ترجمه‌های محمد رومزی (٢٤)

بازدید
١١٢
تاریخ
٩ ماه پیش
متن
The fact that our family did not own a car was an anomaly in the context of the neighborhood we lived in.
دیدگاه
٠

این واقعیت که خانواده ی ما صاحب ماشین نبود با توجه به محله ای که در آن زندگی می کردیم یک مسئله ی نا متعارف بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
It looked as if she had been strangled with her own necklace.
دیدگاه
٠

به نظر می رسید که انگار با گردن بند خودش خفه شده بود.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
It'strue we were acquainted, but no more than that.
دیدگاه
٥

درسته که با هم آشنا بودیم، اما فقط در حد آشنایی بود نه بیشتر.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Don't altercate over such trivia.
دیدگاه
١

سرِ همچین چیز بی اهمیتی جر و بحث نکنید.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Let's ditch school today.
دیدگاه
١٣

بیا امروز مدرسه رو بپیچونیم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
How can we continue to stand for such injustice?
دیدگاه
٢

چگونه می توانیم به تحمل کردنِ چنین بی عدالتی ای ادامه دهیم؟

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I overheard them mentioning my name and pricked up my ears.
دیدگاه
٣

اتفاقی شنیدم که دارن اسم منو میارن و منم گوشامو تیز کردم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She's actually rather insecure, and her rudeness is just a defence mechanism.
دیدگاه
١

او در واقع یک آدمِ نسبتا متزلزل است و بی ادبیش فقط یک مکانیزم دفاعیه

تاریخ
٤ سال پیش
متن
If you don't have anything constructive to say, I'd rather you kept quiet.
دیدگاه
١١

اگر حرف سازنده ای برای گفتن نداری، بهتره که ساکت بمونی

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He's a hypocrite, as he is incapable of abiding by his own principles.
دیدگاه
٢

او یک ریاکار است، چون نمی تواند از اصول خودش پیروی کند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
This child is wearing my patience.
دیدگاه
٧

این بچه داره صبر منو لبریز میکنه.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
a tender piece of meat
دیدگاه
١٥

یک تیکه گوشت ترد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We have nothing to do with each other.
دیدگاه
٤

کاری به کار همدیگه نداریم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The old should be well respected.
دیدگاه
٣

سالمندان باید به خوبی مورد احترام قرار گیرند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Fighting can get you expelled from the game.
دیدگاه
٣

دعوا کردن میتونه باعث اخراج شما از بازی بشه.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He risked embarrassing himself by asking such a question, but he had to have an answer.
دیدگاه
٣

او ریسک خجالت زده شدن رو با پرسیدن چنین سوالی پذیرفت، ولی خب مجبور بود که جوابو داشته باشه

تاریخ
٤ سال پیش
متن
But Panama was all jungle, torrential rain, malaria and yellow fever, and the French failed catastrophically.
دیدگاه
٢

اما پاناما همش جنگل بود ، باران های سیل آسا ، مالاریا و تب زرد. و فرانسوی ها به طرز فاجعه باری شکست خوردند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The local economy is overwhelmingly dependent on oil and gas extraction.
دیدگاه
١٦

اقتصاد محلی کاملا ( تمام و کمال ) به استخراج نفت و گاز وابسته است.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The people of this country overwhelmingly support their president.
دیدگاه
١

مردم این کشور اکثرا از ریئس جمهورشان حمایت می کنند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Congress voted overwhelmingly in favor of the bill.
دیدگاه
٣

کنگره با اکثریت آرا رای به حمایت از لایحه داد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He didn't have the wherewithal to repay the loan.
دیدگاه
٤

او استطاعت بازپرداخت وام را نداشت

تاریخ
٤ سال پیش
متن
In this regard nothing has changed.
دیدگاه
٤

از این بابت ، هیچ چیزی تغییر نکرده است

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The country's greatest resource is the dedication of its workers.
دیدگاه
٧

بزرگترین دارایی کشور از خودگذشتی کارگرانش است.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I think that is a total waste of money.
دیدگاه
٩

من فکر میکنم که ( آن کار ) فقط هدر دادن پول است