پیشنهادهای ارمیا (٦٢٦)
نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: ∆ بایا - نمونه کاربرد: “حضور در جلسه امتحان بایاست. ” ∆ ناگزیر - نمونه کاربرد: “خوندن این فصل ...
نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: ∆ بایا - نمونه کاربرد: “حضور در جلسه امتحان بایاست. ” ∆ ناگزیر - نمونه کاربرد: “خوندن این فصل ...
نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: ∆ بایا - نمونه کاربرد: “حضور در جلسه امتحان بایاست. ” ∆ ناگزیر - نمونه کاربرد: “خوندن این فصل ...
نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: ∆ سکو - “این سکو امکانات زیادی داره” ∆ بنگاه - “بنگاه دیجیتال ما بیش از هزار کاربر داره” ∆ بست ...
نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: ∆ نگاشت: فناوری نگاشت امروزه همه جا هست. ∆ رایش: امضای رایش من برای مدارک رسمی قبول شد. ∆ رق ...
نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: ∆ نهاد: “نهادهای یک مقاله نشون دهنده اعتبار پژوهشه. ” ∆ سرچم: سرچشمه. “سرچم های مقاله ات قدیمی ...
نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: ∆ نهاد: “نهادهای یک مقاله نشون دهنده اعتبار پژوهشه. ” ∆ سرچم: سرچشمه. “سرچم های مقاله ات قدیمی ...
این واژه همتای فارسی واژگان عربی مرجع و انگلیسی reference ئه. نگره های فارسی نوین، نیما و گیرای برابر این واژه: ∆ آرنگ: آرشیو نگاشت. “آرنگ های مقاله ...
نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: ∆ سازه: چیزی که ساخته شده. “هوش سازه دیگه کم کم داره جای انسان ها رو می گیره. ” ∆ خُدساز: خود ...
نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: 📜پردیس ( پ: پرورشگاه، د: دیدار، س: ساخت ) نمونه: “عکاسای حرفه ای تو پردیس کار می کنن. ” 📜 نم ...
نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: همتا نمونه: “همتای این فایل رو روی فلش ذخیره کن. ” رونوشت نمونه: “یه رونوشت از مقاله برام بفرس ...
نگره های فارسی نیما و گیرا به سان جایگزینی برای واژگان عربی متجاوز ( تجاوز کننده ) و تجاوز : برافزون - نمونه: “قدرت برافزون این مقام، نگرانی هایی را ...
همتای فارسی که در گفتگوهای روزمره از آن می توان بهره برد، واژه دید است. نمونه: از دید من عراق کشوری شیعه ست.
نایش، ناسود، پادسو، واگرد، تباین، ورجه، واپیچ، نارو، کژگرد، ناپو، ناپذیر، ناروش، برنهش، واگشت، ناسان، دگرپو، دگرپند، ورگیر، واپس، انکار، گسست، نفی، ر ...
نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: پرخاش ( نمونه: “پرخش های بی جاش باعث شد همه ازش دوری کنن” ) رنجش ( نمونه: “رنجشی که بهم وارد ...
نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: پرخاش ( نمونه: “پرخش های بی جاش باعث شد همه ازش دوری کنن” ) رنجش ( نمونه: “رنجشی که بهم وارد ...
نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: پرخاش ( نمونه: “پرخش های بی جاش باعث شد همه ازش دوری کنن” ) رنجش ( نمونه: “رنجشی که بهم وارد ...
نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: پرخاش ( نمونه: “پرخش های بی جاش باعث شد همه ازش دوری کنن” ) رنجش ( نمونه: “رنجشی که بهم وارد ...
نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: پرخاش ( نمونه: “پرخش های بی جاش باعث شد همه ازش دوری کنن” ) رنجش ( نمونه: “رنجشی که بهم وارد ...
نگره های فارسی نوین، نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: نا گذار: قوانین سخت، ناگذار رسیدن به اهداف شرکت شد. واپس: سرما واپس رشد گیاهان شد. بازدار: ع ...
نگره های فارسی نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: تنهاگاه: “موقع استراحت، تنهاگاهم رو دوست دارم. ” خودکده: “پیام های شخصی بخشی از خودکده ام هستن. ” خ ...
