “Ph. D. Candidate” ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ph d candidate: in the U. S. , a “Ph. D. Candidate” ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

native title: In Australia, the common law doctri ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fireside chat: مکالمۀ دوستانه و غیررسمی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fireside chat: مکالمۀ دوستانه و غیررسمی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

honor student: دانشجوی دارای امتیاز تحصیلی، شاگرد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

honor student: دانشجوی دارای امتیاز تحصیلی، شاگرد ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multi award winning: برندۀ جوایز متعدد having won prize ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

account manager: مدیر امور مشتریان

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

account manager: مدیر امور مشتریان

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national code of conduct: منشور اخلاقی ملی؛ مرام نامه یا منشو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sense of place: It is a multidimensional, complex c ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

executive summary: An executive summary ( or managemen ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sex tourism: the organization of vacations with ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guest house: مهمانسرا

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hold office: دارای سمت یا مقام بودن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold office: دارای سمت یا مقام بودن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reflect on: Consider or think carefully about c ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to put on the map: to make someone or something famous ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drawing table: میز ترسیم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

metal piping: لولۀ فلزی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fire sprinkler: اطفای حریق

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hardenable: ( مهندسی مواد ) سختی پذیر Capable ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cut to length: cut so that it is the proper length ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rfq: درخواست برای پیشنهاد قیمت

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chemical and engineering news: Chemical & Engineering News ( C&EN ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

misaligned: نا هم تراز، غیر هم محور، نامیزان، ن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disappearance: محو شدن، از بین رفتن

١١ ماه پیش

مدال‌های دنا ترنسلیت