تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: ∆ بایا - نمونه کاربرد: “حضور در جلسه امتحان بایاست. ” ∆ ناگزیر - نمونه کاربرد: “خوندن این فصل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: ∆ بایا - نمونه کاربرد: “حضور در جلسه امتحان بایاست. ” ∆ ناگزیر - نمونه کاربرد: “خوندن این فصل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: ∆ بایا - نمونه کاربرد: “حضور در جلسه امتحان بایاست. ” ∆ ناگزیر - نمونه کاربرد: “خوندن این فصل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: ∆ سکو - “این سکو امکانات زیادی داره” ∆ بنگاه - “بنگاه دیجیتال ما بیش از هزار کاربر داره” ∆ بست ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: ∆ نگاشت: فناوری نگاشت امروزه همه جا هست. ∆ رایش: امضای رایش من برای مدارک رسمی قبول شد. ∆ رق ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: ∆ نهاد: “نهادهای یک مقاله نشون دهنده اعتبار پژوهشه. ” ∆ سرچم: سرچشمه. “سرچم های مقاله ات قدیمی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: ∆ نهاد: “نهادهای یک مقاله نشون دهنده اعتبار پژوهشه. ” ∆ سرچم: سرچشمه. “سرچم های مقاله ات قدیمی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه همتای فارسی واژگان عربی مرجع و انگلیسی reference ئه. نگره های فارسی نوین، نیما و گیرای برابر این واژه: ∆ آرنگ: آرشیو نگاشت. “آرنگ های مقاله ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: ∆ سازه: چیزی که ساخته شده. “هوش سازه دیگه کم کم داره جای انسان ها رو می گیره. ” ∆ خُدساز: خود ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: 📜پردیس ( پ: پرورشگاه، د: دیدار، س: ساخت ) نمونه: “عکاسای حرفه ای تو پردیس کار می کنن. ” 📜 نم ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: همتا نمونه: “همتای این فایل رو روی فلش ذخیره کن. ” رونوشت نمونه: “یه رونوشت از مقاله برام بفرس ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگره های فارسی نیما و گیرا به سان جایگزینی برای واژگان عربی متجاوز ( تجاوز کننده ) و تجاوز : برافزون - نمونه: “قدرت برافزون این مقام، نگرانی هایی را ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همتای فارسی که در گفتگوهای روزمره از آن می توان بهره برد، واژه دید است. نمونه: از دید من عراق کشوری شیعه ست.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نایش، ناسود، پادسو، واگرد، تباین، ورجه، واپیچ، نارو، کژگرد، ناپو، ناپذیر، ناروش، برنهش، واگشت، ناسان، دگرپو، دگرپند، ورگیر، واپس، انکار، گسست، نفی، ر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: پرخاش ( نمونه: “پرخش های بی جاش باعث شد همه ازش دوری کنن” ) رنجش ( نمونه: “رنجشی که بهم وارد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: پرخاش ( نمونه: “پرخش های بی جاش باعث شد همه ازش دوری کنن” ) رنجش ( نمونه: “رنجشی که بهم وارد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: پرخاش ( نمونه: “پرخش های بی جاش باعث شد همه ازش دوری کنن” ) رنجش ( نمونه: “رنجشی که بهم وارد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: پرخاش ( نمونه: “پرخش های بی جاش باعث شد همه ازش دوری کنن” ) رنجش ( نمونه: “رنجشی که بهم وارد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: پرخاش ( نمونه: “پرخش های بی جاش باعث شد همه ازش دوری کنن” ) رنجش ( نمونه: “رنجشی که بهم وارد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: نا گذار: قوانین سخت، ناگذار رسیدن به اهداف شرکت شد. واپس: سرما واپس رشد گیاهان شد. بازدار: ع ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگره های فارسی نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: تنهاگاه: “موقع استراحت، تنهاگاهم رو دوست دارم. ” خودکده: “پیام های شخصی بخشی از خودکده ام هستن. ” خ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نگره های فارسی نیما و گیرا به سان جایگزینی برای واژگان عربی متجاوز ( تجاوز کننده ) و تجاوز : برافزون - نمونه: “قدرت برافزون این مقام، نگرانی هایی را ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگره های فارسی نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: فردید - "فردید او آشکار بود. " نگرش - “نگرشم از این حرف، تشویق کردنت بود. ” پیداک - “پیداکم از این ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