نگره های فارسی نیما و گیرا به سان جایگزینی برای واژگان عربی متجاوز ( تجاوز کننده ) و تجاوز : برافزون - نمونه: “قدرت برافزون این مقام، نگرانی هایی را ...
نگره های فارسی نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: فردید - "فردید او آشکار بود. " نگرش - “نگرشم از این حرف، تشویق کردنت بود. ” پیداک - “پیداکم از این ...
همتای فارسی عملکرد
نگره های فارسی نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: آرو - نمونه: آروی شرق و غرب در این نشست مشهود بود. همبر - نمونه: همبر دو دیدگاه به نشست دامن زد. ...
پذیرش
پرژان
نگره های فارسی نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: فرماد ( فرمان داد ) - نمونه: لایحه بودجه فرماد گردید. روا - نمونه: مجلس این لایحه را روا دانست. پ ...
نگره های فارسی نیما و گیرا به سان جایگزینی واژه: واپس - “امتحانم رو واپس انداختم. ” پَهل ( پس هل دادن ) - “کارهات رو پَهل نکن، همین الان شروع کن. ” ...
نگره های فارسی به سان جایگزینی واژه: پرداد: ( پرسش رسمی دادخواهی ) پرداد وزیر آغاز شد. کاوخواه: ( کاوش خواستن ) کاوخواهی وزیر در مجلس مطرح شد. پاس ...
نگره های فارسی به سان جایگزینی واژه: �ازره� ( از ره ) : “خبر ازره پیک رسید. ” �ازدر� ( از در ) : “حکم ازدر قاضی صادر شد. ” �ازبر� ( از بر ) : “داستا ...
نگره های فارسی به سان جایگزینی واژه: سَرو ( سَر او ) : سروِ مجلس بود. فَرا ( فَر آ ) : فرا در هر کاری باش. سَراف ( سَر اف ) : سرافِ هر مراسمی است. ...
نگره های فارسی به سان جایگزینی واژه: گُذرا ( گذر اجازه ) ، رَهپاس ( راه پاس ) ، گذرنامه: گذر نامه، رهپویه: ره پویه، راهبَرگ ( راه برگه ) ، گامبَرگ ( ...
نگره های فارسی به سان جایگزینی واژه : برونداد: برون داد، فرست: فر ست ( از ستاندن ) ، رواک: رو اک ( پسوند ) ، برونه: برون ه ( پسوند ) ، فرداد: فر داد، ...
فرسخن، رایاگر، فرسنج، فرنگر، فرداد
نگره ها: فرنود، برآورد، سنجش، سنجه، آزمایه، فرجاد ترکیب فر ( شکوه و بزرگی ) جاد ( رسیدن و حاصل شدن )
نگره های بنده : آگه، آگاه، دانا، بینا، کارا، فرزا، آزما، فهیم، هوشا، به هوش، فرزان
شگرف، وَرا، نایا، نوسا، فَرسو، نوآ، فَرین - فراتر
اکنون، این دم، اینک، دمی، چندی، اندکی
سایش، فرسودن، زبر کردن
همسار، همبندی، همبست، آیند، هم پی، بستار، پیوند، پی بند، بستش، بندیس، پی گر، پیوک، بندار، زنجار، پیوست، سامبند ( سانسکریت ) ، سنوشه ( سانسکریت ) ، هَ ...
سامه، روشه، سامان، سانس، بومن
گرهش، آسوب، خرشه، نابسام، تنش
فزود، برته، بهین، فزون
مالند، دارش، پویال، بازرگ، پویند، ارزند، ارزفام
نایش، ناسود، پادسو، واگرد، تباین، ورجه، واپیچ، نارو، کژگرد، ناپو، ناپذیر، ناروش، برنهش، واگشت، ناسان، دگرپو، دگرپند، ورگیر، واپس، انکار، گسست، نفی، ر ...
رایزنی، کنکاش، پالوده، گردآیی، نیوشش، همرایی، آوانگاری، همپویی، همگرش، همرسی
همتاها: هم آیی، هم گشت، بزم، همایند، هم پیمایی، همباشی، همگامی، هم آوایی، رایگرد، رایگاه
گذر، رژه، گشت، رهسپاری، راه سپاری
بازدید، کاوش، پیمایش، گشت، گشت زنی