نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
giant killer: شاخ غول و شکستن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bail on: sorry to bail on you Mike , right w ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the name of heaven: برای تاکید یه سوال و پرسش به کار می ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
buckle down: دست به کار شدن ، آستین ها رو بالا ز ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blackjack: بلک جک نوعی بازی با ورق ( بیست و یک ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
churning: متلاطم ، پرجوش و خر وش ، طوفانی
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
loved ones: خانواده و دوستان ، نزدیکان
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pull up: چک کردن و بررسی کردن Let me pull u ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take to the cleaners: تلکه کردن پول زیادی از کسی در مساب ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mess up: آسیب رساندن ، صدمه فیزیکی زدن He m ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bite the bullet: خود را به انجام کار سخت مجبور کردن ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
harangue: سخنرانی طولانی و شدیداللحن توپ و ت ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
try out: ۱ - آزمودن ( از طریق به کار بردن ) ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whirlwind: گردباد ( عشق ) آتشین ( خواستگار ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i am positive: مطمئنم
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fallout: ۱ - پیامد منفی ۲ - ذرات رادیواکتیو ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
back burner: Back burner حالتی از اجاق گاز است ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give one the creeps: کسی را مضطرب کردن و ترساندن ، اگر ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
weight the pros and cons: سبک سنگین کردن موضوع قبل از تصمیم گ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
threw him a bone: throw me a bone : to ask someone to ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't push your luck: ?How do you say “Don't push your lu ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
confide in: راز خود را با کسی در میان گذاشتن ، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crammed in: means to do a lot in a short time
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
feel like a million bucks: خیلی خوشحال بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ironed out: حل و فصل کردن ، فیصله دادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bite the bullet: خود را به انجام کار سخت مجبور کردن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pull up: چک کردن و بررسی کردن Let me pull u ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
goes too far: شورشو درآوردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't get the wrong idea: سوء تفاهم نشه ، اشتباه برداشت نکن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to cut something out: to stop , to no longer do it , espe ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the proof is in the pudding: قضاوت چیزی بعد از استفاده از آن ببی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the proof is in the pudding: قضاوت چیزی بعد از استفاده از آن ببی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it sometimes feels like: It appears to me, it seems
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
look for a needle in a haystack: مثل پیدا کردن سوزن تو انبار کاه ، س ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
blackjack: بلک جک نوعی بازی با ورق ( بیست و یک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blackjack: بلک جک نوعی بازی با ورق ( بیست و یک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
between the devil and the deep sea: بین بد و بدتر بودن ، نه راه پس و نه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
live in the fast lane: این اصطلاح در مورد کسانی به کار میر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mrfixit: کسی که میتونه کارها رو سازماندهی کن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
contagious: ۱ - همه گیر Intrested in the proje ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
with bated breath: با نفس حبس شده ( از شدت هیجان و اضط ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
filtered through: به تدریج و در طول زمان به وجود آمدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the plunge: این اصطلاح در مورد آغاز هر تعهد مهم ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep a lid on it: ۱ - کنترل کردن شرایط و جلوگیری از ب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep a lid on it: ۱ - کنترل کردن شرایط و جلوگیری از ب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tear something limb from limb: حمله کردن و کشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to pick up where one left off: دوباره از سر گرفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dig in: جنگیدن علیه تغییرات ، ایستادگی کردن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
recipe for failure: طرح و عملی که منجر به شکست میشه ز ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hit the nail on the head: کاملا درست گفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make it: 1. به موفقیت دست یافتن 2. به موقع ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
try out: ۱ - آزمودن ( از طریق به کار بردن ) ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a soft spot for somebody: علاقه داشتن ، نقطه ضعف داشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a song and dance about something: قیل و قال راه انداختن ، الم شنگه به ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a song and dance about something: قیل و قال راه انداختن ، الم شنگه به ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break through: غلبه کردن ، با موفقیت عبور کردن از ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be all downhill: ۱ - آسان شدن کارها ۲ - بدتر شدن شر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to have all your christmases come at once: بسیار خوش شانس بودن ، بخت و اقبال ز ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
take one's courage in both hands: دل به دریا زدن ، ترس و تردید را کنا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
back on your feet: ریکاوری و سرپا شدن معمولا بعد از بی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
life changing: دگرگون کننده ، تغییر دهنده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sink your teeth into: To “sink your teeth into” something ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turn toward: معطوف کردن به سوی ، توجه کردن به
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
righteous indignation: عصبانیت به جا و به حق
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
righteous indignation: عصبانیت به جا و به حق
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for land's sake: به خاطر خدا !
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shower someone with attention: توجه زیادی به کسی داشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to play a blinder: مهارت خیره کننده داشتن ( معمولا در ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a while crocodile: به زودی میبینمت See you soon
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hit someone below the belt: ناعادلانه رفتار کردن با کسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take someone into care: مراقبت کردن از کسی نگهداری کردن ا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your finger on it: زدی به هدف ( درست گفتی )
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eat little and eat long: کم بخور همیشه بخور
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a pop: امتحان کردن کاری انتقاد کردن کتک ز ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
friends in high places: پارتی داشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fallout: ۱ - پیامد منفی ۲ - ذرات رادیواکتیو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to floor someone: کتک زدن و نقش بر زمین کردن کسی متعج ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to pull something: کلک زدن ، فریب دادن نقض کردن و شکس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
if the cap fits: وقتی از کسی انتقادی میشه و شما با ا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nothing to shout about: معمولی ( متوسط )
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how far should someone have to go: چقدر حاضره تلاش کنه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if you snooz you lose: وقت طلاست دیر بجنبی باختی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what with this or that: بخاطر پر مشغله بودن مترادف What w ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the heat is on: تحت فشار بودن The deadline's tomor ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
face like a wet weekend: غمگین بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
side hustle: شغل دوم ، sideline ، moonlight
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cut something out: از کاری دست برداشتن ، تمام کردن کار ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
find your voice: ۱ - پس از عصبی بودن بیش از حد موفق ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
inch forward: خیلی آهسته حرکت کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in just a minute: به زودی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at one's wit's end: عقل کسی قد ندادن در مورد مساله ای
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a funny feeling: مشکوک بودن ، شک داشتن ، حدس زدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make do and mend: قناعت داشتن با کم ساختن و سر کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a trip: It would be a lot of fun
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone a second look: توجه کردن به کسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
batting a thousand: خیلی موفق بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
take to the cleaners: تلکه کردن پول زیادی از کسی در مساب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fashion victim: مدپرست ، مدگرا
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what's in and what's out: چی رو مده و چی مد نیست
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
work something all out: در مورد مشکل صحبت کردن و بر طرف کرد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
even keeled: خلق و خوی متعادل خونسرد دارای ثبا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
iconic: تبلیغات به نایک کمک کرد تا مشهور شو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
١١ ماه پیش