همتای فارسی عملکرد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگره های فارسی نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: آرو - نمونه: آروی شرق و غرب در این نشست مشهود بود. همبر - نمونه: همبر دو دیدگاه به نشست دامن زد. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

پذیرش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پرژان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگره های فارسی نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: فرماد ( فرمان داد ) - نمونه: لایحه بودجه فرماد گردید. روا - نمونه: مجلس این لایحه را روا دانست. پ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگره های فارسی نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: واپس - “امتحانم رو واپس انداختم. ” پَهل ( پس هل دادن ) - “کارهات رو پَهل نکن، همین الان شروع کن. ” ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگره های فارسی به سان جایگزینی واژه: پرداد: ( پرسش رسمی دادخواهی ) پرداد وزیر آغاز شد. کاوخواه: ( کاوش خواستن ) کاوخواهی وزیر در مجلس مطرح شد. پاس ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگره های فارسی به سان جایگزینی واژه: �ازره� ( از ره ) : “خبر ازره پیک رسید. ” �ازدر� ( از در ) : “حکم ازدر قاضی صادر شد. ” �ازبر� ( از بر ) : “داستا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگره های فارسی به سان جایگزینی واژه: سَرو ( سَر او ) : سروِ مجلس بود. فَرا ( فَر آ ) : فرا در هر کاری باش. سَراف ( سَر اف ) : سرافِ هر مراسمی است. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگره های فارسی به سان جایگزینی واژه: گُذرا ( گذر اجازه ) ، رَهپاس ( راه پاس ) ، گذرنامه: گذر نامه، رهپویه: ره پویه، راهبَرگ ( راه برگه ) ، گامبَرگ ( ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگره های فارسی به سان جایگزینی واژه : برونداد: برون داد، فرست: فر ست ( از ستاندن ) ، رواک: رو اک ( پسوند ) ، برونه: برون ه ( پسوند ) ، فرداد: فر داد، ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرسخن، رایاگر، فرسنج، فرنگر، فرداد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگره ها: فرنود، برآورد، سنجش، سنجه، آزمایه، فرجاد ترکیب فر ( شکوه و بزرگی ) جاد ( رسیدن و حاصل شدن )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگره های بنده : آگه، آگاه، دانا، بینا، کارا، فرزا، آزما، فهیم، هوشا، به هوش، فرزان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

شگرف، وَرا، نایا، نوسا، فَرسو، نوآ، فَرین - فراتر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اکنون، این دم، اینک، دمی، چندی، اندکی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سایش، فرسودن، زبر کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

همسار، همبندی، همبست، آیند، هم پی، بستار، پیوند، پی بند، بستش، بندیس، پی گر، پیوک، بندار، زنجار، پیوست، سامبند ( سانسکریت ) ، سنوشه ( سانسکریت ) ، هَ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سامه، روشه، سامان، سانس، بومن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرهش، آسوب، خرشه، نابسام، تنش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فزود، برته، بهین، فزون

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

مالند، دارش، پویال، بازرگ، پویند، ارزند، ارزفام

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نایش، ناسود، پادسو، واگرد، تباین، ورجه، واپیچ، نارو، کژگرد، ناپو، ناپذیر، ناروش، برنهش، واگشت، ناسان، دگرپو، دگرپند، ورگیر، واپس، انکار، گسست، نفی، ر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

رایزنی، کنکاش، پالوده، گردآیی، نیوشش، همرایی، آوانگاری، همپویی، همگرش، همرسی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همتاها: هم آیی، هم گشت، بزم، همایند، هم پیمایی، همباشی، همگامی، هم آوایی، رایگرد، رایگاه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذر، رژه، گشت، رهسپاری، راه سپاری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازدید، کاوش، پیمایش، گشت، گشت زنی