مونا - جزئیات مدال‌ها

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٤ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از پس چیزی برامدن: to cut the mustard or to pull it o ...

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

which floor do you earn: سطح درآمدتون چقدره؟ " minimum incom ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get to the bottom of sth: اصطلاح : ته توی چیزی رو درآوردن We ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it's all greek to me: وقتی استفاده میشه که از صحبتهای طرف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make a deal: جمله ای که زیاد تو فیلمها میشنویم: ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to cut the mustard: کاری را به خوبی انجام دادن، انتظارا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as surly as a bear: مثل یه خرس خشمگین ; به تندخوییِ یه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chew someone's ear off: اصطلاح مخ کسی رو خوردن یا جویدن سر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

propose: به معنی پیشنهاد ازدواج دادن هم به ک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be at one's back and call: نوکر کسی بودن ، غلام حلقه به گوش کس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

like pulling teeth: شاخ غول شکستن ( کار خیلی سختی رو ان ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

like broken record: to say the same thing over and over ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

like broken record: to say the same thing over and over ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

loose lips sink ships: زبان سرخ سر سبز دهد بر باد

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

confidence man: کسی که از اطمینان دیگرسوءاستفاده می ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

man of confidence: شخص مورد اعتماد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to get jumped: اصطلاحی که به معنی حمله گروهی به یک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go out of business: معنی نون آجر شدن هم میده: he's goi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ship out: ship out: اخراجی ( دستوری ) ، برو گ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i dont buy it: I don't buy it either = to not be c ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

garbage strike: It is a metaphor describing a perio ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it is certainly tense: اوضاع واقعا وخیمه !

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

these are tough times: زمونه ی سختیه !

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

journal: اکثرا به معنای روزنامه یا همون ژورن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to have a condition: شرط ، وضعیت example: I have a cer ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

talking out of one's ass: vulgar slang To say foolish things; ...

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های مونا