مصطفي فريسات - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rise: بعضی وقتا معناى تداعی شدن هم میدهد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tamp down: معناى سرکوب کردن هم میدهد مثلا I ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

contain: معناى مهار کردن و کنترل کردن هم دار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

text: پیام

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

explain: معنای توجیه کردن هم دارد مثلا That ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

contently: معناى رضایت میده

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

claims: ادعا کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

claims: ادعا کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

throw off: معنای از بین رفتن هم دارد مثلا It ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

screen name: نام کاربرى

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

guilty: عذاب وجدان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pretend to: وانمود کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ridiculous: مسخرست

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

indulge in: معنای غرق در چیزى شدن هم میدهد مثل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clarinet: نوعی ساز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

even though: هرچند ، با اینکه ، اگرچه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unsurprised: معناى متوجه شدن هم میده مثلا I am ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

giddy: ذوق زده هم معنی میده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come by: سر زدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

IM: چت کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

escalated: ارتقا پیدا کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the case: معناى همینطور بودن میده مثلا That' ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

add up to: منجر شدن به

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

principal: مدیر هم معنی میده مثلا Principal's ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alarmed: وحشت زده هم معنی میده مثلا I'm no ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gather: جمع کردن مثلا I gather my books ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

head to: رفتن ب جایی مثلا Head to English ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grab: معنای گرفتن یقه هم میده مثلا Someo ...

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٤ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

used to: معناى عادت کردن هم میده مثلا She's ...

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

figure out: معناى تصمیم گرفتن هم در بعضی جاها د ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

putting up: معناى کنار آمدن هم دارد مثلا Putt ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

putting up: معناى کنار آمدن هم دارد مثلا Putt ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

zooming: معناى دویدن هم دارد مثلا Zooming ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

retreat: عقب نشینی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glance: معناى نگاهی میده مثلا Quick glanc ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accessing: معناى رجوع کردن هم میده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accessing: معناى رجوع کردن هم میده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shut: بسته

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

relieved: معناى خوشحال شدن هم میده مثلا She ...

٤ ماه پیش

مدال‌های مصطفي فريسات